عشق به پسری که اصلا منو نمیبینه

سلام

من عاشق پسری هستم که اصلا منو نمیبینه . پسر همسایه مون هست و هر روز چند بار همدیگه رو میبینیم ولی هیچ توجهی به من نداره . یبار باهاش حرف زدم ولی اونقدر تو رابطه با زن و دختر جماعت جدی و خشک برخورد میکنه که نتونستم بهش بگم بابا منو ببین . من دوستدارم . ازت خوشم میاد . به خواهرش گفتم برادرت خیلی پسر خوبیه و شاید هیچ دختری نباشه که آرزوی زندگی با این آدمو نداشته باشه ولی نتونستم بگم برادرت رو دوست دارم . به نظر شما من چیکار کنم ؟ چجوری خودمو برسونم به کسی که دوسش دارم و هیچ توجه خاصی بهم نداره ؟

سلام عزیزم
چند سالته؟ اون اقا چند سالشه؟تحصیلاتتون چقدره؟ از نظر ظاهری و خانوادگی چطور هستید؟ ( هر دوتون).

از چی اش خوشت میاد ؟
شما که اونو ندیدین زیاد ؟

سلام مجدد

من 25 سالمه و اون 29 سال . هر دو دانشگاه رفتیم . تقریبا از لحاظ مادی و اجتماعی در یه سطح هستیم . همسایه هستیم . من ظاهرم معمولی هست . یه نفر مثل همه . اونم ساده و مرتب و چهره معمولی داره . من کلا دوسش دارم . چند ساله همسایه هستیم و تقریبا خودش و خانوادش رو میشناسم . اگه میتونستم میرفتم خواستگاریش . همین
ممنون میشم منو راهنمایی کنید و از تجربه هاتون برام بگید . لطفا تنهام نزاید . اینجا رو هم شانسی پیدا کردم وگرنه نمیدونستم دردمو به کی بگم

ارتباط خانودگی شما با اونا به چه شکله ؟
برادر بزرگتر از خودتون دارین؟
(اگه دوستان امشب نتونستن جوابتونو بدن ناراحت نشین ، چون امشب شب احیاس و بچه ها سرشون شلوغه)

اخی عزیزم :46:
با خواهرش دوستی؟ یکم کنجکاوی کن اول مطمین شو دختری تو زندگیش نباشه.من خودم خیلی موافق نیستم که دخترها پیش قدم شن چون معتقدم پسر خودش شما رو دیده اگه قصد ازدواج داشته باشه و شما رو برای خودش مناسب بدونه خودش پیش قدم میشه .
عضو facebook نیست؟
به نظر من یه تمایل جزیی به خود پسر نشون بده.شاید یه سلام متفاوت یا نگاه همراه شرم و ... . فقط در حدی که بفهمه مورد توجه شماست. یه راه دیگه هم اینه که خودت یا مادرت با مامانش نزدیکتر بشین و غیر مستقیم تمایلتون رو نشون بدین.بیشتر از این به نظرم درست نیست.
در مورد خواهرش به نظر من خواهرش انتقال نداده به برادرش :163: معمولا رو خواهر پسر ها نمیشه حساب کرد اینجور مواقع.از طریق اون وارد نشو:163: :46:

هیچ کار خاصی لازم نیست انجام بدید.شرایط عرفی ,فرهنگی,دینی ,و ...جامعه ما طوری هست که توی همچین شرایطی به نفع دختر هست که حرکت خاصی انجام نده...

شاید با نگاه کردن و برقرار کردن ارتباط چشمی بشه ایشون رو به سمت خودتون متمایل کنید ولی باز هم میگم بهترین کار اینه که کاری نکنید!!

شما به اندازه کافی در معرض دید ایشون بوده و هستید پس اگه تمایلی به ازدواج و آشنایی داشته باشه خودش اقدام میکنه...
99% پسرها هم جنبه این رو ندارند که یه دختر خودجوش بیاد طرفشون و پیشنهاد آشنایی و ازدواج بده و اکثرا به فکر سو استفاده خواهند افتاد!
غرور و شخصیت خودتون رو الکی خدشه دار نکنید
:72:

سلام عزيزم :72:

من به عنوان يه دختر اگه جاي تو بودم هييييچ وقت خودم پيش قدم نميشدم واسه ابراز علاقه مستقيم.... خوب كاري كردي كه تا الانم نگفتي دوستش داري.... خدا رو شكرررررررررر:316:
آخه آدم تو اولين قدم كه نميره جلوي خوده پسره بگه ""دوستت دارم، حالا نظره تو چيه درباره من"" ... اونم يه خانم !!!!!!!!!!!!!

يه كم از سياست زنانه ات استفاده كن.... از راه هاي غير مستقيم سعي كن خودتو به تدريج توي دل مادرش، خواهرش و خوده پسره جا كني

اگه مادرش و خواهرش تو رو بپسندن ، شايد خوده اونها پيشنهاده تو رو به عنوانه يه كيسه مناسب ازدواج به پسرشون بدن
اما اين دلبريها واسه مادرش و خواهرش با سبك بازي و تعريف و تمجيد الكي و افراطي از آقا پسر و ابراز علاقه مستقيم به دست نمياد.... اينكه بري به مادره بگي: عجب پسره خوش تيپي دارين هااااااا.... يه فاجعه اس:163:
سعي كن رابطه هاي خانواده ات رو با خانواده اين آقا ارتقاء بدين.... مثلا ميتونه مادرت به مادرش پيشنهاد شب نشيني هاي خانوادگي بده، تا هم خانواده ها بيشتر با هم آشنا بشن هم شما اخلاقه همو از نزديك ببينين
مثلا به عنوان يه همسايه افطار دعوتشون كنين و اين حرفها .... اما نما نما كردن و زير زيري نگاه كردن ممنوووووووع

كدبانو بودن و خانومي ونجابتتون و سالم بودنتون رو ميتونين تو اين مراسم به رخشون بكشين.... خودتون رو دست بالا بگيرين ... وارزشتون رو حفظ كنين تا ديگرانم به ارزشهاي شما پي ببرن

مطمئن باشين آقاييون خودشون هواسشون به دخترهاي ناب و نجيب هست و نيازي به جلب توجه هاي افراطي نيست.... شما كاري رو بكنين كه فكر ميكنين درسته، مطمئن باشين اگه حركاتتون دلچسب باشه ناخودآگاه نظره اين آقا و خانوادش به شما جلب ميشه

سلام دوست عزیز
هیچ وقت خودت برای گفتن دوستت دارم پیش قدم نشو، بانو خدیجه(س) هم عاشق پیامبر اکرم(ص) بودند، اما عشقشون رو به فرد قابل اعتمادی گفتن ، اون شخص هم موضوع رو با پیامبر درمیون گذاشتن،
کاش می شد آدم قابل اعتمادی پیدا می کردین که می رفت شما رو به اون آقا پیشنهاد می کرد(نه اینکه می گفت فلانی شما رو دوست داره، می گفت فلان دختر به خاطر فلان خوبی ها می تونه شما رو خوشبخت کنه)
در اینجور مواقع مادر دخترها خیلی باید زرنگ باشند، خانم های زیادی رو دیده ام که هر جا می شینن شروع می کنن به تعریف از دخترشون اینجوری خواستگارهای زیادی براشون پیدا می شه.
موید و پیروز باشی