كمك فوري دررابطه با مشكل با همسر
سلام به همگي
از اونجايي يه جلسه با مشاور صحبت كردم و در پايان فقط يك جمله بي معني جواب داد ديگه قيد مشاور رو زدم
اميدوارم بتونيد با تجربياتتون كمكم كنيد
قضيه از اونجايي شروع شد كه من وقتي عقد كردم شوهرم تهران بود و من شهرستان
شوهرم كارش رو به شهر ما منتقل كرد و از اونجايي كه من فرزند كوچك خانه بودم با پدر و مادرم ..شوهرم پيش ما ساكن شد و ما در طبقه بالاي مادرم بوديم
توي اين دو سال قهر و آشتي هايي داشتيم ولي به هر حال گذشت
شوهرم هم اخلاقش با پدر مادرم نسبتا خوب بود اونها هم چيزي براش كم نذاشتن..هميشه ماشين پدرم،نهار شام و.... و امكانات در اختيارش بود
بعد از دوسال با توجه به اينكه من خودم از قبل سر كار ميرفتم و پس اندازي داشتم و پولم را در بانك مسكن گذاشتم تا اينكه بانك مسكن گفت كه اگر تا مثلا فلان تاريخي خونه نخري و از اين امتيازت استفاده نكني ديگه نميتوني از مزاياش برخوردار بشي..من هم از اونجايي كه شوهرم به فكر زياد نبود و خونه مادرم شده بود براش مثل خوابگاه تصميم گرفتم برم دنبال خونه
والبته با حمايت خانواده ام تونستم آپارتماني رو به مبلغ 78تومان بخرم
به اين ترتيب :
20 ميليون از برادرم وام قرض الحسنه گرفتم كه ماهي 1 ميليون بش پس بدم
سكه هايي كه خانوادم سر عروسيم بم دادن هم 10 توماني ميشد
وام مسكن 18 تومان
خودم 20 تومان نقد
شوهرم هم سرجمع 10 توماني سر هم كرد و داد
البته در زماني كه پول ميداد بش گفتم ميتونيم قسط بديم گفت آره و اصلا حرف ديگه اي نزد
(البته در جريان بود كه من حقوقم رو توي بانك مسكن گذاشتم تا روزي خونه بخرم چه شوهرم خونه داشته باشه چه نداشته باشه...!!)
كاري كه ميدونستم تا 100 سال ديگه هم شوهرم قرار نيست انجام بده و به فكر خونه نبود چون بسيار آدم بيخياليه و الان كه 3 سال از عقدمون ميگذره هنوز مسافرت من رو نبرده....!!!
بگذريم
مدتي گذشت و همسرم قسطهاي خانه رو ميداد ولي از آنجا كه خانه به استفاده از وام مسكن من خريداري شده بود پس طبيعتا به نام من هم بود شش دانگ
در طي يك تماس تلفني مادرشوهمر خودش بم گفت :
از پسرم پرسيدم چرا خونه به نام تو نيست و پسرش(همسر من ) جواب داده بود چون بيشتر پولش رو كه زنم(من) و خانواده اش دادن...!!و من و تويي نداريم و براي من مهم نيست ..اين نظر همسرم بوده...
خلاصه بعد از چند ماهي من بهترين جهيزيه از قالي دستي و نقره و ماشين لباسشويي و ظرفشويي AEG وسايل برقي همه رقم و بسياري وسايل ديگر ....رو بردم توي خونه تا زندگي مستقليمون رو با همسرم آغاز كنم
اما در روزي از روزهاي تابستان 90 كه چند ماهي از خونه خودمون رفتن نگذشته بود درحاليكه هنوز تخت و كمدمون هم نرسيده بود و هنوز امادگي نداشتيم مادر شوهرم براي ديدن خانه ما از تهران به منزل ما آمد تا 10 روزي را ساكن شود
قصه از همانجا آغاز شد ...
از روزي كه برگشت مدام شوهرم به من ميگه بيا خونه رو بزن به نام من
ميگم : چرا؟
ميگه : چون من قسط ميدم ..
من بش گفتم خوب داري توش زندگي ميكني ..
ميگه :ولي چيزي به نامم نيست ..
