تحقیقات خواستگاری حریم شخصیم را از بین برده

سلام ، من مردی 32 ساله هستم مدیر شرکتی معتبر چندی قبل به اصرار خانواده و معرفی به خواستگاری دختری رفتم و در جلسه خواستگاری هم من هم خانواده هم معرف توضیحات کاملی را ارائه دادیم آنها هم گفتند اجازه بدهید تحقیقاتی را انجام دهیم بعد اطلاع میدهیم ماهم گفتیم منتظریم دو روز بعد از این ماجرا موقعی که میخواستم وارد منزل شوم نگهبان برج جلویم را گرفت و گفت خانوم آقایی اومدن درباره من تحقیق و اصرار که باید برن از اهالی برج هم تحقیق کنن من کمی ناراحت شدم اما گفتم اشکالی نداره سری بعد اومدن اگه اهالی مشکلی نداشتند بگو تحقیق کنند از فردا هم یکی میگفت مبارکه یکی میگفت بابا چی بگیم جز تعریف از شما تا اینکه یک روز رفتم کارخونه دیدم از نگهبان کارخونه تا کارگرا نیشخند به لب اونایی که صمیمی تر بودن آقا مبارکه آقا مبارکه یک کم احساس کردم داره زیاده روی میشه اما گفتم ولش کن چند روز بعد در دفتر شرکت بودم دیدم منشی میگه آقا و خانومی اومدن بعد که اومدن توی اتاق و کلی توضیحات موقع بدرقه خانومه به منشیه که این آقا دیگه میخواهیم فامیل شیم تو رو خدا اگه چیزی میدونین ناگفتنی بگید پیش منشیم از خجالت آب شدم دوباره چند روز بعد تماس که همه مدارکتون از کارت ملی،پایان خدمت،پاس و اینا رو اگه میشه برامون بفرستین اینکارو هم کردم و دوباره فرداش اینکه اگه وقت دارین فلان ساعت با پدر خانواده برین آزمایش اعتیاد دیگه اینبار میخواستم قاطی کنم که گفتم الان میگن حتما مشکلی داشته هیچی دیگه آزمایشم دادیم همه تهران و همه اصناف هم فهمیدن ما رفتیم خواستگاری و بلاخره جواب مثبت شد اما تازه گفتن میمونه اخلاق .
خب من با خانوادم صحبت کردم که اینها حتی یک کلمه حرفهای منو هم باور نکردن تا خودشون ندیدن و اینقدر هم شکاک بودن برای من قابل قبول نیست حتی به معرف ما هم خیلی برخورده و من موندم که حالا من چی بگم !!؟؟؟؟

سلام

من فکر نمیکنم خانواده دختر کار اشتباهی کرده باشند. به دلیل شیوع دروغ و کلاهبرداری و ... در امر ازدواج توی جامعه مون این طرز تحقیق طبیعی به نظر میرسه و نشانه شکاکیت نیست. به خودتون نگاه نکنید که صادقانه برخورد کردین و همه چیز رو گفتین . اگه کمی تو این تالار بگردین متوجه میشین که حتی تو ازدواج های فامیلی هم پنهانکاری و کلاه برداری به کرات دیده شده و اگه خانواده یکی از طرفین فقط به اینکه فامیل هستند یا معرفشون فرد معتبری بوده تکیه نکرده بودن خیلی از ازدواج ها سر نمی گرفت و یا اینکه منجر به طلاق نمی شد.

متاسفانه کسانی که ازشون تحقیق میشه نباید طوری برخورد می کردن که شما متوجه بشین و به این زودی تبریک بگن و...

و نکته آخر اینکه طلایی که پاکه از محاسبه چه باکه

بنظر می رسه این خانواده یکمی زیاده روی کردن !‌ بنظر من تحقیقات اینطوری خیلی نمی تونه ملاک باشه ! امدیم و یکی مشکلی داشت ! مثلا نگهبان شرکت و ... یا همسایه ها میان حقیقت رو بگن ؟ اکثرا ترجیح می دن براشون دردسر درست نشه و دخالت نمی کنن و یه چیز کلی از طرف می گن و خودشونو می کشن کنار ، بنظرم خیلی ناشیانه عمل شده متاسفانه !

حالا از این تحقیقات و ... بگذریم این خانوم معیارهای شما رو داشته که کار به تحقیق رسیده ؟ کلا چقدر از ایشون شناخت دارین ؟ چون شناخت پیدا کردن از یک نفر و حتی خانوادش و اینکه یه مقدار شباهتی (هم کف بودن ) از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و ... بهم داشته باشین لازمه .

(شناخت از خانواده باعِث می شه بفهمین که ایا ذاتا شکاکن و این می تونه مشکلی در آینده براتون ایجاد کنه یا صرفا بخاطر وضع جامعه و نگرانی برای دخترشون بوده که به اون شکل تحقیق شده ، البته تحقیق کردن در مورد خواستگار از قدیم و ندیم بوده و تا حدی قابل قبوله اما بنظر من خانواده دختر باید طوری سیاستمدارانه اینکارو بکنن که خواستگار هم اینطوری مثل شما شاکی نشه )

به نظر خودتون این قضیه غیر طبیعی نیست؟

سلام دوست عزیز
به همدردی خوش آمدید

بذارید قبل اظهار نظر داستان خودم رو بگم. شوهر من رو یکی از اقوام دور ما که می شد فامیل نسبتا نزدیک شوهرم، به ما معرفی کرده بود.
ما صددرصد به این معرف مثلا اعتماد داشتیم. با اینحال پدر و مادر من برای تحقیق محل کار و محل زندگی همسرم رفتند و تحقیق کردند. بگذریم که همه تعریف کردند و همسر من هم ناراحت از تحقیق شد،
ولی بعدها فهمیدم که همه مساله نامزدی قبلی شوهرم رو از ما پنهان کردند. هم ردیسش و هم همسایه ها (چون نامزدش همسایه شون بود) این قضیه رو می دونستند.
حالا این موضوع دقیقا مساله بود که من همیشه روش حساسیت داشتم و مشکلات الان ما همش برمی گرده به تحقیق ناکافی و ناشیانه پدر و مادرم.


اما در مورد موضوع شما، قسمت اول تحقیقاتشون طبیعی بوده و حق داشتند که نگران آینده دخترشون باشند. خیلی هم وارد حریم شخصی شما نشدند. خیلی سخت نگیرید. همسایه و همکار که حریم شخصی نیستند.
ولی در مورد مدارکتون اگه احساس می کنید زیاده رویه، ندید و آزمایش اعتیاد هم که قبل از عقد زوجین باید انجام بدن.

در هرحال تمام اینها جزئی از شناخت هست برای هردو طرف. و اگه شما تا اینجا به این نتیجه رسیدید که این خانواده با این خصوصیات اخلاقی مناسب شما نیستند، همین جا همه چیز رو تموم کنید.

فقط و فقط با کینه و دلخوری از ای خانواده باهاشون وصلت نکنید که زندگی شیرین متاهلی رو به کام خودتون زهر می کنید.

سلام... گرچه افراط کردن ولی به نظرم یه خورده حق هم دارن چون انقدر دروغ و پنهون کاری زیاد شده...درضمن سن شما هم چون 32 هست یه خورده سوال ایجاد میشه که تا الان چرا ازدواج نکردید...

* خانم ویدا ضمن تشکر از شما به خاطر دقت نظرتون روی این مسئله, ولی متاسفانه باید بگیم این رفتار شما تا حد زیادی حالت وسواسگونه داره!

به نظر من خانواده دختر کار درستی انجام میدن. به هر حال انقد افراد جور وا جور زیاد شده ادم از سابه خودش هم میترسه.البته بهتون حق میدم اینکه دیگران بفهمن کمی آدمو ناراحت میکنه.
شما خودتونو بذارین جای پدر دختر ببینید چه استرس و فشاری داره .

ببینید با این همه تحقیق که میشه باز آدم میترسه.مثلا مادر شوهر من خودش میگه هر کس ازم در مورد دختر یا پسری بپرسه فقط تعریف میدم. میگه گاهی اصلا نمیشناسم ، ندیدم طرف مورد نظرو ولی انقد تعریف میدم که طرف هول بشه و فوری بره خواستگاری یا جواب مثبت بدن. به قول خودش میگه ثواب داره دو تا جوون به هم برسن!

حتما خانواده دختر مورد نظر شما هم 4 تا از این مواردو دیدن دیر اعتماد میکنن.سخت نگیرید.
انشاله که خوشبخت باشید