ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
یه آقایی به من علاقه مند هست که در شرف طلاق همسرش هست که کمتر از یک سال باهم زندگی کردن و از روز اول با هم مشکل داشتن.
از قبل از ازدواجش منو میخواست و هیچ علاقه ای به اون نداشت و الان هم قصد داره بعد از جدا شدن از اون ، با خانواده من صحبت کنه.
توی چند ماهی که عقد بودن، زیاد همدیگه رو ندیدن و فقط چندبار باهم بودن و خیلی با هم مشکل دارن.
نظرتون رو میخواستم بدونم؟
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
سلام دوست عزیز
خوش امدی به همدردی
شما چطور با ایشون آشنا شدید؟
چقدر از این اقا شناخت دارید و به حرفهاش اعتماددارید؟
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
تقریبا دو سه سالی هست که می شناسمش. با همدیگه زیاد صحبت کردیم و میشه گفت در مورد اخلاقیات ، اعتقادات ، برخوردهاش ، روابطش ، احساساتش ، خانوادش و ... کاملا ازش شناخت دارم. توی دانشگاه باهم آشنا شدیم.
بهش اعتماد دارم توی بعضی موارد اعتماد کامل و بعضی موارد اعتماد نسبی.
چند بار بهش جواب منفی دادم ولی هنوز هم مصرانه منو میخواد و توی دوست داشتنش و علاقه ش شکی ندارم که هم عاقلانه س و هم عاشقانه.
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
دوست عزیز
اینطور که پیداست شما قبل و بعد از ازدواج ایشون باهاش در ارتباط بودی...چه بسا ادامه این ارتباط بعد ازدواج اوضاع زندگی ایشون رو به اینجا کشانده.
از طرفی اگر علاقه به شما داشته دلیل ازدواج با کس دیگه ای چی بوده؟
خانومی
این رابطه اصلا سالم به نظر نمیرسه.اجازه نده حضور شما باعث متلاشی شدن یه زندگی بشه.
بهترین کار اینه که خودت رو کاملا از زندگی این اقا بکشی بیرون و بذاری به مشکلاتش رسیدگش کنی.
وجود شما ایشون رو برای جدایی مصمم تر میکنه و نمیذاره درست تصمیم بگیره.
زندگی خودت رو روی ویرانه های زندگی دیگران بنا نکن.
این اقا در واقع اگر به شما علاقه سالمی داشت با کس دیگه ای ازدواج نمیکرد.
کسی که در عین حال که متاهله و با کس دیگه ای هم در ارتباطه به نظر شما قابل اعتماده و میتونه همسر خوبی باشه؟
این تیپ حرفها رو همه اقایونی که متاهل هستن اما هوس باز هستند زیاد میزنن و در واقع این حرفها مال همین مواقع هستش.
مثل:
ما باهم مشکل داریم...من از اول نمیخواستمش...هر رزو باهم دعوا داریم....
ایشون اگر نیت درستی داشت اول از همه همسرش رو طلاق میداد و بعد میامد سراغ شما.
به هر حال سرانجام این ازدواج چندان قابل تضمین نیست.
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
هرچی میخواستم بگم رو مریم123 گفت.
فکر نمیکنی حضور شما پیش از طلاق داره باعث جدایی اونها میشه؟
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
لطفا اینقدر سریع موضع نگیرین.
نه، مسئله اینطوری نیست که شما میگین. حضور من باعث جدایی نشده. این آقا از چند سال قبل از آشنایی با من، با زنش نامزد بودن به اجبار خانوادش، ولی هیچ میلی بهش نداشته(توی اون سالها که اصلا منو ندیده بود و نمیشناخت.)
قبل از عقدش هم بخاطر پاسخ منفی که از من شنید به اجبار به این ازدواج تن داد و من هم به کلی رابطه رو قطع کردم بعد از عقدش. ولی فایده ای نداشت و زندگی اونا روی هوا ساخته شد و بهتره بگم اصلا ساخته نشد.
بخاطر بی حرمتی های بیش از حد اون خانم به شوهرش و اشتباه گرفتن شوهر با بانک ، رابطشون هر روز خراب تر شد.
از راههای مختلف سعی کردم که زندگیشون به هم نخوره. حتی با صحبت کردن و راهکار دادن به خانمش. که شوهرت از فلان اخلاقت بدش میاد و فلان چیز رو دوست داره ولی نتیجه نداد.
بعدش هم به کلی از جریانشون اومدم بیرون و هیچ خبری ازشون نداشتم. تا اینکه الان بعد از مدتها فهمیدم که کارشون به طلاق کشیده.