من گفتم تو توي اين خونه روي هم توي اين مدت 10 تومان به صورت نقدي و 10 تومان قسطي داده باشي
درصورتي كه خونه وظيفه من نبوده و اگر هم همون روز گفته بودي كه همين پول هم نميخواي بدي من قالي دستباف يا نقره ام را ميفروختم و بقيه پولش رو جور ميكردم..
اما اون ميگه چون به نام من نيست من ديگه قسطش رو نميدم
البته بايد بگم كه درسته كه اون قسط داده ولي من هم تمامي خرج خونه و تمامي نيازهاي خودم رو خودم فراهم ميكردم
اصلا مسافرت نرفتم
هيچ پوشاكي يا پول تو جيبي ازش نگرفتم چون ميدونستم كه قسط داره و خودم هم كارمند بودم اصلا يك ريال ازش پول نگرفتم
ولي مطمئنم كه از وقتي مادرش اومد و خونه زندگي من رو ديد و حس كرد پسرش سهمي نداره داره اين بازيها رو در مياره
به همسرم گفتم مگه : ما جدايي و تو مني داريم توي زندگي مشترك
چيزيه كه داريم دوتايي ازش استفاده ميكنيم
ولي اون ميگه اگه نداريم بيا به نامم كن
البته اينم بگم كه همسرم به شدت كينه اي هست و سر يه قضيه مسخره به مدت 4 ماه با من قهر بود و اهل فحش دادن و كتك زدن هم هست (البته فوق ليسانس داره كه بخوره توي سرش)
پدر مادرش برعكس پدر مادر من هيچ كاري براش نكردن
34 سال از عمرش ميگذره و هنوز تصديق نداره...!!!
وقتي اومد خونه ما يه دسته چك هم نداشت...!!!
پسر بعد از سه دختر بوده و عزيز نه نه باباش...!!!
البته عزيز زبوني چون حتي يه قطعه زمين هم نداشت...!!!
فقط زبون چرب و نرم داشت
البته در زماني كه قسط ميداد برام طلا هم ميخريد
به حال خودش باشه خوبه
حيف كه نميذارنش
البته مهريه من سه دنگ خانه هم بوده وقتي كه خريد
كه بش ميگم خوب اين پولي كه داري قسطي ميدي مهريه ام هست
ميگه مهريه ات رو وقتي بخوان طلاق بدن ميدن
آدم بينهايت غيرمنطقي و بچه بار اومده
هركاري تو بچگي دلش خواسته كرده و مادرش بارش نياورده و هيچ اعتراضي به قلدر بازيهاش نداشته
تا هم قهر ميكنه ميگه من تورو ميذارم ميرم خارج ادامه تحصيل بدم
البته قرارمون اول عقد اين بود كه باهم بريم ادامه تحصيل بديم ولي وقتي سر لج افتاده اينجوري ميگه
و ميگه اگه نيومده بودم شهر شما رفته بودم خارج ادامه تحصيل داده بودم و منت سرم ميگذاره و حس ميكنم به خاطر منتش باج ميگيره....
مشكل ديگه اي هم كه دارم اينه كه چون بچه آخري بودم خودم
به شدت بش وابسته هستم و اونم اينجوري منو حرص ميده
وقتي قهر كرد 10 روزي رفت و حتي يه زنگ هم نزد
و اين در شرايطي بود كه من پام توي گچ بود ولي كوچكترين حمايتي من رو نكرد....
خيلي احساساتي هستم برعكس اون و بسيار ازش دلگيرم
جوري كه شبها خوابهاي پريشون ميبينم و نميتونم رفتاراش رو هضم كنم
احساس ميكنم اين حقم نبود
حالا به نظرتون باقي اقساط خونه رو خودم بدم يا اينكه به نامش كنم؟
ببخشيد سرتون رو درد آوردم
RE: كمك فوري دررابطه با مشكل با همسر
سلام دوست عزیز
به تالار خوش آمدی
شما میتونید قسط های شوهرتون رو پرداخت کنید؟؟؟
یا براتون امکان نداره. بجایی خرج ومخارج زندگی شما قسط هارو پرداخت کنی بهتره .
چون خرج زندگی از وظایف شوهرتون هست وخرجی هم کنه هیچ طلبی بابتش نداره.که بگه خانه رو بنامم کن.
شما بیشترین سهم در آن خانه رو دارید پس حق و پشوانه شما هست .یک عمر طلاش کردی پسندازی جم کردی .
درسته زن وشوهر در زندگی شریکند ولی اینم درست نیست که شما خرج زندگی روبدید.
RE: كمك فوري نياز دارمو...نميدونم در رابطه با اين مشكل چه كنم؟
رزیتای عزیز سلام
من کارشناس نیستم ، ولی تو این دوسال زندگی اونقدر بلاها سرم اومده که بفهمم الآن نباید زیر بار حرف همسرت بری، به هیچ وجه خونه رو به نامش نزن
نهایتش اینه میخواد یه مدت ببخشید ولی غر بزنه دیگه، هر طور شده قسطها رو جور کن ولی خونه رو به نامش نزن
مردی که الآن به بهانه سند خونه پشتتو خالی میکنه و میگه قسط نمیدم، ضمانتی هست که دو روز دیگه خونه به نامش باشه از قسط دادن خسته نشه؟ یا نره خونه رو بفروشه؟ به نظرت اگه به جایی برسه که نتونه ساپورت کنه و خونه رو بفروشه میاد به اندازه ای که تو و خانوادت پول گذاشتین ، از پول خونه بهتون بر میگردونه؟
نه
به خدا نه
اشتباه نکن
مقابلش بایست و یه کلام بگو خونه به نام منه
اصلا اینکارو نکن عزیزم
RE: كمك فوري نياز دارمو...نميدونم در رابطه با اين مشكل چه كنم؟
سلام رزیتا خانم
یه مرد 34 ساله با تحصیلات بالا (!) باید اونقدر عاقل شده باشه که نخواد تحت تاثر حرفهای مادرش قرار بگیره!
در هر صورت بهش بگو اگه این پولهایی که بابت قسط می داد خونه ای در کار نبود باید خرج تو و زندگی تون و اجاره نشینی رو می داد پس در هر حال فرقی نمکینه
تازه شما هم به اندازه کافی داری کمک میکنی و این اصلا وظیفه شما نبود ولی بخاطر زندگی مشترک تون و عشق به این زندگی تمام دار و ندارت و پس اندازت و پول های خانوادتت رو آوردین توی این زندگی با ایشون و در ضمن هنوز سر کار میرید و پا به پای ایشون دارین زحمت می کشید شما خیلی راحت میتونستید هیچ کدام از این کارها رو نکنید و پس اندازتون هم برای خودتون حفظ کنید و موقع ازدواج هم اصلا سر کار نرید (چون تامین تمام مایحتاج زندگی به عهده مرد هست) و برای خودتون خانمی کنید!
ولی شما بخاطر قلب پاک تون از تمام وجودتون مایه گذاستید در حقیقت شوهر شما باید از شما حمایت هم بکنه و اگه وضع مالیش هم خوب بود باید خونه ای برای شما می خرید مثل خیلی از مردهای دیگه که اینکارو میکنن.
عزیزم به هیچ عنوان تنها سرمایه زندگیت رو به نام همچین شوهری نکن که فکر میکنه این محبت زیاد شما در واقع وظیفه شما بوده!
RE: كمك فوري دررابطه با مشكل با همسر
دوست عزیز در رابطه با موضوع خانه، هیچگاه با همسرت کل کل نکن. ضعف اش رو در رابطه با اینکه سهم کمی از خانه داره به رخش نکش. کلا بطور مستقیم این مسائل رو باهاش مطرح نکن و اصلا خانه را و دارایی های خودت را در نظرش برجسته نکن و روش دعوا راه ننداز. چون اگر اینکار را کردی مطمئنا بازنده این مناقشه شما خواهی بود. حرفهای مادرش را از این گوش بگیر و از آن گوش در کن. حالا که خانه به نام شماست دلیلی نداره که بخواهی راجع بهش بحث کنی. تازه همسر شما که هم از اول پول داده هم اینکه تا حالا قسط پرداخت کرده. اگر نخواست پرداخت قسط ها رو ادامه بده، بنظرم به هیچ وجه نه حرفش رو پیش بکش و نه باهاش جر و بجث کن. خودت اقساط خانه را بعهده بگیر تا ایشون هم وظیفه اش که تامین نفقه است را بطور اتومات انجام بده. با همسرت وارد حساب کتاب نشو! این حساب کتابها باعث ایجاد حساسیت میشه. حتی اگر مادرش هم در گوشش چیزی گفته باشه، حساب کتابهای شما آنتنهای ایشون رو تیز میکنه و آلارم میده بهش که ببین مادر درست میگفت!
