کسب رضایت همسرم به قیمت از دست دادن بهترین دوستم؟
سلام به همه دوستان
به کمک فکریتان نیاز دارم.
من 9 سال است که با یکی از معلمای مدرسه ام رابطه دارم.من تو این مدت خیلی به خونه شان رفت و آمد می کردم و کلا مثل یک دوست و مشاور امین و عاقل تو زندگیم از حضورش استفاده کردم.هر وقت کوچکترین مشکلی برایم پیش می آمد از درسی تا روحی تا ... پیش ایشان می رفتم و از کمک روحی و فکریشان استفاده می کردم. من در زندگیم به غیر از مادر و پدرم به کسی به اندازه ایشان مدیون نیستم.
الان 3 سال است که ازدواج کردم.خوب بعد از ازدواج به خاطر اینکه کمی راهم دور شد و اقتضای زندگی مشترک این بود کمی رابطه ام باهاشون کمتر شد.اما همسرم 1 سال پیش بهم گفت نباید بری خونه ایشان چون ایشان مجرد است و این ارتباط اثر بدی روی زندگی ما دارد.اما اگر می خواهی می توانی باهاشون بیرون بری... و دیگه حاضر نیست راجع بهش صحبت کنیم و فقط می گه نباید بری.
من دلیل این حرف را نمی فهمم.من معلمم را دوست دارم و نمی توانم نرم پیشش.از طرفی اون راحت نمی توانه بیاد بیرون .منم نمی توانم بهشان بگم باید حتما بیاین بیرون تا ببینمتان! هر چند اگر بگم قبول می کنه.
مشکل اینه که از طرفی نمی خواهم همسرم ناراحت باشه و نمی خواهم بدون اجازه اش جایی برم.از طرفی واقعا نمی توانم این رابطه را قطع کنم.(نرفتن خونه شان و مدام احساس گناه در این رابطه به همین منجر می شه)چی کار کنم؟ دینمان تو این لحظه به ما چی می که؟باید فقط اطاعت همسر را کرد؟
RE: کسب رضایت همسرم به قیمت از دست دادن بهترین دوستم؟
من متوجه نشدم شما که خانم هستین ، ایشون که معلم تون هستن ، مرد هستن ؟
RE: کسب رضایت همسرم به قیمت از دست دادن بهترین دوستم؟
نه ! معلمم خانم است.من هم متوجه نمی شم!
همسرم فکر می کنه چون من از نظر فکری تحت تاثیر معلمم هستم ممکنه ایشان( چون خودش مجرده) روی نوع نگاه من به زندگی مشترک تاثیر بگذاره و باعث دلسردیم از زندگی مشترک بشه.مثل حرفی که آدما راجع به دوستای مجرد می زنن ...
RE: کسب رضایت همسرم به قیمت از دست دادن بهترین دوستم؟
عزیزم اصلا همسرت رو حساس نکن ، به حرف شوهرت گوش کن .
دوستی با معلت هرچقدر هم که خوب و مهم باشه مهمتر از همسرت نیست .
شما دیگه الان ازدواج کردی پس باید به نظر همسرت هم احترام بگذاری ، ایشون نخواستند که کلا با دوستتون قطع ارتباط کنید فقط گفتند خونشون نرید .
بهتره که وقتی میخوای دوستت رو ببینی ازش خواهش کنی بیاد خونه شما یا با هم بیرون برید تا همسرت هم راضی باشه .
همان طور که میگی معلمت نمیتونه زیاد از خونه بیرون بیاد و شما درکش میکنی معلمت هم شما رو درک خواهد کرد . معلمت میدونه شما الان متعهل هستی و همان طور که خیلی ازشون تعریف میکنی باید آدم عاقلی باشند و شرایط متعهلی شما رو هم درک کنند .
باید بپذیریم که دیگه مجرد نیستیم .خیلی خانم ها و آقایون ارتباطاتشون بعد از ازدواج با دوستانشون بخصوص دوستان مجردشون کمتر میشه .
شما حاضرید همسرتون به خونه دوستای مجردشون بروند؟ مسلما کار درستی نیست .
به نظر همسرت احترام بزار و به خاطر مسائل خیلی ریز ناراحتش نکن .2 روز دیگه ممکنه شما از همسرت یک خواهش داشته باشی اگر باهاش لجبازی کنی همسرت هم بعدا به خواسته شما اهمیت نخواهد داد .
RE: کسب رضایت همسرم به قیمت از دست دادن بهترین دوستم؟
فکر می کنم حق با شما است....
من سعی می کنم این کار را بکنم.قطعا اولین کسی که در این راه کمکم می کنه معلممه ...اما انگار می خوام آدمها این رابطه را بفهمن ولی انگار هیچ کس این را درک نمی کنه.
شاید این موضوع به خاطر نوع نگاه آدمها به روابط انسانی برام اینقدر سخت و بغرنجه.وگرنه خوب خیلی راحت می توانم رابطه ام را همان طور که شما گفتید حفظ کنم.
از وقتی که برای پاسخ دادن گذاشتید متشکرم:72:
RE: کسب رضایت همسرم به قیمت از دست دادن بهترین دوستم؟
سلام دوست گرامی
من تجربه شخصی خودمو میگم .در اکثر موقعیت های اینطوری رفتار خود شخص باعث ایجاد حساسیت های اینچنینی میشه .مساله سر اینکه خانم یا اقا بودن نیست .گاهی ما ناخواسته اینقدر تحت تاثیر یک نفر و عقاید و روش زندگیش قرار می گیریم که ناخود اگاه اینرا در زندگی شخصیمان منعکس می کنیم .یعنی نمی توانیم موقعیت ها و شرایط متفاوت را تفکیک کنیم ..این از کم تجربگی ماست .هر چه بزرگ تر و پخته تر شویم این رفتار را بیشتر می توانیم کنترل می کنیم .بعنوان مثال گاهی از بی تجربگی به همسرمان و یا شخص مقابلمان از نظرات و عقاید شخص دیگری صحبت می کنیم و ناخواسته ایجاد حساسیت می کنیم ..مثلا من زن برادری داشتم که مثل یک خواهر بزرگتر همیشه دوستش داشتم .برایم مهم بود که مثلا برای خرید عروسی ایشان هم باشد و نظرش لحاظ شود .در صورتیکه ما از لحاظ وسع مالی توانایی برآورده کردن سطخ نظر ایشان را نداشتیم و این همسر مرا و خانواده اش را شاکی کرده بود ..بطوریکه آنها روی روابط ما حساسیت زیادی نشان می دادند و اگر حتی نظر شخصی خودم را در جایی ابراز می کردم یا با چیزی مخالفت می کردم آنرا حرفها و نظرات همین خانم می دانستند...
اما اگر کمی سیاست داشته باشی این حساسیت مقطعی هست ..سعی کن مدتی از آن خانم خودت را دور نگر داری تا اطمینان شوهرت به خودت و زندگیت جلب شود ..بعدها کم کم می توانی همین رابطه را داشته باشی بدون اینکه کسی حساسیت نشان دهد ولی در مقطع کنونی سعی کن خیلی بی تفاوت باشی و اصلا موضع نگیری ..
موفق باشی:72: