خیانت زن به همسرش، چکار کنم؟؟

سلام خدمت دوستان
راستش واقعا درمونده شدم و موضوعی هست که نمی تونم با کسی هم مطرح کنم ... گفتم اینجا بنویسم شاید راه مناسب رو انتخاب کنم

مشکل من مادرم هستش ! متاسفانه چند وقتی هست فهمیدم با بقیه در ارتباطه و این چند روز چیزایی شنیدم که دیگه تحملش برام سخت شد ولی می ترسم اقدامی بکنم که کار رو خراب تر کنه

بیشتر از ده ساله که مادر و پدرم ارتباطی با هم ندارن و حتی جای خوابشون هم جداست ... نه اینکه دعوا و این مسائل باشه ... پدرم چون از نظر روحی و روانی روبراه نیس کلا خونه نشینه و کاری به کسی نداره و هر کسی زندگی خودشو داره و فقط زیر یه سقف هستیم

ماردم 52 سالشه البته از نظر ظاهری اصلا بهش نمیخوره و روبراه هستش ... نمیدونم شاید خانوم ها در همه عمر نیاز به محبت و توجه دیگران دارن ... چون ماردم زن خیلی مذهبی و مومنی هست و حتی هر ماه محرم توی خونمون جلسه عزاداری داره ...اصلا به ذهنم خطور نمیکرد که زمانی کار به اینجا برسه ...هنوزم توی شوکم !

چند ماه پیش از روی رفتارهاش و صحبت های مداومش با موبایل متوجه شدم به مردی در ارتباطه که فکر کنم علت اصلیش هم رابطه نزدیکه ماردم با یکی از خانوم های اقوامه که از همسرش جدا شده

بعد مجبور شدم پنهانی گوشیش رو چک کنم و چندتا مسجی که یادش رفته بود پاک کنه رو خوندم ...دیدم با دونفر هم در ارتباطه ... خلاصه شماره هاشون رو نوشتم و فرداش زنگ زدم و مسج دادم و تهدید کردم
به مادرم هم چیزی نگفتم هرچند غیر مستقیم چندبار اشاره کردم

مدتی ظاهرا مشکلی نبود ولی تازگی دیدم بازم وضع همینجوره و شبا تا دیروقت همش داره مسج میده یا پنهانی صحبت میکنه! امروز هم حواسش نبود من توی اتاقم و داشت با گوشیش حرف میزد
چیز هایی شنیدم که باورم نمیشه ... حتی هنوزم میگم تا ندیدم نباید گمان بد ببرم ... ولی اینم گول زدن خودمه! اینکه مادرم با کسی در ارتباط باشه اونم جنسی اصلا توی ذهنم نمی گنجه ... خیلی عصبانی شدم ولی سعی کردم خودمو کنترل کنم و کاری نکنم

هرچند صد در صد مطمئن نیستم ولی مردا رو خوب می شناسم که به چه منظوری با یه زن متاهل ارتباط برقرار میکنن ...

بنظرتون عکس العمل صحیح چی می تونه باشه؟ نمی خوام حرمت شکسته بشه می ترسم اوضاع بدتر بشه
کسی خبر نداره ... دوتا برادر دارم که توی جریان نیستن خواهرم هم ازدواج کرده و خونه همسرشه

مطمئنم بیشتر از یک ساله که این جریان ها برقراره و همین منو می ترسونه که راه برگشتی نباشه

شما خودتون چند سالتونه و رابطتون تا چه حد با مادرتون صمیمی هست؟آیا صحبتای تلفتی و مسیج مربوط به رابطه جنسی بود؟

خانمای مذهبی رو دیدم که راحت می رن صیغه می شن. به نظر من جالب نیست ولی خوب نیاز دارن دیگه.
الان مشکل شما دقیقا چیه؟ مثلا وکالت اموال پدرتون دست مادرشماست یا چیزی به نامشه که توی این اوضاع که پدرتون حال روحی اش بده یکی بیاد و اموال رو از مادرتون بگیره و شما بمونین دست خالی و با یه پدر مریض؟ کلا ببینین که این رابطه داشتن مادرتون چه ضررایی براتون ممکنه داشته باشه. اگه هیچی به نظر من لازم نیست حتی به روتون بیارین که چند روز دیگه پررو شه مرده رو بیاره جلوتون تو خونه و هر کاری که می خواد بکنه. ولش کنین.
البته من بد بد قصه رو گفتم ها. قطعا مادرتون به این بدیها نیست. ولی توی این اوضاع ها به خودتون و ضررهایی که ممکنه به شما برسه فکر کنین. لازم نیست که نگران گناه کردن یا نکردن یکی دیگه باشین که خودش حتما به اندازه کافی به کارش اگاهه.
خیلی دقیق و اروم بشینین پیش خودتون بسنجین که چی به چیه. چی به ضرر شماست و چی به سودتون. مثلا ممکنه به روش بیارین پاشه بره واسه طلاق اقدام کنه. مهریه و نفقه هم هر ماه بگیره. اعصاب و روان شما رو هم بعد اینهمه سال به هم بریزه. نمی دونم. ولی احساسی نشین. به خودتون فکر کنین نه ایشون. تصمیماتتونو بر اساس خودتون بگیرین.
اینا نظر من بود و احتمالش خیلی زیاده اشتباه کرده باشم.

سلام.چه چیزی ونشونه هایی باعث شده اینجور نتیجه گیری کنید؟این مسائل شوخی بردار نیست.اروم باشین .نکنه کاری کنین که پشیمون بشین.ایشون دختر 14 ساله نیستن که به این راحتی وارد این مسائل بشن وتحت تاثیر دوست بد قرار بگیرن.جستجو تفحص تو گوشی ووسائل شخصی دیگران کار درستی نیست .اونم یه همچین خانمی که میگین مذهبی هستن بنظر غیر ممکن میاد که این کارو بکنن.:163:خدا خودش میدونه.پناه برخدا.

سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

درک میکنم چه حال بدی داری.

نقل قول:

---

نمیدونم شاید خانوم ها در همه عمر نیاز به محبت و توجه دیگران دارن ...

---

شاید نه..حتما..مرد و زن هم نداره..همه ادما در تمام طول عمرشون به توجه و محبت نیاز دارن..در کنارش احتیاجات زناشویی هم دارن.

به نظر من دیگه بیشتر ازاین تو کار مادرتون تجسس نکنید چون معلوم نیست چی خواهید دید و شنید و چقد ممکنه شما رو داغون کنه و حتی ممکنه باعث اتفاق ناگواری بین شما و مادرتون یا اون مردا بشه.

مادر شما یه نیازایی داره که برای رفعش اینطور که خودتون میگید به راه غلط رو اورده..نظرشخصی من اینه که همونطور که گفتید کاری نکنید حرمتها بینتون ازبین بره.این خیلی مهمه.

تنها کسی که میتونه این وسط به مادرتون کمک کنه یه مشاور هست..

البته این یه موضوعیه بین مادر و پدرت اما اگه میخوای به مادرت کمک کنی پیش یه مشاور برید و ماجرا رو براش توضیح بدید بعد با نظر مشاور برنامه ریزی کنید..به مادرتون بگید دچار مشکلی شدید و پیش مشاور رفتید.مشاور هم خواسته با والدینت صحبت کنه..مشاور بلده چطور در مقابل مادرت صحبت رو به خونواده و خودِ مادرت بکشونه تا مادرت باهاش صحبت کنه.

تو این مدت هم دیگه غیر مستقیم به مادرتون چیزی نگید..کاری نکنید در مقابلتون مقاومت کنه..بهش محبت کنید و خودتون رو ازجریان کنار بکشید و به مادر و پدر و مشاور واگذار کنید.اگه نیاز به حضور تو بود خود مشاور با خبرت میکنه.

موفق باشی

ممنون از دوستان

meinoush عزیز ... شما دیگه خیلی شورش کردی ! اینجورا نیس ... کلی واس خودش ابرو حیثیت داره و اصلا نمی تونه به این کارا فکر کنه ... من فقط میگم بخاطر کمبود محبت و نیازهاش ناخوداگاه توی این ورطه افتاده و دست خودش هم نیس بیرون بیاد .

نقل قول:

---

شما خودتون چند سالتونه و رابطتون تا چه حد با مادرتون صمیمی هست؟آیا صحبتای تلفتی و مسیج مربوط به رابطه جنسی بود؟

---

من 28 سالم هست و رابطم در حد معمولی ... والا مستقیم نبود ولی من اونقدرا تیز هستم که بفهمم منظور ازین حرفا چیه ! چیزی هم نیس که بتونم مطرحش کنم ... در ضمن مادرم هر روز از عصر میره بیرون تا شب ... من واقعا چیزی ازش نمیدونم ...البته خیلی وقتاش رو توی مراسم مذهبیه



