دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
سلام مقداری از مشکلاتی که با خانواده ی شوهرم داریم رو توضیح دادم در این تاپیک
http://www.hamdardi.net/thread-24106.html
یه دوست صمیمی داشتم که هر وقت دلم میگرفت و ناراحت بودم از خانواده ی همسرم, براش تعریف میکردم.
این دوستم همشهری شوهرم هستند.
مدتی هست که با این دوستم رابطه ندارم و قهرم.
دوستم امروز زنگ زده وتهدید میکنه که همه ی حرفایی رو که در مورد خانواده ی همسرت زدی به گوششون میرسونم.من هم گفتم برام مهم نیست ,ولی در اصل خیلی مهمه.با این خانواده ی همسری که من دارم بدون بهانه با من مشکل دارند اگر بهانه داشته باشن که هیچی.فاتحه ی من خوندست.
چه کار کنم.؟استرس زیادی دارم هر لحظه منتظر شنیدن صدای زنگ تلفن و فحش هستم.
واااااای
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
فقط میتونم بگم خدا ازش نگذره. فکر نمیکنم همچین کاری بکنه خودتو اذیت نکن در ضمن
دیوار حاشا بلنده .
ولی باید یاد بگیری ازین به بعد حرفاتو به هیچ کس نزنی یا غیبت کسی رو پیش کس دیگه نکنی.
حتی اگر کسی پیشت پشت کس دیگه غیبت کرد تو هیچی نگی و تاییدش نکنی
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
واقعا
دیگه باید پشت دستم رو داغ کنم که اعتماد نکنم.
من یه اخلاق بدی که دارم اینه که اصلا نمیتونم تظاهر کنم.مثلا اگر کسی بگه که خانواده ی همسرت چه طورن راستشو میگم
اصلا نمیتونم بروز ندم.
از دست خودم عصبانیم
.به قول معروف سیاست ندارم و به من میگن خیلی ساده ای.[
البته همه ی حرفایی که زدم راست بوده و دروغ نگفته بودم ولی ایکاش اصلا حرفی نمیزدم
.
اگر من دیگه توی تالار پیدام نشد بدونین به دست قوم شوهر به قتل رسیدم.[
جدا از شوخی سالها پیش حتی قبل از تولد همسرم٫ پدرشوهرم باکسی اختلاف و دشمنی داشته اند و پدر شوهرم همراه با دوستش٫ اون طرف رو میکشن.سالها پدر شوهرم زندان بوده.
با همچین قوم شوهری من طرفم.
:227::227::227::227::227::227::227::227::227:
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
دیوار حاشا بلنده..اصلا ترس به خودت راه نده...عجب مردمایی پیدا می شن ها...حالا قهر شما مگه سر چی بوده که اینطور شاکی شده؟؟ زخمی بهش زدی که اینطوری تلافی می خواد بکنه؟
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
داستان از این قراره که دوست سابقم مطلقه هست واز مدتی پیش با یه اقایی ۴۰ ساله دوست شده و اون اقا اعتیادهم داره.مشکل اینجا بود که دوستم قصد ازدواج رو داشت.عاشق شده بودند.من در جریان بودم و میدونستم که این ازدواج به دردشون نمیخوره
دوستم همیشه میگفت نمیخوام خانوادم بدونن ولی من به خاطر خودش گفتم
خیلی نصیحتش کردم اهمیت نمیداد.عشق کورش کرده بود.بالاخره من از سر دلسوزی به خانوادش جریان رو گفتم و همچنین به اونها یاداوری کردم که پسره به دردش نمیخوره.
بعد از گفتن من ,خانواده ی دوستم ,دعوای بسیار مفصلی با دوستم داشتن.
دوست سابقم در صدد انتقام هست.
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
yasna عزیز
ضمن اینکه کار انتقام جویانه دوستتون رو به هیچ وجه تایید نمیکنم
کاری رو هم که شما در حق ایشون کردین رو خیلی نکوهیده میدونم
شما در مقام یک دوست شاید وظیفه خودتون دونستید که دوستتون رو راهنمایی کنین و چون طبق نظر خودتون ازدواج اونارو نادرست دیدید بهش گوشزد کردین و راه و چاهو بهش نشون دادین
اوکی
رسالت شما دیگه تموم شده بود
چرا رفتین به خانوادش تمام جریان رو تعریف کردین؟؟؟؟
اون به شما اعتماد کرده بودو باهاتون صحبت و مشورت کرده بود
به شما هیچ ربطی نداشته که رفتین به خانوادش همه چیزو گفتین و آبروشو بردین
شاید بعد از مدتی خودش به این نتیجه میرسید که کار اشتباهی داره میکنه و بیخیال این ازدواج میشد
شما نباید زیادی میرفتین تو بطن موضوع و کار رو به اینجا میکشوندین
حالا هم تا دیر نشده فقط یک راه دارین
برید با دوستتون صمیمانه صحبت کنید و ازش بابت این کارتون معذرت خواهی کنید و بگید من فقط صلاح تورو میخواستم ولی متاسفانه زیادی جو زده شدم و میدونم نباید اینکارو در حقت میکردم و اشتباه کردم و واقعا پشیمونم و منو ببخش.
نه به خاطر اینکه میخوای بریو همه چیزو بگی و انتقام بگیری
بلکه به خاطر اینکه واقعا از گفته و کرده خودم در حقت پشیمونم و میخوام منو ببخشیو ازم راضی باشی
میدونم غرورتون اجازه گفتن این حرفارو نمیده
ولی اینکارو انجام بده
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
بازم ایول به دوستتون که قبل از فاش کردن اسرار شما خودتون رو در جریان گذاشتن.
.
معذرت میخوام که اینو میگم ولی این کارتون دخالت بی جا تو زندگی دوستتون بوده ...
.
اگه حتی خواهر یا برادرتون تو این موقعیت باشن فکر نمیکنم این حق رو داشته باشین که تو تصمیمات شخصی این افراد "دخالت" کنین. وظیفه انسانی شما پند و اندرز و گفتن دیدگاه خودتون (با توجه به تجربه شخصی و مطالعاتی) نسبت به مسئله ای که احیانا فردی با "اعتماد" به شما این مسئله رو با شما در میون میذاره.
.
کمی رو شخصیت و طرز فکر خودتون کار کنین ....
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
سلام
کار خوبی نکردینا:163:
قبول کن که باید معذرت بخوایی ازش
موفق باشی
در ضمن باید تو عنوان تاپیکتون مینوشتید "دارم تاوان کار نابجای خودمو میدم "
البته ببخش که اینو گفتم
هرچند میدونم از روی خیر خواهی بوده
RE: دارم تاوان اعتماد غلط به دوستم رو پس میدم.راهنمایی کنید لطفا.
من که به درستی کاری که کردم ایمان دارم.وقتی مادر دوستم التماس میکنه و قسم میده که به اصطلاح خواستگار دخترش چگونه فردی هست من وظیفه داشتم که بگم.اگر نمیگفنم عذاب وجدان داشتم.
از دوستم معذرت خواهی کرده ام .بعدا متوجه خواهد شد انشااله
به مادر دوستم گفتم که اقاهه معتاد و کلا بی بند و باره..از کسانی که میشناختنش پرسیدم .دوستم زیر بار نمیره و من وظیفه داشتم چیزهایی رو که میدونستم بگم.
دوستم اون اقارو فرشته جلوه داده که خانوادش مخالفت نکنند.
ازدواج قبلش هم بدون فکر بود که عاقبت خوبی نداشت.