RE: تردید در خواستگاری کردن
سلام دوست عزیز
راستش فک می کنم انقدها هم که گفتین به احساس نیستین نسبت بهشون و این که بعد ممکنه پشیمون بشم و مثل ایشون پیدا نشه و اینها هم نشونه همینه تقریبا خودم همچین شرایطی رو تجربه کردم . البته طبیعیه بدون احساس خاصی که نمیشه روی یکی متمرکز شد و به ازدواج فکر کرد و ...
راه حل شما فکر می کنم خیلی ساده است . شما دو راه پیش رو دارید
یا پیشنهادتون رو مطرح می کنید و یا نمی کنید . باید بنشینید و شرایطی که ممکنه پیش بیاد رو بررسی کنید .
مهم ترین سوال فک کنم اینه فرض کنید شما پیشنهاد دادین و ایشون قبول کردن . اون وقت شرایط ازدواج رو دارید؟یا می تونید تا زمان مناسب صبر کنید و بعد اون ازدواج کنید ؟شاید هم فقط می خواهید علاقه خودتون رو نشون بدین و ایشون از علاقه شما با خبر بشن به هر حال باید خودتون جواب این سوالات رو بدین و جواب این ها همون جواب شماست .
RE: تردید در خواستگاری کردن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdardi
مهم ترین سوال فک کنم اینه فرض کنید شما پیشنهاد دادین و ایشون قبول کردن . اون وقت شرایط ازدواج رو دارید؟یا می تونید تا زمان مناسب صبر کنید و بعد اون ازدواج کنید ؟شاید هم فقط می خواهید علاقه خودتون رو نشون بدین و ایشون از علاقه شما با خبر بشن به هر حال باید خودتون جواب این سوالات رو بدین و جواب این ها همون جواب شماست .
دقیقا مشکل من اینه که نمیدونم بذارم از احساس و علاقه من با خبر بشه یا نه . اگه بشه و جوابش مثبت بشه باید صبر کنه تا شرایطم جور بشه ( البته این که میگم 3 سال در صورتیه که هیچ کدوم از خانواده ها کمک نکنند) و اما اگر جوابش منفی باشه وجدانم راحت میشه . از یه طرف میترسم با گفتن علاقم بهش و جواب نه شنیدن تا حدی غرورم خرد بشه .
RE: تردید در خواستگاری کردن
غرور زیادی کار دست ادم میده نباید زیاد مغرور بود چون مشکلات زیادی برای ادم پیش میاره همه چیز در حد خودش خوبه نه زیاد نه کم(اینو کلی گفتم نه فقط به خاطر مشکلتون یا تردیدتون):305:
شما باید یه کمی بهتر فکر کنید ، میگید که میخوایید خارج زندگی کنید خوب حالا فکر کنید که پیشنهاد دادید و ایشون قبول کردن ولی اینو قبول نکردن که برن خارج اون موقع چیکار میکنید حاضرید به خاطر ایشون از این تصمیمتون صرف نظر کنید تا چه حد میتونین کوتاه بیایین.
به نظر من قبل از ابراز علاقه باید از خودتون مطمئن باشین زندگی مشترک یعنی گذشت به خاطر هم البته در حد معقولش. ببینید تا چه حد میتونین از خواسته ها و ارزو هاتون بگذرید و ........
اگه ادم انعطاف پذیری باشین فکر کنم اگه پیشنهادتون رو مطرح کنید خوب باشه چون اینطوری هم تکلیف خودتونو مشخص میکنید هم اینکه یه زمانی از سکوتتون پشیمون نمیشد
موفق باشید دوست عزیز
RE: تردید در خواستگاری کردن
من می دونم الان یه سری بچه ها می ریزن اینجا و میگن که نه تو شرایطشو نداری و برو چن سال دیگه بیا.
ولی اون چیزی که الان مهمه اینه که خود ازدواج پول و کار می خواد ولی انتخاب همسر که اینا رو نمی خواد .
RE: تردید در خواستگاری کردن
بعد از کلی کش و قوس و فکر کردن با خودم به یه نتیجه رسیدم که میخوام از دوستان مشاوره بگیرم ببینم کار درستی هست یا نه ؟ من فکر میکنم ازدواج باید نقد باشه . یعنی در زمانی که شرایط و قصد انجامش را داری باید انتخاب خودتد انجام بدی . هیچ معلوم نیست تا 3 سال دیگه که شرایط من جور بشه چه اتفاقاتی میفته و مسیر زندگیم و اهدافم چه تغییری می کنند. برای همین زمانی که خواستم برای ازدواج اقدام کنم اولین مورد برای این خانم اقدام کنم ( البته اگه ازدواج نکرده باشه ) . اگر هم ازدواج کرده باشه چون دوستش دارم براش آرزوی خوشبختی میکنم و به خودم میگم اگر همسر من میشد ممکن بود به خوشبختی الانش نباشه. در کل احساس میکنم از عقل پیروی کنم بهتر از این باشه که از دل پیروی کنم . حالا نظر دوستان چیه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
من می دونم الان یه سری بچه ها می ریزن اینجا و میگن که نه تو شرایطشو نداری و برو چن سال دیگه بیا.
ولی اون چیزی که الان مهمه اینه که خود ازدواج پول و کار می خواد ولی انتخاب همسر که اینا رو نمی خواد .
آخه دوست من همسر بودن بجز با ازدواج معنی پیدا نمیکنه . رابطه دوست پسری و دوست دختری که نیست [align=center][img]
RE: تردید در خواستگاری کردن
سلام آقا امیر
اگر برای اهدافتون خیلی اهمیت قائل هستید میتونید صادقانه با این خانم صحبت کنید اگر رضایت داشتن که میتونید مدتی عقد باشید تا شرایط فراهم بشه اگر هم هدفتون عنوان کردن هست و بخواید این خانم منتظر شما بشینه که اصلا امکانپذیر نیست.
البته با شناخت از خانوادتون باید اقدام کنید مثلا اگر اونا امکان نداره راضی بشن اصلا به اون خانم نگید
اگر هم با کسی تو خانوادتون راحت هستید مثلا مادرتون میتونید باهاش در میان بگذارید
به هرحال همیشه هم به این راحتی ها فرد مناسب ازدواج پیدا نمیشه مخصوصا اگر برید خارج که دیگه پیدا کردنمورد مناسب سخت تر هم میشه.شاید به دو سه سال عذاب کشیدن بیارزه.
RE: تردید در خواستگاری کردن
اینکه شما تابع عقلتون هستین خیلی خوبه ولی نباید احساسات رو هم کاملا زیر پا گذاشت چون این جزیی از فطرت بشریته
در هر حال صلاح مملکت خویش خوسروان دانند(خودتون بهترین مشاور خودتون میتونید باشید البته اگه همه ی جوانب رو بسنجید)
RE: تردید در خواستگاری کردن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فکور
البته با شناخت از خانوادتون باید اقدام کنید مثلا اگر اونا امکان نداره راضی بشن اصلا به اون خانم نگید
اگر هم با کسی تو خانوادتون راحت هستید مثلا مادرتون میتونید باهاش در میان بگذارید
من یکبار به طور سر بسته و البته تو شوخی موضوع ازدواج را توی خانواده مطرح کردم که اگر شد از طریق خانوادم اقدام کنم اما پدرم حرف همیشگیش ( که حرف حساب هم هست) را دوباره زد و گفت تا از نظر اقتصادی مطمئن نشدی طرف ازدواج نرو. حالا دو راه پیش رو دارم . یا فقط به خود اون خانم بگم و وقتی با تمام شرایطم کنار اومد با خانوادم مطرح کنم یا نه بذارم موقعش که شد از طریق خانواده برم جلو
RE: تردید در خواستگاری کردن
در مورد پست اولم باید بگم که یه بار دیگه هم بخونینش من که شما رو به دوستی تشویق نکردم.
.
.
به نظر من اول باید خانواده خودت رو متقاعد کنی(پدرت) بعد یک نفر از بیرون خانواده تو(خواستگاری) .