بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
سلام دوستای گلم خیلی خوشحالم که اینجا عضو شدم
راستش من 11ماهه که عروسی کردم ولی رضایت چندانی از زندگیم ندارم
همسر من 25 سالشه منم 23 اون شغلش آزاده و ساعات زیادی کار میکنه این موضوع باعث شده که وقتی میاد خونه انقدر خسته باشه که فقط شامشو بخوره و بخوابه 2باره فردا هم همینطور جمعه ها و روزای تعطیلم همینطور دیگه خستم کرده هر چیم بهش میگم فایده نداره میگه کار من اینجوریه نمیتونم مشتری رو رد کنم که! آخه من چیکار کنم بخدا از هیچی کم نمیزارم که دلش واسه خونه تنگ بشه و زود تر بیاد احساس میکنم از ناراحتی من اصلا ناراحت نمیشه چون خیلی راحت میگذره!انگار نه انگار اصلا تغییری ایجاد نمیشه
کمکم کنین واقعا داغونم...:302:
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
سلام
میشه دقیقتر بگین که به خواسته ها و نیاز های شما "اهمیت نمیده" یا اینکه بخاطر شغلش نمیتونه برای خواسته های شما وقت بزاره؟!
از لحاظ جنسی کم میزاره ؟
یا اینکه دوست دارین پاسی از روز رو کنار شما باشه با همدیگه حرف بزنین برین گردش و بازار و ... ؟
.
خب بشینین باهاش صحبت کنین که این حق شماست که حداقل هفته ای یه روز کنارش باشین و نره سر کار و به خانوادش برسه .
میدونم که راهنمایی کلیشه ای هست ولی اولین راهی بود که به ذهنم رسید.
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
دوست عزیز نه اینکه نخواد انقدر ساعت کاریش زیاده که خسته میشه دیگه حال و حوصله ای براش نمیمونه که با هم حرف بزنیم یا کارای خونه رو انجام بدیم یا هر چیزه دیگه!
بهش میگم که این حقه منه و این حرفا... ولی فایده نداره اون کار خودشو میکنه خیلی خونسرد انگار نه انگار که من از این وضعیت دارم اذیت میشم انقدرم در مورد این موضوع صحبت کردم که دیگه کلافه شدمو کشش ندارم 10 باره بگم!
تا هم حرف میزنم عصبی میشه میگه کار من اینجوریه انقدر به من گیر نده و سریع ازش رد میشه که من دیگه لال شم:302:
کسی نمیخواد جواب بده؟؟:(:(
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
نحوه آشناییتون چطوری بوده؟ دوست بودین قبلا یا اینکه سنتی ازدواج کردین؟
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
وضعیت اقتصادی الان یه جوریه که واقعا آدم هرچی کار میکنه بازم هشتش گرو نهشه
ولی ایشونم دیگه زیادی داره شورشو در میاره. مخصوصا اینکه تازه داماد حساب میشه
مطمئنین که مشکل خاصی نداره؟بدهی ای؟ چیزی؟
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
دوست خوبم هلال جان
به همدردی خوش امدی
سلام
باید ببینید چه چیزی میتونه همسرت رو بیشتر برای خونه امدن راغب کنه.یکی با غذای خوشمزه..یکی با ارامش...یکی با روابط ....
این در افراد متفاوته
شما به علت اینکه زمان زیادی از ازدواجتون نمیگذره هنوز شناخت دقیق از همسرت بدست نیاوردی.و ایشون هم متقابلا
مطمئن باش تلاشی که داره میکنه برای برقراری رفاه و اسایش خاطر شماست.
شما با شرایط کاری ایشون قبل از ازدواج آشنا نبودی؟
گفتی از هیچی کم نمیذاری...میشه بگی مثلا چه کارایی میکنی که علاقه مند بشه زودتر بیاد خونه؟
اشاره به انجام کارههای خونه کردی...منظورت چیه؟که در کارهای منزل کمکت کنه؟
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گوشت تلخ
وضعیت اقتصادی الان یه جوریه که واقعا آدم هرچی کار میکنه بازم هشتش گرو نهشه
ولی ایشونم دیگه زیادی داره شورشو در میاره. مخصوصا اینکه تازه داماد حساب میشه
مطمئنین که مشکل خاصی نداره؟بدهی ای؟ چیزی؟
نه دوست عزیز مشکلی نداره بدهی نداره فقط همه تلاششو میکنه پس انداز کنیم و خونه بخریم درسته من بابت این تلاش بی وقفش خیلی ازش ممنونم میدونمم که این همه سختی همش بخاطر راحتیه جفتمونه ولی ایا ادم باید همه وقتشو بزاره که پول دربیاره؟پس منی که از صبح تا شب منتظرش میمونم که بیاد و یک کمی باهاش حرف بزنم چی؟البته اینم بگم ما طبقه پایینه مادر شوهرم اینا میشینیم و اونم خیالش راحته که من تنها نیستم!ولی اینا ربطی نداره که من میخوام با اون باشم.
مریم عزیزم ممنون که جواب میدی
راستش قبل از عقدمون با شریکش کار میکرد و قطعا ساعت کاریش کمتر از الان بود ولی وقتی عقد کردیم جدا شد و خودش جدا مغازه زد.منم گفتم که همه کار میکنم که اون ساعت کمی که خونه هست بهش خوش بگذره محیط خونه رو ارووم میکنم هرچیزی که باعث تنش میشه دور میکنم ازش غذا هم که خداروشکر در حد عالیم هیچ کاریشم لنگ نمیمونه میگم چون زیاد کار میکنه و خسته ست بزار همرو خودم اماده کنم بعدشم منظورم از کار خونه کارای مردونه ست که من خودم نمیتونم انجام بدم مثلا نصب وسیله ای تعمیر چیزی از این دست کارا...
بهم میگه تو باید این دورانو تحمل کنی تا بتونیم یه پیشرفتی داشته باشیم!این دیر اومدناش واسه مهمون اومدن و مهمونی رفتنم هست دیگه همه میدونن ما دیر میریم نمیکنه لااقل اون روزارو زودتر بیاد بهشم میگم میگه من کارم کارمندی نیست که ساعت داشته باشه اونا خودشون میدونن کار من اینجوریه!
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
ما باید کار کنیم که زندگی کنیم نه اینکه زندگی کنیم که کار کنیم .
درسته که همه باید کار کنند ولی اینکه ما همه جوانیمان رو بزاریم برای کار هم نمیشه .باید از این فرصت ها هم در جوانی استفاده کرد .
شاید در آینده دیگه آدم حال و حوصله رفتن به بیرون و تفریح و گردش نداشته باشه .
عزیزم شما چرا بیکار نشستی تو خونه؟
نمیشه شما هم خودت رو یک جور مشغول کنی؟ سر کار یا کلاس خاصی بری ؟
همسرت نمیتونه یک شاگرد بیاره که تو مغازش کمکش کنه ؟
RE: بی تفاوتی همسرم به ناراحتیها و نیازهای من
گفتید مغازه داره؟
درسته؟
آیا فاصله مغازه تا خونه زیاده؟
چون مغازه دار ها معمولا ظهر ها برای ناهار وقتشون آزاده
می تونید جوری هماهنگ کنید که ناهار ها با هم باشید