خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
سلام کاربران عزیز سایت همدردی امیدوارم یا کمک شما از این سردر گمی دربیام.
پسر 21 ساله هستم معاف از سربازی دانشجو یک درآمد مختصر دویست سیصد تومنی دارم و همچنین شغل تضمین شده)اگر خدا بخواد) تا 2،3 سال دیگه
چند وقتی پیش یکی از همکلاسی های دانشگاهم به دلم نشست و تصمیم گرفتم رسما ازش خواستگاری کنم،بدون اطلاع اولیه پدر و مادرم.
با اجازه خانواده دختر مورد نظرم چند ماه با هم در تماس بودیم و تو این مدت فکر میکنم شناخت خوبی از هم بدست آوردیم و طرز غیر قابل باوری تفاهم داشتیم،انگار مارو واسه هم ساختن بالاخره به خانوادم اطلاع دادم
تا الان که این تاپیک رو میزنم تونستم بله رو از خانواده دختر بگیرم اما خانواده خودم رضایت نمیده!!!
من خانواده دختر رو به یک عقد طولانی مثلا دوسه ساله راضی کردم اما خانواده خودم زیر بار نمیره
حتی این که سنم نسبت به عرف ازدواج پایینه، بنا به دلایلی میخوام عقد ساده برگزار بشه(البته در عروسی جبران میکنیم) ،مهرینه غیرنجومی و... برای او و خانوادش حل شدس .
دوستان خوبم لطفا بگید چطور پدر و مادر خودم رو راضی کنم در حالی که بشدت مخالف ازدواجم در این سن و همچنین مخالفت شدیدتر در مورد عقد دو سه ساله هستند.
عزیزان لطفا از گوشزد کردن اشتباهاتم خودداری کنید چون خودم میدونم، فقط بگید من چطوری راضی کننم اینارو؟
:324:در ضمن تحقیق کامل هم انجام دادم،نگید لابد دختره موارد منفی رو مخفی کرده که اینقد باهات کوتاه امده تا نپری! ماهی یه خواستگار میاد واسش
ممنون :72:
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
شور جوانی سلام
به تالار همدردی خوش آمدی
همان طور که خودت میدونی رضایت خانوادت رکن اساسی و مهمی هست و نمیشه نادیدش گرفت
کمی از علت مخالفت آنها بگو
تا حالا چه اقدامی برای راضی کردنشون انجام دادی؟
دوست عزیز مطمئنا نیت شما خیر هست پس بیشتر توضیح دهید تا دوستان مشاوره بدهند
موفق باشی
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
میگن عقد طولانی مشکل ایجاد میکنه،منم قبول دارم ولی فکر میکنم میتونم مشکلات رو مدیریت کنم.
میگن سنت کمه،کی تو فامیل پسر دانشجو رو زن داده که ما بدیم.
سعی کدم مشکل شغل و سربازی رو رفع کنم و موفق هم شدم شکر خدا،ولی اونا مدام دلیل تراشی میکنند و بهانه میارن.
تو رو خدا کمک کنید من خیلی می خوامش:302:
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
سلام آقا
منم مثه شما قبل از عقدم شور زیادی داشتم و عقد طولانی....
عقد طولانی واقعا مدیریت بالایی میخواد... قبلش میگفتم از پسش برمیام اما وقتی به آخر خط رسیدم فهمیدم اشتباه کردم گرچه تنها مشکل من این مسئله نبود ولی عقد طولانی ناخواسته عواقبی داره ....
فقط خواستم تجربمو بگم گرچه میدونم الان تو دلت با خودت داری میگی من با تو فرق دارم و میتونم!!!
میتونی اگر حساب شده عمل کنی!!!!:305:
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
همیشه که شرایط این طوری باقی نمی مونه ، بالاخره شما هم حقوقتون میره بالا ، خانواده تون کمکتون می کنن ، تازه خدا هم از لحاظ مالی گفته که ازدواج بکنین من کمکتون می کنم . بعدش هم خدایا شکر الان تونستی اون دختری رو که باهاش تفاهم و تناسب داری پیدا کنی ، موضوعی که همه جوونا توش درگیرن .
به نظر من در این حالت که نیت شما خیره و جفت تون واسه هم ساخته شدین ، موضوع پیش و پا افتاده ایی مثه دانشجو بودن شما نباید شما رو از این امر مهم دور کنه . به نظر که رشته تون هم یکیه . می دونی چقدر این میتونه کمکتون باشه ؟
و اما خانواده ، به نظر من به هر شکلی می تونی باید خانواده تو راضی کنی .
تنها کمکی که می توونم بهت بکنم اینه که لینک یه سایتی رو بذارم که یه دونه فایل سخنرانی داره به نام "راضی کردن خانواده مخصوص پسران" ، راه حل هایی ارائه میده که بتونی خانواده تو راضی کنی .
