با افراد حسود در محل كار چگونه بايد برخورد نمود؟

سلام

منو تو تابيك قبلي اميدوارم يادتون باشه . البته جون تو اون تابيك راهنمايي ها به اون اندازه نبود كه من بتونم ازش نتيجه درستي بكيرم و از طرفي مشكلم هم هنوز به قوت خودش باقيه مجبور شدم تو تابيك جديد دوباره به مشكلم ببردازم.اميدوارم اينبار مثل تابيك قبليم با كم مهري دوستان رو برو نشم و بتونم از اين همه كلافكي راحت شم:316:

راستي يه كلايه از كارشناسان و مديرا تالار داشتم:

-----اهميت تابيك ها در كرفتن مشاوره فقط در تالار ازدواج يا مشكلات دوست بسر و دختر و .... نبست اين انجمن و تابيك هاي موجود هم مهم است . خواهشا در ايت تابيك ها هم كمي حضور داشته باشيد.بسياري از تعارضات و مشكلات جامعه در اين تابيكه و انجمن هست ._______________

و اما مشكل من: اشاره كوجيكي مي كنم كه وقتتون رو نكيرم.(اكه اطلاعات بيشتر خواستيد تو همين انجمن من به اسم خودم تابيك داشتم )

من شغلم كارشناسي در يك موسسه دولتي است تقريبا تو كارم موفق و مورد قبول هستم.رييسم قبولم داره وحتي مدير كل جايي كه من كار مي كنم طرحهاي بزرك و به من ميسباره

اما همكاري دارم كه به شدت به من حسادت مي كنه و سعي داره هر جور شده رو اعصابم را بره . روشش هم ترور شخصيتي منه ! تا ميتونه بشت سرم بيش همكارام بدكويي مي كنه و جو سعي مي كنه بر عليه من كنه. روش نا جوانمردانه اش اينه كه مسايل كاملا وارونه و دروغ به ديكران در مورد من ميكه ز خوشبختانه رييسم قبولم داره و اون جا تيغش نمبره و كرنه اون جا هم تا تونسته كفته.سعي مي كنه از هر روشي بر عليع من استفاده كنه

من تا اين جا به خاطر ارامش خودم با هاش با بي تفاوتي و مدارا بر خورى كردم و تا لان هم تقريبا هر جي جاه براي من كنده خدا كاري كرده خودش تو جاه اوفتاده ز تقريبا هم الان كم كم ديكران متوجه بد جنسي اين ادم شدن اما نميدونم من جرا ديكه تحمل اين ادمو ندارم و احساس مي كنم در مقابل كاراش كم كم كارم به واكنش احساسي نشون دادن داره ميرسه و فكر مي كنم اونم بدش نياد كه منو تو اين شرايط ببينه!يعني اين همون شرايطي باشه كه ميخواد منم تو بازيش شركت كنم:163:

از طرفي من با از دست خودم كلافه شدم .مدتيه الان و درونم جنك به ا ميشه از طرفي ميكم كلا ميحط كار همينه و ابايدتفاوت باشم از طرفي احساس مي كنم اين روش به تنهايي كار ساز نيست؟؟

اين مساله تو روحيه ام اثر بدي كذاشته و انرزي منو داره ازم مي كيره

لطفا راهنماييم كنيد با اين ادماي حسودتو محل كار جه طور بايد بر خورد[/color][/code]كرد؟؟

اكه اطلاعات بيشتر خواستيد در خدمتم

نمی تونید از مدیرتون بخواین فاصله ایشون رو کمی با شما بیشتر کنه که ایشون رو کمتر ببینید یا ایشون از شما بیخبر تر باشه؟

تا به حال با همکارت در مورد این قضیه برخوردی کردی؟ بهش گفتی که امیدوارم این آخری باری باشه که توی کارهای من دخالت میکنی و پشت سر من حرف میزنی؟

سلام انيتا جان
راستش نه! فكر كردم شايد اين عكس العمل من وامنش بدتري رو در اون ايجاد كنه كه من نتونم مثل خودش با هاش مقابله كنم.يعني راستش فكر كردم اين پرده دري هست و بعدش پرده حرمت كه پاره شه شايد اون بتونه خيلي رفتارها رو داشته باشه اما من نه!
بقيه دوستان مشاركت در راهنمايي داشته باشن ممنون ميشم

سلام aruo،امیدوارم در روزهای آینده تو رو با حال بهتری ببینم.
همینطور که نوشته بودی رئیست ازت حمایت میکنه و کارمندای اونجا به هویت این آدم و قصد و نیتهاش آگاهی پیدا کردن و اگر قبلا نگرانی داشتی که مبادا اون با کارهاش برات دردسر ایجاد کنه الان دیگه این مشکلو نداری.

من پیشنهاد می کنم یه روز پیش رئیست برو و باهاش درباره این آدم و کارهاش صحبت کن ببین چی میشه!امیدوارم که موثر باشه اگر نشد راهکارهای دیگه رو بررسی می کنیم.

سلام اميران عزيز
ممنون ، با رييسم هم صحبت كردم اما ايشون ادم ملاحظه كاري هست و وسياستش برخورد جدي و محكم نيست. البته از طرفي سعي مي كنه منو خيلي حساس نكنه و بيشتر مديريت اين مسايلو به خودمون ميسپره
اما من با خودم مشكل دارم كه تا به حال نتونستم كاملا يه رويكرد منطقي و اخلاقي پيدا كنم كه تو محل كار با اين دست ادما كه متاسفانه كم هم نيستند برخود مناسب داشته باشم يعني هم نقطه ضعف دستشون ندم و هم خودم در ارامش باشم
ممنون ازكارشناسان و دوستان

سلام aruo
من خودم تو محیط کاری این مسائل برام پیش اومده بود.
ببینید،آدم حسود از صمیم قلبش میدونه که شما از اون بالاتری.
من فکر می کنم که این آدم فکر میکنه شما خبر نداری که پشت سرش داری حرف در میاری،یا شما رو ضعیف پنداشته و میخواد هرجور شده به قصدش برسه هرچند تا حالا همش خودش تو چاله ای که برای شما کنده،افتاده

ولی این دلیل نمیشه که شما سکوت کنی و اجازه بدی هر کاری میخواد بکنه.
باید یه جایی که کسی دیگه نباشه و خودت و اون آقا هست حرفتو بهش بزنی،بهش بگو خواستم باهاتون طوری صحبت کنم که کسی نفهمه.بعد بگو هرچند این مدت سکوت کردم اما خبر دارم که پشت سر من این حرفا رو زدی،به نظرت این کار کار درستیه؟بگو ازت خواهش میکنم به این رفتارت خاتمه بده(میخوام بدونم وجدان این آدم چقدره؟)

این قدم دومه امیدوارم موثر باشه،اگر نبود بگو تا بریم مرحله بعد

سلام اقاي اميران
ممنونم من با ايشون هم صحبت كردم و ناراحتيمو اعلام كردم اما ميگفت من حرفي نزدم و يا چه كسي به شما گفته و از اين جور بازيها
اما بعدش از گفتنش پشيمون شدم چون احساس كردم اينو رو حساب نقطه ضعف من گذاشته و شدتشو بيشتر كرد و منم ديديم با ين حساب بايد هي اره بگير تيشه ببر ميشه هي تك و پاتك كه من تموم وقت و انرژيمو بايد بذارم تهش هم يه جنگ دو سر سوخته و در ضمن خودم هم با اين روند موافق نيستم
من دنبال يه راهكار متعادل هستم كه هم اونو به خوش بيار ه و بدونه جواب ندادن من رو ضعف يت هم خودمو از اين جدال دروني وازار كه ارامشمو بهم ميريزه رها بشم
از همراهيت ممنونم ودر ضمن ايشون خانم هستند بنده هم همينطور:199:

سلام خانم aruo
من فکر می کنم بهتره انرژیتو مصروف به آرامش خودت کنی.واقعا بعضی ها مثل همون دیوانه ای هستند که بهت سنگ میزنن و باید از کنارشون بی تفاوت بگذری...
بعضی وقتا تلاش برای تغییر دادن دیگرون کاری بس بیهودست...
اوشون امنیت شغلی شما رو تهدید نمی کنه،رئیس هم که از شما حمایت میکنه،مسئله اینه که الان شما به خاطر اینکه این مدت سکوت کردی از درون ریختی به هم(این وسط تغییر افکارت برای آرامشت ضروریست)
امیدوارم اون هم بالاخره سر عقل بیاد...

سلام
منونم اقاي اميران
درست گفتيدمن از اين سكوتم خسته شدم و كلا ميبايد اين ارامش درونيم بايدكار كنم درسته كه به قولي اوضاع در نهايت به نفع من شده و كم كم تو چاهي كه كنده خودش داره ميافته اما با اين احساسات متناقض خودم چي كاركنم؟؟؟
از تنفر داشتن بدم مياد دلم يه روح بزرگ ميخواد كه اينا اصلا توش گم شه از يه طرف هم تحمل سوء استفاده رو ندارم!!!
كاش كمك كنيد تو اين برزخ تناقضاتم نمونم:316: