نامزدم زورگو و کنترل کننده است

سلام
من يه مشکل بزرگ دارم . من يک سال است که نامزد کردم . البته عقد نکرديم . ايشون بسيار پسر خوبيه . راستگو و مسول و مهربانه . اما متاسفانه بسيار زور گو و کنترل کننده است . يعني هر طوري که اون دوست داره بايد لباس بپوشم . با هر کي که اون دوست داره بايد معاشرت کنيم . اونجايي که اون دوست داره بايد کار کنم و ... حتي مرتب سعي داره اونجوري که اون مي خواد فکر کنم :(
تمام مدت در حال راه حل دادنه . انگار که من نمي فهمم و شعور ندارم . حتي گاهي وقتها براي خانواده ام هم تعيين تکليف مي کنه .
به نظرتون من بايد باهاش چطوري رفتار کنم ؟
اصلا اون جوري که دلم مي خواد نمي تونم راحت زندگي کنم

1-آیا تا به حال در این مورد با او صحبت کرده ای؟

2-آیا تا به حال شده بر اساس نظر خودت عمل کنی ؟ عکس العمل او چه بوده است؟

3-آیا این خصوصیت را داری که باید همیشه اطرافیانت را از خود راضی نگه داری؟

4- به چه میزان خودت و انچه که هستی را دوست داری و پذیرفته ای؟

نامزدی رو برای شناخت طرف مقابل گذاشتن.حالا که فهمیدی نامزدت همچین اخلاقی داره.سعی در توجیه ش نداشته باش.

سعی نکن خودتو با اخلاقش وقف بدی.سعی نکن اخلاقشو عوض کنی.برای اینکه بفهمی این اخلاق همیشگیشه یا حساسیت

گذرا با هم مشاوره برید.

تا حالا تو آرامش باهاش صحبت کردید ؟
تفاوت سنی زیادی که ندارید ؟

سلام الهه جان:72::72:

اين رفتار تغيير نميكنه عزيزم... هميني كه ميبيني هست... تا آخرررررررررررررر :305:
ميتوني باهاش كنار بياي؟؟؟ .... ميتوني به خاطر خوبيهاش از اين رفتارش چشم بپوشي و بپذيريش، همين طوري كه هست؟؟؟؟
يا بعد از يه مدت صبرت تموم ميشه و ديگه خصوصيات خوبش هم به چشمت نمياد؟؟؟

بشين فكر كن...
درجه طاقتت چه قدره؟؟؟
فكر ميكني توانايي تطبيق خودت رو با اين رفتارش داري؟؟؟

اگه نميتوني تحمل كني، تا عقد نكردي بي خيالش بشو :160:
و اگه تاب تحمل داري، مباركههههههههه :227:

با سلام دوباره
مرسي که جوابمو دادين
بعله من تا حالا چند بار تو آرامش باهاش صحبت کردم . اما جوابش اينه که من دوستت دارم , بخاطر همين مراقبتم اما تو نمي فهمي و قدر کار منو نمي دوني .
در ضمن من اين اخلاق رو هم دارم که هميشه مي خوام همه رو از خودم راضي نگه دارم .
در مورد اينکه کار خودمم مي کنم يا نه بايد بگم تا جايي که بتونم اون کاري رو مي کنم که اون دوست داره چون حوصله جر و بحث ندارم . اما مثلا اون گوشواره دوست نداره که من بندازم . اما من چند بار انداختم . ناراحت ميشه . بعد هم بهم زياد محل نمي ذاره . اما بعد از يه ساعت بي خيال ميشه و اخلاقش بر مي گرده سر جاش . البته هميشه ما اين بحث رو داريم که اون ميگه تو به خواسته هاي من احترام نمي ذاري و اگر مامانت بگه بدون چون چرا اجرا مي کني اما اگر من بگم نه .
در ضمن يه اخلاق بدي که داره اينه که اگر من تو جمع کاري بکنم که خوشش نياد چشم غره ميره :( تا حالا چند بار خانواده و دوستام ديدن . خيلي احساس بدي پيدا مي کنم وقتي اينکار رو مي کنه تو جمع .
تفاوت سني مون هم يک ساله .

عزیزم تو خانواده خودش چطوریه ؟
آیا خانواده ش مرد سالار بودن و انتظار دارن زن همیشه حرف گوش کن باشه ؟
تو و خانواده ت چی ؟
بدون اگه مرد سالاری و زورگویی از بچگی تو خانواده ش بوده نمی تونی این رفتارو ازش جدا کنی
اگه واقعا سختته یه فکر جدی کن