تردید به علت سطح تحصیلات، شغل و تفاوت سنی

سلام دوستان عزیز

من همونطور که قبلا گفتم دختری هستم 25 ساله و لیسانس و قصد دارم ارشد هم شرکت کنم و ادامه تحصیل رو دوست دارم.
خواستگاری دارم که 33 سالشون هست دیپلم و کافی نت دارن،من به علت شخصیت کمال گرایی دارم خیلی از خواستگارهام رو تاکنون رد کرده ام،اما ترس از اینکه سن ام بالاتر بره و برای ازدواجم دیر بشه البه خیلی دوست دارم زندگی ام سر و سامون بگیره ،تصمیم گرفتم به این آقا فکر کنم ،
اما چند مورد اذیتم میکنه اول سنشون هست که زیاده 33 سال ! دوم هم تحصیلات و شغلشون الان شاید به چشم نیاد اما چند سال دیگه که من مقاطع بالاتر رو تمام کنم و ادامه بدم میترسم با هم به مشکل بر بخوریم !!
دوستان عزیز لطفا راهنماییم کنید.:72:

<table border="10">
<tr>
<td> <p ALIGN="CENTER"> <h4>

پسرها چون شرایط ازداواجشون سخته دیرتر به آمادگی می رسن.تو این زمونه 33 زیاد نیست.

در مورد اختلاف مقاطع تحصیلی باید وضع فعلی رو در نظر بگیری.نباید انقدر با اطمینان از آینده حرف بزنی شاید اجازه نداد

ادامه بدی.بر فرضم شما بالاتر رفتی،ایشون درسته دیپلمه ولی پشت کوهی که نیست،هر چی باشه به اینترنت دسترسی

داره ممکنه سطح سوادش از شما بیشتر باشه.همکفو بودن مقطع تحصیلی خوبه ولی خوب تر همکفو بودن سطح فکرـه

چه بسا آدم ارشدی که سطح فکرش به اندازه سکیل م نیست.به هر حال اگر می خوای رو ایشون فکر کنی

این مسئله م در نظر داشته باش.

پ.ن:عنوان تاپیکت مبهمه.بهتر بود اینو می ذاشتی.تردید در مورد سن و سطح تحصیلات خاستگار.
<h4>
</P>
</TD>
</TR>
</TABLE>

فریبا خانم رو صحبت شما 100 درصد نمیشه نظر داد....بالاخره بحث یک عمر زندگی هستش.

من متوجه نشدم...آیا ایشون خواستگاریتون اومدن و تمام خواسته هاتون رو به ایشون گفتید؟

آیا ایشون بدون هیچ بحثی شرایط و ادامه تحصیل شما را پذیرفتن؟خودشون حاضر به ادامه تحصیل هستن؟

شغلشون که آبرومنده.......در مورد تحصیلات ، به نظر من یه دیپلمه میتونه از یه لیسانسه هم بیشتر اطلاعات داشته باشه و هم محترم تر باشه....
در مورد مشکلات آینده هم بدبین نباشید......ممکنه حتی با هم کنار هم بیاید......اینها دلیل بر عدم تفاهم نمیشه.

اما:

شما باید ببینید در وجودتون آیا با این مساله(تحصیلات و شغل) کنار میاید یا نه؟.......آیا بعدها به روش نمیارید که من فلان تحصیلات رو دارم و شما....؟!...یا موقعیت اجتماعی من اینجور و تو.......؟

از پستتون معلومه از همین الان مشکل دارید با این داستان...

اینم در نظر داشته باشید که شما در آینده جایگاهتون به عنوان یک انسان تحصیلکرده تغییر خواهد کرد و این ممکنه رو زندگیتون تاثیر بذاره.

بیشتر فکر کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abbas_mt

فریبا خانم رو صحبت شما 100 درصد نمیشه نظر داد....بالاخره بحث یک عمر زندگی هستش.

من متوجه نشدم...آیا ایشون خواستگاریتون اومدن و تمام خواسته هاتون رو به ایشون گفتید؟

آیا ایشون بدون هیچ بحثی شرایط و ادامه تحصیل شما را پذیرفتن؟خودشون حاضر به ادامه تحصیل هستن؟

شغلشون که آبرومنده.......در مورد تحصیلات ، به نظر من یه دیپلمه میتونه از یه لیسانسه هم بیشتر اطلاعات داشته باشه و هم محترم تر باشه....
در مورد مشکلات آینده هم بدبین نباشید......ممکنه حتی با هم کنار هم بیاید......اینها دلیل بر عدم تفاهم نمیشه.

اما:

شما باید ببینید در وجودتون آیا با این مساله(تحصیلات و شغل) کنار میاید یا نه؟.......آیا بعدها به روش نمیارید که من فلان تحصیلات رو دارم و شما....؟!...یا موقعیت اجتماعی من اینجور و تو.......؟

از پستتون معلومه از همین الان مشکل دارید با این داستان...

