وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام به همه دوستان خوب همدردی
همونطور که همتون اطلاع دارید از روز یکشنبه طی زلزله های اخیر استانمون،به شدت لرزیدیم
ووحشت تمام شهر رو فراگرفت.والان که 4 روز از اون روز میگذره هر روز 3 الی 4 زمین لرزه رو
احساس می کنیم.مردم هنوز از خیابونها جمع نشدند.البته که خودم هم مجزا نیستم،هرلحظه
وثانیه منتظر یک رویداد دیگه ام،برای لحظه ای که چشمام رو می بندم خواب زلزله وفلاکت ومرگ
ومیر می بینم راحت تر بگم که اصلا آرامش روحی ندارم.اما وقتی به اطرافیانم دقت می کنم
می بینم که خیلی ها وضعشون از من وخیم تره! همسایه از شدت ترس سکته کرد وفوت شد،
خواهرم از ترسش عین آدمهای روانی شده و یه گوشه کز کرده ومی لرزه...پسرش شبها
نمی تونه بخوابه وداد وفریاد می کنه وخیلی موارد دیگه...
حالا من واقعا نمی دونم چه کاری از دستم برمیاد تا بتونم قدری از نا آرومی های خودم
واطرافیانم بکاهم.
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام داملای عزیزم.
واقعا برای اتفاقی که افتاده متاسفم و امیدوارم خدا صبرتون بده و درگذشتگان رو هم بیامرزه.
به نظر من ترستون کاملا طبیعیه..یعنی گمونم هر کس دیگه ایم بود همینطور میترسید..به نظرم بهترین کار اینه که همتون دور هم باشید و به هم دلداری بدید..وقتی پیش همید خصوصا شبها دعا بخونید..ایه الکرسی بخونید.
اگه امکانش هست یه مدت برین یه شهر دیگه خونه اقوامی اشنایی.
بیشتر خواستم بهت دلداری بدم و بگم اگه ادم عمرش بدنیا باشه از زیر اوار زلزله هم بیرون میاد اگه نه با یه لیوان اب هم ممکنه بمیره.
اما چون عمق فاجعه اونجا زیاده اگه میشه یه مدت از اونجا دور بشید.
و اینطور که من تو روزنامه خوندم شدت زلزله زیاد نبوده اما چون کانونش نزدیک سطح زمین بوده و خونه های روستایی محکم نبودن خسارتها زیاد بوده.
پس اگه قراره همونجا بمونید جاهای امن باشید و به خودتون یاداوری کنید اگه اون روستاییا هم خونشون محکم بود کمتر خسارت میدیدن.
موفق باشی
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام واقعا برای اتفاقی افتاده متاسفم عزیزان در گذشتگان رو هم خدا بیامرزه روحشان شاد
به نظر من شما از شهر تبریز باید دور باشید چند وقت به یک شهر دیگر بروید در انجا سکونت کنید
ارامش داشته باشید به مردم تبریز دلداری بدهید
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام داملا
امیدوارم که هرچه زودتر این روزهای سخت تموم بشه و بره
متاسفانه خیلی بد هست
من خودم با وجود اینکه چون وقت زلزله بیرون از خونه بودم کمتر ترسیدم
اما شبی نیست که تا صبح چندبار بیدار نشم,به هر صدای کوچکی از تختم میپرم
من این حس رو شدیدترش رو توی زلرله هایی که 3-4 سال پیش اتفاق افتاد تجربه کردم
بنظرم راه حل اول اینه که زمان باید بگذره
وقتی تا دیروز عصر زلزله به اون شدت شد,آدم چطور میتونه آروم باشه
دوم هم استفاده از دکتر و دارو هست
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام داملای عزیز
من هم بابت این حادثه به شما و همشهریات تسلیت میگم.
درک میکنم چون خودم زلزله 7 ریشتری رو تجربه کردم و جلوی چشمان خودم خونه مون با خاک یکسان شد.واقعا حس بدیه.
داملا جان
یکی از همسایه های ما در همان زلزله 7 ریشتری این دعا توی منزلش بوده و تنها خونه ای که خراب نشد همون خونه بود.
با نیت پاک بخونش
بر حسب حدیث وارده از حضرت رسول (ص) خواندن این آیه موجب حفظ بنا از زلزله و غیر آن خواهد شد انشاءا...
اِنَّ اللهَ یُمْسِکُ السَّمواتِ وَ الأرْضَ اَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا اِنْ اَمْسَکَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ اِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً.
انشالله که رفع بلا میکنه
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام داملا جان
ما هم در استان مجاور هستیم و ضمنا به مرکز زلزله هم نزدیک هستیم. اون پس لرزه ها رو حس میکنیم.اصل زلزله رو هم حس کردیم و کلی شوکه شدیم.من تحقیقات زیادی راجع بهش کردم متخصصین میگن اصل زلزله رد شده و فقط پس لرزه هاش مونده که از اصل زلزله سبک تر هستن و تا 1 ماه قراره ادامه داشته باشن.
الان تنها کاری که میکنیم شبها در جایی که هم بالا سرمون ستونه و هم در مجاورتش اونجا میخوابیم.
همسرم دیشب میگفت میخوای چند شب دیگه بیرون خونه بخوابیم من هم گفتم وقتی وزیر بهداشت و کلی مسئولین دیگه پا شدن اومدن به مرکز زلزله حتما میدونستن که خطر برطرف شده پس بهتره ما هم فعلا به زندگی معمولی برگردیم.
البته گسلهای دیگه ای هم این طرفا هستن که احتمال فعالیت دارن ولی در مورد این گسل فعال شده در نزدیکیای اهر خطرش این دفعه ظاهرا برطرف شده.
خوب نمیشه که مثلا یک ماه کار رو ترک کرد و جای دیگه رفت
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
داملا جان سلام منم واقعا متاسفم که چنین اتفاقی واستون افتاده.ترساتون طبیعیه و گذشت زمان خودش حل می کنه.شما باید با هم باشید و سعی کنید تنها نمونید
اینو بدون فکر همه ما پیش شماهاست و دعاتون می کنیم هر چه زودتر از این بحران خارج بشید:72:
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام داملا جان
نمی دونم واقعا چی بگم
من که تهرانم ولی دقیقا از روز زلزله یک لحظه نشده که بهش فکر نکنم و همش خوابشو می بینم چه برسه شما که از نزدیک حس کردیش.
نمی دونم اونجا که هستین فقط لرزیده یا نه خسارت زده و فوت شده هم داشتین در هرصورت
شرایط خیلی بدی هست و جز همدردی کار از دست ما برنمی اد...
به نظر من برای بهتر شدن وضعیت روحی تون به جز دعا خوندن و به خدا توکل کردن کار دیگه از دستت بر نمی اد...
الان تو اوج بحران هستید و نمی شه انتظار داشت اطرافیان و خودت بتونید احساسات و استرستون رو کنترل کنید...
به نظرمن ناراحتی تون رو باید تخلیه کنید اگر دوست دارید گریه کنید ،گریه کنید.....اصلا جلوی این احساسات منفی رو نگیرید...بزارید بریزن بیرون :(
مثلا در مورد پسر خواهرت خوب بچه شوکه شده دیگه
زمان میبره تا بتونه این اتفاق رو حضم کنه
میدونم که نباید ترسش رو انکار کنید وبگیدترس نداره یا گریه نداره...
باید بزارید راجع به ترسش حرف بزنه راجع به اون اتفاق حرف بزنه.......
:(
چیز دیگه ای نمی دونم :(
از قرص های آرام بخش هم استفاده کنید خوبه واقعا تو این شرایط.
الان دولت باید ی کاری کنه اوضاع به حالت عادی برگرده
زود باید سطح شهرو تمیزکن
این ویرانیهارو جمع کنن
باید اوضاع ظاهری شهر رو سریع سر و سامان بدن
باید از زلزله زده ها حمایت کنند و تنهاشون نزارن
خوب دارن رسیدگی می کنن
ایشالا زود شرایط به حالت عادی برگرده ...
--------------------
داملا فقط روستا ها ریخته یا خونه های شهری هم ریختن؟
راستی ماهم کلی فامیل داریم اون ورا،هم آذر بایجان شرقی هم غربی...
:(
اوناهم خیلی ترسیدن:(
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
سلام
داملاي عزيز
هر چند ما تو اون اتفاق نبوديم اما حداقل صحنه هاي كوچيكي از بعد از زلزله ديديم كه همون ها هم همه مارو به هم ريخت و ذره اي از ترس و رنجتون رو درك كرديم
تو اين شرايط احساس تنهايي و وحشت رو بايد كنترل كنيد و هميشه با هم و كنار هم باشيد, بودن اعضاي خانواده كنار هم ارامش و امنيتتونو بيشتر ميكنه
و نزاريد كسي تنها بمونه( مثلا خواهرتون يا پسرتون)
حرف من هم تكرار حرف بچه هاست اما گفتم شايد نوشتن اين جملات قدري ارومتون كنه, از خدا براي همه تون صبر ميخوام
اميدوارم اين روزاي سخت رو هم سپري كنيد و ارامش و شادي برگرده تو دلاي همه تون:72:
RE: وحشت از زلزله...چطور می تونم به اطرافیانم کمک کنم؟
ممنون از همدردی همه دوستان.
به نظر خودم که مسافرت یا دور بودن از شهر اصلا کار درستی نیست! فرار راه حل نمی تونه باشه،آدم چطور دلش میاد
این اوضاع رو ببینه وفرار کنه وعذاب وجدان نداشته باشه!اما واقعا دربرابر خواهرم وبچه اش عاجز موندیم وکاری از
دستمون برنمیاد.
در جواب نازنین عزیز باید بگم ، نه ،توی شهر اتفاق خاصی نیفتاده فقط مردم اصلا روحیه خوبی ندارند.
بعضی خونه ها ترک برداشتند اما روستاها تخریب 100%شدند!