بهار66.... ممنون از شما حرفاتون درسته ولی خودتون رو جای یه پسر بزارید ... یه چیزی هست که دست خودم نیس با وجود اینکه من بسیار منطقی هستم و فکرم بازه

پدرم با عرض پوزش عرضه نداره که حتی اینو متوجه بشه چه برسه به اینکه دنبالش رو بگیره

البته من معتقدم که هر کسی جواب اعمال خودش رو میده ... اون در حالی اینجوره که هنوزم نماز شبش ترک نمیشه و من واقعا نمی فهمم جریان چیه ! همش میگم شاید من اشتباه میکنم ولی واقعا شواهدی که دارم نشون میده یه چیزایی هست
البته میتونم بگم خلایق هرچه لایق و بیخیالش بشم ... ولی شنیدن صحبت های صبح بدجوری منو بهم ریخت لعنتی

وگرنه اینکه خودمو کنار بکشم شاید بهترین باشه چون واقعا نمی خوام بدتر بشه اوضاع ... همون تجسس کار دستم داده دیگه !
الانم میگم کاش صبح رفته بودم گوشی رو بزور ازش گرفته بودم قبل اینکه شماره رو پاک کنه پدر طرف رو درمیاوردم ... این فکرا ازارم میده

بهار 66عزیز بهترین راه حل رو گفتند
بعد یه سوال پدرتون قابل درمان نیستند؟

دوست عزیزمن حالتونو درک میکنم اما به نظرتون بهتر نیست مشکل ریشه ای حل بشه؟اینکه گوشیشو بگیرید و پدر طرف رو دربیارید چاره کار نیست..مادر شما هم مثل ادمای دیگه نیازایی داره و درسته داره اشتباه میکنه اما داد و فریاد مشکلی ازش حل نمیکنه.و چون یه حرمت خاصی بین مادر و فرزندی هست نباید شما مستقیم دخالت کنید.

فکر میکنید اگه دخالت کنید چی میشه؟مادرتون سرافکنده و شرمنده در مقابل شما چطور دیگه زندگی کنه؟اصلا ممکنه مقاومت کنه حاشا کنه..اونوقت فقط یه بحث بین شما و مادرتون پیش میاد و چیزی درست نمیشه.

نقل قول:

---

البته من معتقدم که هر کسی جواب اعمال خودش رو میده ... اون در حالی اینجوره که هنوزم نماز شبش ترک نمیشه

---

اینطوری قضاوت نکنید..شما ازجزئیات روابط پدر و مادرت باخبر که نیستی..ادمی هم حتما الخطاست..اشتباه کرده به جای قضاوت باید کمکش کرد.
واسه همین میگم خودتو از ماجرا بکش کنار.

نقل قول:

---

پدرم با عرض پوزش عرضه نداره که حتی اینو متوجه بشه چه برسه به اینکه دنبالش رو بگیره

---

مشاور اگه لازم بدونه با پدر هم صحبت میکنه..اونم حتما حرفهایی داره.خواسته هایی داره.شاید لازم باشه درمان بشه.و مسائلی که باید بین پدر و مادرت حل بشه.

دیگه نهایت نهایت نهایتش اینه که تشخیص بدن منافع جدایی براشون بیشتره...بدترازاین که نمیشه پس بذار از راه درست با کمک مشاور مشکلاتشونو حل کنن.این نظرشخصی منه.

موفق باشی

بخدا توکل کنین.اینودر نظر بگیرین اگه اشتباه کرده باشین "که ایشالا اینجوره "جواب خدارو چی میخواین بدین؟این مسئله کوچیکی نیست .حتی قضات هم واسه اینجور پرونده ها به این راحتی حکم نمیدن.

نقل قول:

---

عد یه سوال پدرتون قابل درمان نیستند؟

---

نه اصلا نیازی به درمان نیس ...شیوه زندگیش اینه و بهش خو گرفته و حاضر هم نیس عوضش کنه

بهار66 ... ممنون از شما
حق دارین اونم چیزی رو حل نمیکنه ... نه خودشم هم فکر جدایی و این بحثا نیس ... جواب قوم و خویش رو چی بده ... دلیلش فقط احساس کمبود و نیازه

نمی دونم شاید کلا بیخیال بشم ... ولی اگرم دیدم نمی تونم به طور غیر مستقیم ازون زن بد میگم که کمی حساب کار بیاد دستش

هیام ... بله دوست عزیز شما هم حق دارین ...من فقط حدسم رو گفتم واسه غریبه ها و عملی انجام ندادم که بعد پشیمون بشم