.
اینم لینک : http://moshaver-41.mihanblog.com/extrapage/sokhanrani
.
واقعـــــــــــــاً آفرین . به حالتون غبطه می خورم ..:104:. .
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
سلام خدمت شما
از تجربه های پدر و مادرتون استفاده کنید.بله..طولانی بودن دوران عقد واقعا ممکنه مشکلات غیر قابل تصوری رو ایجاد کنه.و حتی ممکنه کار رو به جدایی بکشونه.
شما الان میگی که میتونم مشکلات رو مدیریت کنم...اما معلوم نیست که ایا بتونی واقعا یا نه.
میدونی مثل چی میمونه
مثلا شما میخوای بری تو یه جاده خطرناک...افراد با تجربه میگن نرو...اکثر کسانی که رفتن تو این جاده یه حادثه براشون اتفاق افتاده.اما شما میگی من فکر میکنم اتفاق بدی برام نیمفته
منطق اینجا میگه راهی رو که اکثریت کسانی که رفتن ضربه خوردن رو شما نری.
خوب ببین چون خودت یه تنه تمام کارها رو کردی و همه تصمیمات رو گرفتی بهشون حق بده که براشون یکمی سخت باشه پذیرش این موضوع.
ضمنا دوست عزیز
شما امدی اینجا که نظرات مختلف رو بشنوی.انقدر حد و مرز تعیین نکن..این رو بگید..اون رو نگید !
اینجا همه نظراتشون رو میدن.این شمایی که باید حلاجی کنه و بهترین رو انتخاب کنی.
ضمنا اگر ایشون علاقه اش به شما زیاد باشه و تا مراحل تعیین مهریه و زمان عقد و ...پیش رفته باشید فکر نمیکنم قبول خواستگاران دیگه کار درستی باشه.
از طرفی خوب دختر خانومها این وسط حرفهایی برای تحریک اقایون برای زودتر اقدام کردن میکنن که شاید این هم یکی از اون موارد باشه.
میتونی از یکی که پدر و مادر ازش حرف شنوی دارن اقدام کنی.مثلا دایی بزرگی..مادر بزرگی...خلاصه هرکسی که روی خانوادت تاثیر دارن.
موفق باشی
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شور جوانی
میگن عقد طولانی مشکل ایجاد میکنه،منم قبول دارم ولی فکر میکنم میتونم مشکلات رو مدیریت کنم.
میگن سنت کمه،کی تو فامیل پسر دانشجو رو زن داده که ما بدیم.
فقط میخوام بگم واقعا عقد طولانی آفت زندگی مشترکه.از ما که تجربشو داشتیم قبول کن.
من یک سال و چند ماه عقد بودم 6 ماه اول خوبه بعدش واقعا کلافه میشی. نه خونه زندگی داری نمیدونی به ساز کدوم طرف برقصی. همش هم باید سر بار خونه پدر و مادر یکیتون باشین.
اصلا حاضر نیستم به اون دوره برگردم.
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
[color=#0000CD]همیشه که شرایط این طوری باقی نمی مونه ، بالاخره شما هم حقوقتون میره بالا ، خانواده تون کمکتون می کنن ، تازه خدا هم از لحاظ مالی گفته که ازدواج بکنین من کمکتون می کنم . بعدش هم خدایا شکر الان تونستی اون دختری رو که باهاش تفاهم و تناسب داری پیدا کنی ، موضوعی که همه جوونا توش درگیرن .
به نظر من در این حالت که نیت شما خیره و جفت تون واسه هم ساخته شدین ، موضوع پیش و پا افتاده ایی مثه دانشجو بودن شما نباید شما رو از این امر مهم دور کنه . به نظر که رشته تون هم یکیه . می دونی چقدر این میتونه کمکتون باشه ؟
و اما خانواده ، به نظر من به هر شکلی می تونی باید خانواده تو راضی کنی .
تنها کمکی که می توونم بهت بکنم اینه که لینک یه سایتی رو بذارم که یه دونه فایل سخنرانی داره به نام "راضی کردن خانواده مخصوص پسران" ، راه حل هایی ارائه میده که بتونی خانواده تو راضی کنی .
.
اینم لینک : http://moshaver-41.mihanblog.com/extrapage/sokhanrani
واقعـــــــــــــاً آفرین . به حالتون غبطه می خورم
تشکر ویژه از شما بخاطر فایل.انشاالله مشکل ازدواج همه جوان ها من جمله شما و خودم حل بشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
سلام خدمت شما
از تجربه های پدر و مادرتون استفاده کنید.بله..طولانی بودن دوران عقد واقعا ممکنه مشکلات غیر قابل تصوری رو ایجاد کنه.و حتی ممکنه کار رو به جدایی بکشونه.