و حتی وقتی متوجه شدم که تصمیم داره بعد از طلاق بیاد خواستگاری من، محکم اعلام کردم که مطمئن باش جواب من منفی هست و خانواده من هم به هیچ وجه قبول نمیکنن، پس بهتره طلاق نگیری و بری دنبال زندگیت.
ولی طبق گفته ی خودش و طبق چیزی که بهم ثابت شده، اونا در هر صورت تصمیمشون برای طلاق جدیه.
پس لطفا زود قضاوت نکنید.
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
maahi جان آروم باش دختر خوب :72:
بچه هاییکه اینجا مشاوره میدند و نظر میدند و یا تجربه های شخصیشون رو عنوان میکنند همگی فقط یک هدف دارند:
اینکه در نهایت تصمیمی که میگیری به نفع شما باشه و هیچ ضرری متوجه شما نباشه، گلم
نظراتی هم که هرکسی اینجا میده براساس گفته های خود شماست..اگر از اول به صورت کامل توضیح بدی شرایط رو دوستان هم در جریان همه چیز قرار میگیرند و نظر میدند...ولی وقتی ناقص چیزی رو شرح میدین خوب دوستان هم تقصیری ندارند و با توجه به همون قدریکه شرح دادین نظر مینویسند.
در کل نظر شخصی من اینه که خیلی باید تحقیق کنید و بی گدار به آب نزنید.
باتشکر
RE: ازدواج من با پسری پس از طلاق همسرش
دوست عزیز
اگر حضور شما باعث جدایی نشه اما قطعا روند جدایی رو تسریع میکنه.
در مورد اینکه خانوادش اجبار کردن که با اون خانوم ازدواج کنه یا نه.این مسئله موضوعی بین خانوادش و خودشه و این اقا ممکنه هرطور که فکر میکنه ممکنه مظلوم تر نشونش بده موضوع رو برای شما جلوه کنه.
الان زمانه طوری نیست که دختر رو به زور سر سفره عقد بنشونن..چه برسه اقا رو.
شما اول این موضوع رو روشن کن:
به خاطر جواب منفی شما تن به این ازدواج داد و یا به خاطر اجبار خانواده؟
شما به هیچ عنوان نمیبایست از راهای مختلف سعی کنی زندگی ایشون و همسرش ساخته بشه.چرا که نه شما مشاور خانواده بودی و نه مسئولیتی در قبال این زندگی داشتی.(شما وقتی همسر این اقا رو راهنمایی میکردی به چه عنوان در این ماجرا خودت رو معرفی کردی؟قطعا به نام معشوقه قبلی همسر اون خانوم نبوده.پس گویا شما با خانوم هم ارتباط دوستانه ای داشتی)
چطور شد که فهمیدید کار اینها داره به جدایی میرسه؟
به نظر شمایی که هدفت خراب کردن زندگی کسی نبود بهتر نبود کاملا تمام راهای ارتباطیت با این اقا رو قطع میکردی؟
خیلی وقتها جوابهای به ظاهر منفی ما از هزاران جواب مثبت ، مثبت تره.
اگر ایشون مطمئن بود شما واقعا جوابت منفیه اصلا پا پیش نمیذاشت .(شما خودت هم میدونی که جوابت مثبته و راضی هستی با این اقا ازدواج کنی وگرنه الان اینجا نبودی).این اقا هم اینو میدونسته و فهمیده.حالا بر اساس چه حرفی و چه حرکتی این برداشت رو کرده شما و خود اون اقا میدونید.
اگر تصمیمشون برای طلاق جدیه بذار باشه.بذار خودشون تصمیم بگرین.اینجای ماجرا کمی مشکوک به نظر میرسه.اگر هر دویشان راضی به طلاق هستند پس باید طلاق توافقی صورت بگیره که کلا کمتر از 3 ساعت طول میکشه.پس چرا این اتفاق نمیفته؟
فکر نمیکنی از طرف یکی از این دو وابستگی وجود داره به زندگی و گویا تلاشهایی در پس پرده هستش که داره سعی میکنه زندگی رو حفظ کنه!؟
هماتنطور که نادیا جان گفتن ما فقط نظراتمون رو در اختیار شما میذاریم.اینجا نه شما محکوم هستی و نه ما قاضی.ما فقط چون دید عاطفی به این موضوع نداریم و ماجرا رو از بیرون میبینیم شاید منطق ما از منطق شما الان بیشتر جواب بده.
موفق باشی و امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری