سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
اول باید شناخت پیش بیاد بعد وابستگی
ما اشتباه کردیم،قبول
اول بهم وابسته شدیم،حالا قراره همدیگرو بشناسیم
اولین نفر همدیگه ایم
من بیشتر احساساتیم،خوشبختانه اون یکم منطقیتره
چندباری قرار گذاشتیم کمتر در ارتباط باشیم تا این عادتی ک درگیرش شدیم از بین بره،چون...چون ما از هم دوریم،و این مشکل همیشگیه ماست...آخرین بار دوباره گفت بیا کمرنگ شیم...گفتم باشه
یک ماه شدو با هم نبودیم،من تنها،اون تنها...هردوتامونم نمیتونستیم فراموش کنیم،دوتاییمونم عذاب میکشیدیم...تا اینکه یه روز بعد از خیلی روز...بهم اس دادو گفت چطوری؟گفتم تو؟
مثل هم بودیم،مثل همیشه،تنها،نفسگیر...
گفت بیا ایندفعه کاری ک تو میگیو بکنیم،همدیگرو بیشتر بشناسیم(من همیشه وقتی میگفت بیا کمترش کنیم که فردا ضربه نخوریم میگفتم:ما که تاحالا از هم بدی ندیدیم،پس بیا بیشتر و جدیتر همدیگرو بشناسیمو با ملاکامون همو بسنجیم،اگه اونی بودیم ک فکر میکردیم خب باهم میمونیمو قضیه رو علنی میکنیم،اگرم نه...خب میشه دلیل منططقی واسه نبودنمون).
گفتم باشه.
الان 6 ماهه داریم همین کارو میکنیمو دیگه وابستگیمون غیرقابل کنترل شده،شناختمونم بیشتر شده...ولی...چندتا مساله هست ک میگمو امیدوارم کمکی کنید با تجربتون.
1-بهم میگه هنوز تکلیفم با احساسم روشن نیست،هنوز نمیخواد بگه دوستم داره
2-میگه خونوادش به این زودی با نامزدی یا ازدواج ما موافقت نمی کنن(من 24 و اون 21 سالشه)
3-بهرحال وقتی دو نفر ازهم دور باشن،چیزی ک هستن بروز نمیکنه،یکمی ایده آل تر بروز میدن...منم یکمی زیادی رمانتیک جلوه کردم،هستما!!!ولی فکر کنم به "بی جنم" بودنم تلقی شده،گاهی!
RE: سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
چی شد دوستان؟
مشکل ما مشکل نبود یا...
RE: سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
سلام
شما تو خونواده مطرح كردي موضوعو؟نظر اونا چيه؟ مستقلي؟ شغل؟ تحصيلات؟ اينا مهمن يه دونه احسان!
شرايط تو الان چطوريه؟
RE: سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
میشه گفت تقریبا،دلیل اینکه کامل مطرح نکردم،اینه که اون میگه بزار اول کامل باهمدیگه کنار بیایم،بعدش بهشون بگو
فکر میکنم نظر خونوادم نظر منه،بهم اعتماد دارن
نه مستقل نیستم،یعنی هستما،تنها زندگی میکنم،ولی نه اونجوری ک بخوام بگم خونه کاملی دارم،دانشجوم ولی دانشجویی زندگی نمیکنم...معمولی
دارم ارشدمو تموم میکنم
تو شرکت نفت دارم کار میکنم
وضع مالیمم خوبه،البته واسه شروع،طبق ایده آلای خودم
RE: سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
احسان با خونواده ات مطرح كن و ازشون راهنمايي بگير
درسته شما بايد با هم كنار بياين اما اينجوري مطمين باش سمت و سوي شناختتون ميره تو جزييات و سوء تفاهم ها
اما اونجوري هم خيالت از بابت خونواده ها مطمين ميشه و هم فرصت براي شناخت داريد
خودتونم كمتر اذيت ميشيد
حالا كه تقريبا شرايطت جوره بزار بعد منطقي قضيه هم بررسي بشه, خونواده ها ميتونن كمكتون كنن و در ضمن وابستگي اينجوري بي برنامه و هدف ادامه پيدا نكنه خيلي بهتره[/quote]
RE: سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
دوست کوچولو مــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــن
ما مشکلمون خونوادشه
تو سن پایین ازدواج نمیکنن
حتی اجازه خواستگاریم نمیدن
نظر خودش مخالف خونوادشه،مثل خودم دوس داره ما الان رابطه جدی خونوادگی داشته باشیم ک ب آشناییمون بیشتر کمک میکنه ولی...
تازه ی مشکل مهمتر:
خونوادش تعصبی هستن
نمیدونه چطوری بگه ما آشنا شدیم؟؟؟؟
میترسه رفتارشون طوری باشه ک دیگه نذارن باهم باشیم،بهرحال خونواده چیری نیس ک بشه ساده گرفتش:(
تازه این یکی چی؟:
1-بهم میگه هنوز تکلیفم با احساسم روشن نیست،هنوز نمیخواد بگه دوستم داره
حتی همین حرفش منو میترسونه...
:(
RE: سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
یدونه احسان عاشیق سلام
به نظر من هر چه زودتر کمی به خودت فکر کن و از طرف مقابلت بخواه یا اجازه رسمی شدن رابطه رو بدهد یا قطع رابطه کن
الان داری در جایی احساسات و علاقه صرف میکنی که شاید متعلق به تو نباشه
سعی کن در کنار احساس از عقل و منطق هم کمک بگیری
دوست ندارم جز اون کاربرهایی بشی که بعد چند سال صرف وقت و احساس به پوچی میرسن
دوست عزیز باور کن در صورت رسمی نشدن و ادامه رابطه به نتیجه دلخواه نمیرسی
امیدوارم در کنار کارشناسان راه درست رو انتخاب کنی
موفق باشی