اینم در نظر داشته باشید که شما در آینده جایگاهتون به عنوان یک انسان تحصیلکرده تغییر خواهد کرد و این ممکنه رو زندگیتون تاثیر بذاره.

بیشتر فکر کنید.

---

ممنون دوست گرامی فقط اومدن خواستگاری قرار شده صحبت کنیم اما تو اون چند مورد که بالا گفتم تردید دارم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط faribaaa

سلام دوستان عزیز

من همونطور که قبلا گفتم دختری هستم 25 ساله و لیسانس و قصد دارم ارشد هم شرکت کنم و ادامه تحصیل رو دوست دارم.
خواستگاری دارم که 33 سالشون هست دیپلم و کافی نت دارن،من به علت شخصیت کمال گرایی دارم خیلی از خواستگارهام رو تاکنون رد کرده ام،اما ترس از اینکه سن ام بالاتر بره و برای ازدواجم دیر بشه البه خیلی دوست دارم زندگی ام سر و سامون بگیره ،تصمیم گرفتم به این آقا فکر کنم ،
اما چند مورد اذیتم میکنه اول سنشون هست که زیاده 33 سال ! دوم هم تحصیلات و شغلشون الان شاید به چشم نیاد اما چند سال دیگه که من مقاطع بالاتر رو تمام کنم و ادامه بدم میترسم با هم به مشکل بر بخوریم !!
دوستان عزیز لطفا راهنماییم کنید.:72:

---

سلام عزیزم ..
خاله ی من لیسانسه بود و کلی خواستگار داشت .. همه رو رد کرد تا تو 30 سالگی با اون کسی که فکر میکرد براش مناسبه ازدواج کرد و خدا رو شکر خوشبختن ..
خاله ی کوچیکترم تو 20 سالگی از ترس اینکه موقعیت بهتری نداشته باشه به یکی از خواستگاراش که دوست بودن جواب مثبت داد و از همه لحاظ از شوهرش سرتره اما بعد یه سال زندگی مشترک پشیمونه ..
به نظر من از ترس بالا رفتن سنت عجولانه تصمیم نگیر .. اگه نسبت به این اقا علاقه داری و فکر میکنی معیارهای شما رو برای ازدواج داره بیشتر باهاش اشنا شو و بسنجش .. اما اگر ملاکت برای تصمیم گیری بالا رفتن سن و علاقه ت برای تشکیل خانواده ست فکر کنم داری اشتباه میکنی
نظر شخصی م بود گلم ..

[/quote]

ممنون دوست گرامی فقط اومدن خواستگاری قرار شده صحبت کنیم اما تو اون چند مورد که بالا گفتم تردید دارم


[/quote]


شما صحبت کنید....ببینید ایشون چند مرده حلاجن!
به خدا توکل کنید.

فریبای عزیز
به نظر من هم بهتره به خاطر ترس از بالا رفتن سن تصمیم به ازدواج نگیری. 25 سال سن زیادی نیست. خوب فکر کنید اگر با شغل و تحصیلات ایشون میتونید کنار بیاید و بعدها باعث ناراحتی شما نمیشه بیشتر باهاشون آشنا بشید ولی اگر شغل و تحصیلات جز معیارهای اصلی تون هستند که نمیتونین ازش بگذرید بهتره وقت و احساس خودتون و ایشون را تلف نکنید و همین اول ردش کنید.:72:

مسئله تحصیلات میتونه تا حدی مشکل ساز باشه...به هر حال اگه فکر میکنید در آینده و به خاطر کمالگرایی که گفتید نمیتونید با ایشون کنار بیاید بهتره دنبال گزینه مناسب تری باشید..

در ضمن در مورد شغل و روابط ایشون هم بیشتر تحقیق کنید...تا جایی که هممون داریم میبینیم خیلی از آقایونی که در کافی نت کار میکنند روابط بسیار آزاد و راحتی رو با خانم ها دارن,خصوصا دختران جوان و دانشجویانی که برای کارهای مختلف بهشون مراچعه میکنند..(فکر کنم خودتون منظورم رو بفهمید)
شما باید هم در مورد اخلاق و رفتار ایشون در محل کارش مطلع بشید ,,هم اینکه ببینید آیا میتونید با شغل ایشون و مسائل مرتبط با این شغل که گفتم کنار بیاید یا نه..

سلام دوستان عزیز

ممنون میشم مدیران عزیز عنوان تاپیک رو تغییر بدن به "تردید به علت سطح تحصیلات، شغل و تفاوت سنی".

مدتیه دارم بهشون فکر میکنم و هنوز جواب قطعی ندادم اصلا از لحاظ ظاهری به دلم ننشستن.
یه مسئله دیگه ای هم که اذیتم میکنه نماز نخوندن ایشون هست چون من خودم آدم معتقدی هستم میترسم وقتی به نماز به این مهمی کم توجهی میکنن چه طور فردا رو بقیه مسائل اعتقادی به مشکل بر نمیخوریم توجیه شون هم این بود که خیلی ها نماز میخونن و در عمل خیلی کارها هم که درست نیستن انجام میدن !!