RE: نداشتن حس به طرف مقابل
سلام آقای رض نیازی
به تالار همدردی خوش اومدید.
شما چند سالتونه؟ دختر خانوم چند سالش هست؟
نامزد هستید یا عقد کردید؟
معیار های شما واسه ازدواج چیه؟ دختر خانوم کدومشو دارن؟
میتونی واسه حرکات بچه گونه اش مثال بزنید؟
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
سلام مجدد
من 26 سالم دختر 19 سال ولی از از سنش کوچک تر ه
نامزد هستیم
معیار هام فقط کسی باشه که بفهمتم لا اقل و وینکه روش و متمعین باشم بتنم روش حساب کنم. بدونم 2 روز دیگه از طرف اون مشکلی پیش نمیاد
یه مثال بزنم من تیپ معمولیم تیپ اداری دارم ولی قبل بیرون که میرفتیم پسرای بقول معروف تیپ روزو که میدید سرش بر میگشت که یکی دو بار بهش گفتم تا بهش میگم چیزی بهس به مادرو پدرش میکشه من باید مشکلمو با اونا حل کنم
میترسم الان از رو نفهمی جلو همه میگه منو دوست داره چون تا امد بفهمه زندگی چیه گفتند این نامزدته و از خیلی کارا مهرومش کردن.
والا هیچ کدوم از معیار های منو نداره
جایم که خنوادگی میریم پی بازی با بچه های دیگه هرز گاهی رف تکلیفی میاد پیش من مشینه یکم باز میر پی بازی...
ی مدت 6 ماه دبی زندگی میکردن به من تک زنگ میزد چنبار که ینی من زدم نفهمیدی...
توین مدت 3 سال یک بار نشده بود بیاد خانه ما که من باشمو پدر مادرم مهمونی بوده امده ولی تنها نیومده که من بهش میگفتم یه بهونه دروغ بهم جواب میداد که نیاد و که ینو اخریا به دایم گفتم که از همون وقت گزاشتن پشتش هفته 3 بار میومد که من وقتی میومد بدتر نارحت میشدم چون میدونسم بالای حرف کس دیگه امده
اینم بگم که برای ینکه نخام فکر کارشو کنم چیزی نگم تا بقول بقیه بزرگ شه با کس دیگه دوست شدم و کسی که حرفم بتونم بهش بزنم و متوجه باشه منو
الانم منو خیلی دوست داره همه کاریم برا میکنه دختری 100 درجه با دختر دایم فرق میکنه از نظر رفتار وتیپ و....
تنها ترسم از تمام شدن این جریان و 3 سال میگزره و ینکه میترسم دایم با خودم و خانوادم ارطباتش تمام کنه و بارها خواست توجیش کنم که از رو دل سیریو ... نیست این حرفام که میگم این جریان تموم شه از مشکل بعدش میترسم ولی حرف خودشونو میزنن
شاید ترس از بعدش دارن که نمیخان تموم شه
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
آقای نیازی منتظر باشید ان شالله مشاورین تالار راهنمایتون میکنند.اما توصیه من:
نقل قول:
ینم بگم که برای ینکه نخام فکر کارشو کنم چیزی نگم تا بقول بقیه بزرگ شه با کس دیگه دوست شدم و کسی که حرفم بتونم بهش بزنم و متوجه باشه منو
الانم منو خیلی دوست داره همه کاریم برا میکنه دختری 100 درجه با دختر دایم فرق میکنه از نظر رفتار وتیپ و....
لطفا رابطه جدیدی شروع نکنید:300::305:
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
kasi az dostan rahnmae nmikoneeeeeeeeeeeee??????????????
nashe jriean nosh daro bade marg sohrab
:exclamation:
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
سلام
3 سال نامزدی بدون پیشرفت؟! چرا اخه؟ چطور داییتون ازتون نمیخواد تکلیف رابطتون معلوم شه؟ حالا دلیل اشتیاق خانواده خانوم برای ادامه این نامزدی چیه با وجودیکه متوجه مشکلاتتون کم و بیش هستند؟!
من معتقدم ازدواج نباید از روی ترس از عواقب بهم زدن این رابطه انجام بشه.اما در هر حال اینها اصلا این حق رو نمی ده به شما که بتونین یه رابطه دیگه رو تو این مقطع شروع کنین:305:
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
سلام.راستش قضيه شما يجورايي شبيه داستان منه.خيلي شباهت نداره اما باكسي بودم كه نمبتونستم به عنوان همسر بهش نگاه كنم.خيلي پسر خوبي بود اما رفتاراي جذابي براي من نداشت.انگار بلوغ عاطفيش واقعا مشكل داشت.خيلي باخودمكلنجار رفتم اخرسر كه بهش نه گفتم با يه هفته گريه زاري عشقش تموم شد.اونم چي برا يه پسر30ساله كه با هيچكس قبلا نبوده.بعدشم رفت خواستگاري خيلي راحت!!با وجود اينكه خودم بهش اولش نه گفتم اما2ماه داغون بودم ولي الان كه دارم فكر ميكنم هرچقدرم خوب بود برامن همسر خوبي نبود.چون بنظرم به بلوغ عاطفي نرسيده بود.نميدونم مورد شما چطوريه اما اين قضيه جاي فكر داره.چرا شما سراغ يه دختر دبيرستاني رفتيد سه سال پيش؟من توصيه ميكنم يه مشاوره ازدواج بريد.مسائلو باهاشون درميون بگذاريد
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
سلام دوست عزیز
اول اینکه لطفا فارسی تایپ کنید و بعد اینکه دقت کنید متنتون غلط املایی نداشته باشه اینجوری کمتر کسی حوصله میکنه متنتونو بخونه.
دوست عزیز ازدواجی که از سر اجبار صورت بگیره عاقبت خوشی نداره اگر نسبت به ایشون بعد از گذشت 3 سال هیچ احساس علاقه و کششی ندارید به نظر من بهتره ادامه ندید. ضمنا اصلا کار درستی نکردید که زمانی که به دختر دایی تون متعهد بودین (نامزد ) رابطه جدیدی رو شروع کردین.:160:
بهتره بیشتر از این خودتون و ایشون را پا در هوا نگذارید 3 سال زمان کمی برای شناخت و ایجاد کشش و علاقه نیست.
RE: نداشتن حس به طرف مقابل
به نظر من حالا که بعد سه سال احساسی بهش ندارید و معیرهاتون رو هم نداره، سعی کنید تمومش کنید. زندگی که شوخی نیست به خاطر حرف دایی و عمه و ... خرابش کنید. بشینید با خودتون فکر کنید ببینید، اگر تنها دلیلتون واسه موندن حرف بقیه است،زودتر یه حرکتی بکنید. اونجوری که شما میگید اوندختر خانم هم علاقه زیادی نشون نمیده، در ضمن 19 سال واقعا خیلی کوچیکه...
ولی قبل از همه این کارها، رابطتون رو با اون فرد دیگه قطع کنید و تکلیف این رابطه رو معلوم کنید. رابطه دوم کمکی که نمی کنه، می تونه آّبرویی از شما ببره که هیچ وقت نتونید درستش کنید.
اون دختر خانم دوم هم خیلی گناه داره که روی شما حساب عاطفی زیادی باز کرده. زودتر جدا شید تا بتونه مسیر درست زندگیش رو پیدا کنه.
به نظر میاد شما مسائل زندگی رو خیلی جدی نمیگیری ...