سلام
دفعه قبلی که به همدردی اومدم فکر می کردم شاید کسی بتونه بم کنه .بم جرات بده که برم سراغ فریبا
اما این اتفاق نیفتاد حتی برعکس . مخصوصا حرف های اون خانومی که ارتباط خودش و دوستش رو با من و فریبا مقایسه کرد خیلی روم تاثیر گذاشت .
حقیقت تلخه اما خودم هم به این نتیجه رسیدم که فریبا منتظر من نیست .فکر نکنم اصلا به من فکرم می کنه . شاید هم از من متنفره و اگه با من هم باشه زندگی براش سخت تر میشه نه اینکه بهتر زندگی کنه .
چند ماهی هست که سعی کردم به توصیه های شما در همدردی گوش کنم .در مقابل خانوادم اصلا موضع نمی گیرم وحرف های سیاسی و فلسفی نمی زنم .تو مهمونی ها هم در مقابل حرفاشون موضع نمی گیرم حتی در مقابل اقداماتی که در مورد من انجام می دهند و محدودیت ها? جدیدی که برای من تعیین می کنند عکس العملی نشون نمی دم . حتی اگه به خاطر عقایدم بم توهین هم می کنند هیچ جوابی بشون نمی دم
الان بابام پول ماهیانه ای که بم می داده رو یک چهارم کرده . بم می گه اگه بیشتر پول می خای باید کار کنی. قبلا با پولی که بم می داد هم بیرون می رفتم و تفریح داشتم هم یک مقداری رو جمع می کردم هر چند وقت یکبار یک وسیله ای برای خودم می خریدم .
الان تفریح و خرید وسایل جدید که هیچ . تو خرج روزانه ام هم موندم . مثلا با این کار می خواهند نتونم دوست دختر داشته باشم یا با رفیق های پسرم که مثله من فکر می کنند بیرون برم .از طرفی گفته به خاطر عقایدی هم که دارم کلا اینترنت پر سرعت که هیچ از اینترنت دایل آپ هم جق استفاده ندارم .
کار به جایی رسیده که بدون اجازشون نباید از خونه بیرون برم و وقتی مامانم احتمال بده با رفیقام دارم بیرون میرم ۱۰۰ بار بم زنگ می زنه که کجایی کی می یای خونه و اصلا بیرون رفتنم کوفتم می شه .
دیگه متوجه نقشه ای که برام کشیدند برای زن گرفتنم شدم . نه اینکه خانواده ی غیرمذهبی نباشه . اون ها از قصد خانواده هایی رو که از خانواده ی ما مذهبی ترهستند رو برام انتخاب می کردند که بعدشم یک مهریه بالا برام ببرند و مجبور شم تا آخر عمرم اون طوری که اون ها می خواهند زندگی کنم و مثلا فکر می کنند اون طوری من بهشت می رم !
البته یک میزانی هم درکشون می کنم . خب اون ها به نظرشون هر بلایی که سرم بیارند اگه باعث بشه که من مذهبی بشم و بهشت برم ارزشش رو داره . و فکر می کنند اگه الان بم فشار نیارند و راحت زندگی ام رو بکنم و یک زن غیر مذهبی هم بگیرم حتما میرم جهنم .تازه بم گفتند اگه یک زن غیر مذهبی بگیرم کمکم نمی کنند که هیچ حتی خواستگاری من هم نمی یاند .
به خاطر همین مساله هست که می ترسم برم سراغ فریبا . آخه با وضعی که من دارم و خانوادم حتی اگه من رو دوست هم داشته باشه می تونم خوشبختش کنم ؟ از طرفی می ترسم وقتی برم سراغ فریبا که ازدواج کرده باشه و بچه داشته باشه و اون موقع بش پیشنهاد بدم از شوهرش طلاق بگیره و با من ازدواج کنه !
مثلا دارم برای ارشد می خونم که سال بعد ارشد یک دانشگاه معتبر قبول بشم . اما اصلا برای بعدش هیچ نقشه ای نکشیدم و حتی احتمال اینکه چکار بکنم رو هم نمی دم . یعنی اصلا وقتی هم که فکر می کنم اصلا فکرای خوبی در مورد آینده ندارم . فکر نکنم بتونم از ایران خارج بشم .
بهترین آینده ای که برای خودم تصور می کنم این هست که با یک دختر مذهبی اون طوری که پدر و مادرم می خواند ازدواج کنم و بعد از یک مدت از طریق فامیلم یا دوستای محله ام یا دوست های دانشگاهم یا .... بفهمه مسلمون نیستم و بعد بخواد ازم طلاق بگیره . بعدش منم طلاقش بدم . چند سالم شبانه روز کار کنم وکل مهرش رو بدم و آخرین قسط مهریه اش روکه می خوام بش بدم جلوی شوهرش بش بگم خب دیگه من وظیفه ام رو انجام دادم و دیگه دلیلی برای زندگی ندارم و بعدش خودم رو بکشم . این زیباترین شکلی هست که می تونم آینده ام روتصور کنم .
فرشته مهربان بیشتر حرفایی که زدید رو قبول ندارم . من تاکید زیادی اون طور که شما می گید رو بی دینی ام ندارم . البته معلومه که طرز زندگی من با یک انسان مذهبی یک فرق هایی داره و خانوادم می خواند من مثله یک آدم مذهبی زندگی کنم و این کار ازم بر نمییاد . اگر هم اینجا گفتم بی دینم به خاطر این بوده که مربوط به بحثم می شده .
به نظرم شما دیگه خیلی موضوع رو پیچیده کردید . بیشتر مشکلاتی که شما گفتید رو من ندارم . من اینجا فقط نظرم رو در مورد دین گفتم و در مورد عقاید سیاسی و فلسفی خودم صحبت نکردم اون طوری که شما فکر می کنید من بی اعتقاد و بی هدف یا سرگردان نیستم و خیلی هم به عقاید خودم ایمان دارم .
ضمنا به نظرم بهتره بذارید هر کسی اینجا نظری داره و فکر می کنه که حرفش درسته نظرش رو بده . فکر نکنم مدیر همدردی هم این تالار رو راه انداخته باشه که توی این تالار همه دقیقا حرفای ایشون رو تکرار کنند . شما اگه فکر می کنید کسی نظرش اشتباهه می تونید به نظرش انتقاد کنید نه اینکه نظرش رو ویرایش کنید و اون رو از ادامه ی فعالیتش در همدردی دلسرد کنید . نمی دونم چرا ما ایرانی ها توی جامعه ی واقعی که هیچ حتی توی جامعه ی مجازی هم دوست داریم صداهای مخالف خودمون رو خفه کنیم .
اگه کسی موضوع قبلی ام رو نخونده و هنوز سوالاتی در مورد من داره آدرس موضوع قبلی ام رو اینجا گذاشتم .
http://www.hamdardi.net/thread-23299-page-1.html