نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
نامزد من قبلا ازدواج نا موفق داشته مشکل خاصی باهم نداریم و در کل رابطه بسیار خوب است اما گاهی مرا به نام همسر سابق خطاب میکند در طول یک سال 3بار ...که بسیار باعث رنجش و نگرانی من میشود. من با کل قضیه مشکل ندارم اما این مساله ناخودآگاه من را عصبانی میکند. به نظر شما جای نگرانی وجود دارد؟
۳ بار در یک سال ؟؟؟؟؟ فکر نکنم جای نگرانی باشه
سلام
به همسرت حق بده يه مدت با همسرسابقش بوده و به صدا كردن اسمش عادت كرده, مطمينن اين رفتارش از روي عادته نه چيز ديگه
عمدي نيست و اشتباه ناخوداگاهه
يه مدت كه بيشتر از زمان جداييش بگذره و بيشتر باهم باشيد مشكلش رفع ميشه
فقط شما اصلا به روي خودت نيار كه متوجه ميشي, چون حساسيت ايجاد ميشه و خودشونم ممكنه متوجه نباشن و رفتارشما مشكلو بزرگ كنه
سخت نگير, عمرمون كوتاهه, شاد باش و بي دغدغه زندگي كن
موفق باشي
مشکل خواسی نیست که نگرانش هستی .نقل قول:
نوشته اصلی توسط نسیمان
به قول شازده کوچولو چند سالی باهمسر قبلیش زندگی کرده وهر روز چندین بار نامش را صدازده ودر ذهنش حک شده به مرور زمان از یاد میره وبه اسم شما عادت میکنه.
امر عادی هست هرکسی از همسر قبلیش جدامیشه تا مدتی اسمش سر زبونش میاد .
وبعضی از آدما هم یه جورای ناخداگاه به تکرار اسم های که در ذهنشون هست رو تکرار میکنند.
مثال مادر من اگر بخواد منو صدا بزنه اسم تمام بچه هاشو میگه تا برسه به اسم من.
یا نمونه های زیادی در جوانان هم دیده شده .
گاهی این مشکل دراثر مشغله فکر زیاد خستگی به وجود میاد تمرکز نکردن مغز نمیتونه درست تصمیم بگیره.
دوست عزیز بقیه که نظر دادن،منم تقریبا باهاشون موافقم
اینو فقط یه نو عادت تلقی کن که مطمئنا الان 3بار در یک ساله،بعدش میشه 3سال یک بار،آخرم فقط میشی خودت
این اتفاق خیلی طبیعیه،ممکنه هر کسی،از کودک تا بزرگسال یه همچین چیزی براش اتفاق بیفته،بزرگترین دلیلشم قرار گرفتن تو شرایطیه که قبلا تو اون شرایط بوده
حتی توجه کنی خود شما هم ممکنه گاهی اسم اطرافیانتو ناخودآگاه باهم قاطی کنی
هدف توجیه یا دلداری الکی نیس،به شما حق داده میشه،هر چی میزان اهمیت یک مساله بیشتر باشه،ب همون اندازه حساسیتمون روش بیشتره!
فقط باید یکمی بدون حساسیتتون(مثلا ب این فکر کنی که این اسم،اسم دوست دوران بچگیه ایشونه که باهم بزرگ شدنو همیشه باهم بودن) به قضیه نگاه کنی،اونوقت میبینی عادیه;)
از همه دوستان عزیز ممنونم مایه ی آرامش و دلگرمی من شدید
امیدوارم اگر تکرار شد کمتر اذیت بشم و به مرور حل بشه
در کل فکر میکنید تصمیم درستی گرفته ام با کسی که تجربه ی ازدواج ناموفق داره میخوام تشکیل خونواده بدم؟
خیلی بهش علاقه دارم و تمام معیارهای منو داره با این حال گاهی سخته که فکر کنی یه روزی با کسی جز من بوده
امیدوارم خدا کمکم کنه و با این مساله به مشکل خاصی بر نخوریم ....
دوستان اگر نصیحت یا پیشنهادی برای بنده دارید خوشحال میشم منو بی نصیب نذارید .
کمی در مورد مشخصات خودتون و نامزدتون و معیارهایی که دارن و میزان علاقه بینتون بگین لطفا
و اینکه دلیل ناموفق بودن ازدواجشون چی بوده و چقدر اون زندگی ادامه داشته
ای بابا ، من یه دوستی دارم که بعضی مواقع منو احسان صدا می کنه ، اون یکی دوست خیلی صمیمیش احسانه.
وقتی میگه احسان ، منم به شوخی میگم فرشید ، نیما ، علی ... چه فرقی می کنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
زیاد خودتو درگیر نکن
ایشون 28 سالشه و من 24 دانشجوی دکتری هست و من دانشجوی ارشد رشته های تحصیلی کاملا متفاوت. سطح فرهنگی خونواده ها یکسان و علت جداییشون دروغ و خیانت همسر سابق بوده! سه سال مدت ازدواجشون بوده که یک سالش رو جدا زندگی کردن تا طلاق و دو سال هم از زمان طلاق میگذره....نقل قول:
نوشته اصلی توسط mr6262
علاقه که خیلی بهم داریم اما من دوست دارم منطقی هم همه چیز رو بسنجم قرار رو بر این گذاشته ایم که چند سال نامزد باشیم هم رو بشناسیم و بعد ازدواج کنیم من ادم محتاطی هستم ایشون هم به دلیل تجربه ی قبلی کمتر جای ریسک دارن پس داریم رابطه رو اهسته پیش میبریم تا درسمون هم تمام بشه....