همسرم 5 میلیون پول و طلاق می خواد چیکار کنم؟

سلام
همسرم حدود یک سال هست که از خونه من به اتفاق کلیه جهیزیش رفته و درخواست مهریه نفقه کرده. اوایل می گفت که 114 سکه مهریه رو می خوام ولی حالا که می بینه از طریق قانون نمی تونه به جایی برسه می گه 5 میلیون بده طلاقمو بده. من چیکار باید بکنم؟به نظرتون بهش بدم این پولو از اونجایی که حساب مشترک داشتیم و تمام پولای منو برده . خونومو و کلیه وسایل و طلاهایی که واسش خریدم رو برده چیکار کنم؟ و الان فقط یه ماشین واسم مونده از کلیه داراییم و اینم به خاطر این بود که ماشین رو از بابام خریدم نتونست ازم بگیره چون سند نزده بودم. در ضمن من چندین بار دنبالش رفتم که بیاد زندگی بکنه ولی هر بار که رفتم در خونشونو حتی باز نکردن و وقتی زنگ می زنم شروع به فهاشی می کنن و تو کل فامیل و محل کارم و کلیه همکارام تا تونستن ازم بدگویی کردن. و الان تمام روابطم رو به هم ریختن ولی من فقط به خدا سپردمش . تو وضع بدی هستم از لحاظ روحی دلم می خواد تلافی کنم اما نمی تونم چون دوسش دارم. هرچند این دوست داشتن مسخرس. من درخواست تمکین هم دادم و با پر رویی تمام تو دادگاه گفت تمکین می کنم اما بیرون فهاشی و نیومد. چیکار کنم موندم با این بشر چیکار کنم لطفا راهنماییم کنین.

سلام

اقاي حجتيان مشكلتون با همسرتون قابل حل نيست؟مهريه كه حق اونه چرا نميتونه پيگيريش كنه, حق قانونيشه,

مشكلش چيه؟ ميخواد توافقي جدا بشين, ميشه در مورد علت رفتنش بيشتر توضيح بدين

سلام
مشکلمون فکر نمی کنم قابل حل باشه چون اصلا مشکلی نداریم. موضوع یکم پیچیدس ولی خانوم من ادم شدیدا حساسیه و فکر می کنه که تو زندگی با من داره تباه می شه و موقعیت من نمی تونه اون چیزی باشه که اون لیاقتش رو داره و بیشتر تو یه فضای دیگس. یه رویاهای خیلی بزرگی تو ذهنش داره و می خواد به اونا برسه و چون فکر می کنه که با من به خواسته هاش نمیرسه یعنی من نمی تونم اون خاسته ها رو براورده کنم می خواد جدا شه و زندگی و سرنوشتشو تغییر بده. خوب در مورد مهریه من دیگه چیزی ندارم که ببره همرو برده و من درخواست اعسار دادم ولی اون هنو پول تمبر رو نداده و نمی ده و چون می دونه که مهریه رو قسطی می کنن می گه ارزش نداره واسش. حالا می گه بیا توافقی جدا شیم و 5 تومن بده ولی من ندارم که بدمش چیزی واسم نمونده . می گه قرض کن بده.

چي بگم اقاي حجتيان, خانموتون اگه واسه خودش دلايلي داره و خواسته هايي حتما بايد از يك سري خواسته هاش بگذره

به هر حال شما هم ميتونيد باهاشون توافق كنيد و اين يه مساله دوطرفه است اما با استناد به حرف شما نشون ميده ايشون از قبل هم ميدونستن و يا زياد رو مهريه حساب نميكردن كه خيلي چيزارو با خودشون بردن

به هر حال بشينين باهاش صحبت كنيد همونطور كه شما اينقدر منطقي(از نظر خودتون) ميگيد نميتونيد با هم بمونيد پس منطقي هم ايشون شرايط مالي شمارو در نظر بگيرن و منفعت و ضررشو بسنجن

بهشون شرایط مالی خودتون رو بگید وبگید نمیتونید این مبلغو بدید و توافق کنید رو مبلغ دیگه ای
به هر حال مبلغ اولیه ای هم که دادگاه تعیین میکنه همین حدوداست

سلام دوست عزیز
منهم حدود یکساله تو کشمکش مهریه موندم.توصیه من اینه که با توجه به مواردی که گفتید دیگه امکان برگشت و سازش وجود نداره.پس حالا که به پنج تومن راضیه یه ضرری بکنید که جلوی ضررهای بیشترو بگیرید.
من اگه جای شما بودم یا همون ماشینو بهش میدادم یا اگه ارزشش بیشتره میفروختم پنج تومنو میدادم خلاص .
من الان به ده سکه پیش و هر سه ماه یکی محکوم شدم.از خدامه همچین پیشنهادی بهم بده ، شده با قرض و وام و یا چک راضیش میکنم سر این مبلغ طلاق توافقی بگیریم .

من نمیدونم توی زندگی چه مشکلی داشتین و کوتاهی از چه کسی بوده... من اگه جای شما بودم 5 میلیون رو میدادم و می رفتیم محضر و امضا میکرد که بقیه مهریه شو بخشیده اما چون دوستش داشتم طلاقش نمیدادم و راضی به طلاق نمیشدم... می رفتیم پیش مشاور خانواده شاید مشکلمون حل بشه... اگر شما تقصیری نداشته باشین این زندگی حق شماست و ایشون نمیتونه همه چیزتون رو ببره و شما رو بی پول و تنها رها کنه... تا وقتی حاضر نشه برای نگهداری زندگیش تلاظ کنه ، طلاق نده... البته بهش نگو که نمیخوای طلاقش بدی... اول قضیه مهریه رو حل کن و 5 میلیون رو بهش بده و بذار مهریه شو ببخشه ، بعدش طلاق نده ...

مرسی از نظراتتون دوستان
اون 5 تومن می خواد و طلاق . یعنی توافقی از هم جدا شیم. من فکر می کنم اون مشکل روانی داره و از من مخفی کرده و خونوادش هم در جریان هستن و اصلا به روی خودشون نمی یارن. یعنی خونوادش اصلا جرات نمی کنن در مقابل حرفش حرف بزنن. آخه زندگیمون هیچ مشکلی نداشت یه روز از سر کار اومدم خونه دیدم خونه خالیه و یه برگه اویزون که جهیزیشو اجرا گذاشته و ... . حالا نزدیک یک ساله از اون ماجرا میگذره و من هرکاری کردم برنگشته . یعنی خونوادش نذاشتن. میگن که این دیوونه شده و من دخترمو زنده می خوام و از این حرفا درصورتی که باورتون نمی شه من کمتر از گل بهش نگفتم. و اینقدر بهش اعتماد داشتم که کل زندگیم دستش بود و همرو برد...

[align=justify]سلام آقای حجتیان،

قبلا براتون پست گذاشته بودم، اما تو جابجایی سرور حذف شد.

لطفا یه مقدار بیشتر از زندگیتون بگید.

از آشناییتون، اینکه چند سال با هم زندگی کردید، از اختلافات احتمالیتون.

از روحیات همسرتون و خودتون و خونواده هاتون.

از اینکه چی باعث شد ایشون خونه رو ترک کنن.

تو این مدت علت جدایی رو چه مسئله ای مطرح کردند؟

شما چه کارایی برای منصرف کردن ایشون انجام دادید؟




خلاصه هرچیزی که بتونه دید ما رو به مسئله باز تر کنه رو توضیح بدید.

مطمئنا غیر از گزینه های "دادن 5 میلیون و طلاق" و "ندادن 5 میلیون و طلاق"، راه های دیگری هم هستند، بیاید عقلامونو رو هم بذاریم ببینیم چجوری می شه زندگیتون رو دوباره احیا کرد.:72:[/align]

من هم براتون پست گذاشته بودم.

یه سوال؛
چرا بخاطر ترک منزل ازش شکایت عدم تمکین نمی کنین؟

البته هیچ زندگی ای با شکایت و شکایت کشی به جایی نمی رسه و فقط این مراحل برای وقتیه که بخوای زندگی رو با کمترین ضرر و زیان تمومش کنی.


برای زندگی کردن باید درک کرد (طرف مقابل رو)، شناخت رو کامل کرد (از خود، طرف مقابل و از زندگی) و گذشت کرد ...