شما الان میگی که میتونم مشکلات رو مدیریت کنم...اما معلوم نیست که ایا بتونی واقعا یا نه.
میدونی مثل چی میمونه
مثلا شما میخوای بری تو یه جاده خطرناک...افراد با تجربه میگن نرو...اکثر کسانی که رفتن تو این جاده یه حادثه براشون اتفاق افتاده.اما شما میگی من فکر میکنم اتفاق بدی برام نیمفته
منطق اینجا میگه راهی رو که اکثریت کسانی که رفتن ضربه خوردن رو شما نری.
خوب ببین چون خودت یه تنه تمام کارها رو کردی و همه تصمیمات رو گرفتی بهشون حق بده که براشون یکمی سخت باشه پذیرش این موضوع.
ضمنا دوست عزیز
شما امدی اینجا که نظرات مختلف رو بشنوی.انقدر حد و مرز تعیین نکن..این رو بگید..اون رو نگید !
اینجا همه نظراتشون رو میدن.این شمایی که باید حلاجی کنه و بهترین رو انتخاب کنی.
ضمنا اگر ایشون علاقه اش به شما زیاد باشه و تا مراحل تعیین مهریه و زمان عقد و ...پیش رفته باشید فکر نمیکنم قبول خواستگاران دیگه کار درستی باشه.
از طرفی خوب دختر خانومها این وسط حرفهایی برای تحریک اقایون برای زودتر اقدام کردن میکنن که شاید این هم یکی از اون موارد باشه.
میتونی از یکی که پدر و مادر ازش حرف شنوی دارن اقدام کنی.مثلا دایی بزرگی..مادر بزرگی...خلاصه هرکسی که روی خانوادت تاثیر دارن.
موفق باشی
ممنون متاسفانه حرف شنوی ندارن از کسی، از بس که بقیه ازشون حرف شنوی دارن!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شور جوانی
میگن عقد طولانی مشکل ایجاد میکنه،منم قبول دارم ولی فکر میکنم میتونم مشکلات رو مدیریت کنم.
میگن سنت کمه،کی تو فامیل پسر دانشجو رو زن داده که ما بدیم.
فقط میخوام بگم واقعا عقد طولانی آفت زندگی مشترکه.از ما که تجربشو داشتیم قبول کن.
من یک سال و چند ماه عقد بودم 6 ماه اول خوبه بعدش واقعا کلافه میشی. نه خونه زندگی داری نمیدونی به ساز کدوم طرف برقصی. همش هم باید سر بار خونه پدر و مادر یکیتون باشین.
اصلا حاضر نیستم به اون دوره برگردم.
می فهمم حرف شما رو.
اما موقعیت من کمی خاص هست. من دانشجو تهران هستم و و خانم شهرستان، با توجه به اینکه وضع درسشون خوبه فکر میکنم انتقالی به محل سکونت همسر رو راحت بگیرن.
با این حساب ما فقط بین ترم ها خونه والدینمون خواهیم بود بود.
واقعیت دوستان، کمی تو دلمو خالی کردید!
کسی مثه من که نمیتونه به این زودی ها با خانمش زیر یک سقف بره باید چیکار کنه؟
فکر کنم یه تاپیک با موضوع "تجریبات از مشکلات دوران عقد،بیان راه حل ها" بزنم نظرتون چیه؟
از راه حل هایی که به ذهنتون میرسه واسه راضی کردن پدر و مادر هم بگید.
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
شما پسر خیلی خوب و سالمی هستید که با وجود موانع ولی بازم میخواید کار غیر شرعی و غیر قانونی و غیر عرفی انجام ندین.
دوستان صلاح شما رو میخوان ولی دوستان عزیز این رو هم در نظر داشته باشید که برادرمون تو سن جوونی هستند و خب تو این سن هم فشارای جنسی روی جوونا هست (مخصوصا آقایون)و طفلکیا چجوری باید جبران کنند این فشارهارو؟
نمیخواد هر روز با یکی باشه یا احساساتشو در اختیار اینو اون قرار بده.
میخواد از راه درستش عمل کنه و ازدواج کنه و احساساتشو خرج 1 نفر که دوسش داره بکنه.
خیلی هم کار خوب و منطقی و درستی هست..ولی
ولی باید مقدمات کار رو هم فراهم کنی تا اون دختر هم احساس رضایت و خوشبختی کنه..چون دخترا با 1000 امید و آرزو میان خونه بخت
متاسفانه شرایط اقتصادی خیلی بده و اگر خانوادتم ناراضین به خاطر این مساله هست.
امیدوارم بتونی موفق بشی.
RE: خانواده دختر راضی شدند،خانواده خودم نه
کمکم کنین میخوام برم حرم دیگه خونه بر نگردم...:(