سلام.
یکی از آشنایان قدیمی(خیلی کم آشنا بودیم) ساکن آمریکا قراره بیاد خواستگاری من.(همکار و هم سنیم)
به چه مواردی باید توجه کنم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.
یکی از آشنایان قدیمی(خیلی کم آشنا بودیم) ساکن آمریکا قراره بیاد خواستگاری من.(همکار و هم سنیم)
به چه مواردی باید توجه کنم؟
درود
خوشبختانه این قدر موضوع را برای راهنمایی دوستانت باز کرده ای که گویی منتظر شنیدن جواب : آری یا نه هستی !
دوست عزیزم ، اگر سوالی داری بهتر نیست موضوع خودت و شرایط خودت را بهتر بیان کنی تا دوستان تو را واضح تر راهنمایی کنند ؟
و نیز در مورد سوالات مهم در خواستگاری ، موضوعات مفید و فراوانی در تالار همدردی وجود دارد که کمی فرصت می طلبد که آنها را مطالعه فرمایید .
دوست عزیز:72:
لطفا از سن و تحصیلات خودتت و خواستگارت بیشتر بگو؟
چه مدت ایشان در خارج از کشور اقامت دارند؟ ایا شما تمایل به زندگی با ایشان بدور از خانواده را دارید؟؟
خانواده - فرهنگ و عقاید - مذهب و بطور کلی زاویه دید شما و ایشان چقدر مشابه یکدیگر است؟؟
در مورد بعضی سوالات حضورا از خود شخص پرس و جو کن و درباره برخی دیگر از طریق دوستان و اطرافیان.
در این سایت و سایتهای مشابه مقالات و تاپیکهای زیادی برای ازدواج هست آنها را مطالعه کن تا بهتر تصمیم گیری کنی.
موفق باشی:72:
-----
ببخشید گویی پست من با دوستمان حامد همزمان شد.
خودمون همکاریم و خونواده ها هم سطحند.(هر دو خوشبختانه خیلی مطلوب)
بیشتر سئوالم اینه که چه مواردی هست که اختصاصا تو این موارد باید به اونها فکر کرد.(علاوه بر سایر موارد ضروری در مورد خواستگارهای ساکن ایران)
از نظر قانونی این طرف باید ازدواج کرد یا اون طرف یا هر دو طرف؟! اگه یه زمان مشکلی پیش بیاد طبق چه فانونی بررسی میشه؟(مثلا مهریه:163:)
ایشون 6 سال اونجا بودند و شهروندند.
مسائلی که اگر من جای شما بودم به اونها توجه می کردم:
1- میزان تفاوت افکار و فرهنگ این اقا از قبل از مهاجرت تا بعد از 6 سال مهاجرت
2- دلیل انتخاب ایشون برای زن گرفتن از ایران
3- با توجه به سن ایشون ، دلیل تاخیر یا تقدم در ازدواج
4- میزان پذیرش خودم از روبرو شدن با شرایط جدید
5- میزان هماهنگی خودم و ایشون در انتخاب مکان زندگی در اینده و حتی هم اکنون
6- بررسی شرایط کاری و زندگی من بعد از مهاجرت و اینکه ایا ایشون در این زمینه فکری کرده اند
7- بررسی امکانات موجود برای رفت و امد به ایران
و ...
چون کوتاه نوشته بودید کوتاه جواب دادم. اگر بیشتر توضیج می دادید شاید بهتر می تونستم کمک کنم.
سلام عزیزم:46::46::46::46:
به نظر من که پسرهای اینجا را دیده ام باید دقتت را ده برابر بیشتر کنی و تحقیقات جامعی انجام بدی. راجع به شرایط سنیتون اگه امکانش هست بیشتر توضیح بده.
ایشون در این 6 سال تنها زندگی می کرد یا همخونه داشت؟
دقت کن تنها زندگی کردن ادم ها را خودخواه و انعطاف ناپذیر بار میاره. راجع به این مورد خیلی باید دقت کنی.
ادم های انعطاف ناپذیر تحمل ندارند خانه را با کسی قسمت کنند و ممکن است زندگی را برای همسرشان واقعا تلخ کنند. بنابراین داشتن همخونه یک حسن بزرگ محسوب می شود.
یک مورد دیگه هم اینکه چرا ایشان زودتر ازدواج نکردند؟ 6 سال تنها زندگی کردن در غربت واقعا سخته. دلیلی مثل درس خوندن میتونه موجه باشه.
باید ببینی دوستانشان چه تیپی بودند و چقدر ادم اجتماعی هستند. اجتماعی بودن ادم در غربت خیلی مهمه.
از سن خودتون ، عقایدتون ، تفکراتتون چیزی نگفتید
فکر دوری از خانواده و... کردید ؟
تمام این موارد رو باید یادداشت کنید تا بپرسید ، البته علاوه بر سوالات و نظراتی که دوستان ارائه دادن
ممنون از همگی.
هر دو 30 ساله.هر دو دانشجوی دکترای تخصصی.هر دو تا این لحظه ظاهرا فقط درس خوندیم و کارکردیم.هر دو مدت ها تنها زندگی کردیم. حتما می خواد اونجا باشه.
اما از اخلاقش جز چیزایی که خودش گفته نمی دونم.نمیشه هم که رفت تحقیقات محلی!!