شما امکانات همسرت را با امکانات خودت مقایسه میکنی. اگر شما مشتاق بودی و توانش رو هم داشتی که از خانه پدرت جهیزیه اعلا بیاری، دلیلی نداره که همسرت هم حتما مقابله به مثل کنه. ایشون هم توانی و طرفیتی داره که بر اون مبنا عمل میکنه. به هر حال شما این همسر را با هرآنچه که هست پذیرفتی و حاضر شدی باهاش ازدواج کنی.
خودت رو به اهمال (ببخشید) بزن و سرت رو به زندگیت گرم کن و از زندگیت لذت ببر. برای همین خونه خریدی که ازش لذت ببری دیگه! قدر همسرت رو بدون. قدر داشته هات رو بدون. روی کم کردن حساسیت هات و وابستگیهات چه در قبال مسائل مادی مثل خانه و جهیزیه و اسباب منزل و... چه در قبال افراد مثل همسر و ... کار کن. و توقعاتت رو کمی کاهش بده: اگه همسرت 10 میلیون برای خانه ای که به نام شماست پرداخت کرده، این جای تشکر داره! اگر ایشون اقساط خونه رو پرداخت کرده این جای قدر دانی داره! برای مردی که همه توان مالی اش همین بوده و همه را در اختیار شما گذاشته، باید فرش قرمز زیر پاش پهن کرد. دختر خوب، روی مهارتهات کار کن. همسرت رو با لج و لج بازی سر هییییچ مقابل خودت قرار نده و زندگیت رو متزلزل نکن. به زبون بگیر همسرت رو. و یک جاهایی هم سکوت کن. حتی اگر خودت شخصا به مال من مال تو معتقدی، این رو چه در عمل چه در زبان بهش نپرداز. بگذار همسرت هم احساس امنیت کنه در این رابطه.
در مورد مادر شوهر هم بنا را بر ابراز محبت بگذار. فقط با محبت هم به شوهرت هم به مادر شوهرت است که میتونی جنگ سرد بین عروس و مادر شوهر و تاثیر گذاری های حرفهای مادر شوهر رو از بین ببری.
RE: كمك فوري دررابطه با مشكل با همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
با سلام
پیشنهاد میکنم عنوان فعلی تاپیک خود را تغییر دهید(در همین تاپیک اعلام کنید تغییر میدهیم)زیرا عنوان فعلی کلی هست، و مورد توجه قرار نمیگیرد،
RE: كمك فوري نياز دارمو...نميدونم در رابطه با اين مشكل چه كنم؟
سلام
والله من اخر نفهمیدم تو کدوم تاپیک باید بنویسم....رزیتا جان چرا دو تا تاپیک !؟
دوستان دقت کنید الان خود مراجع در دوران درگیری و ناراحتی و غم و غصه درگیره.ممکنه حرفهای نسنجیده و محرک ما اوضاع رو خراب تر کنه
پس احساسی نظر ندیم....
به جای جلوی همسر ایستادن بهتره بگردیم و ببینیم ریشه مشکلات چیه....جلوی همسر ایستادن تا به حال به کسی کمک نکرده که به این دوستمون بکنه
رزیتا جان
تجربه نشون میده که باید برخی اوقات چند تا مشاور عوض کنی تا اونی که فکر میکنی بهتره رو پیدا کنی...نه اینکه با یه بار رفتن دیگه دور مشاوره رفتن رو خط بکشی...
خوب رزیتا جان
شما و خانوادت اشتباهات زیادی داشتید....مگه انقدر به داماد محبت میکنن؟!!!!
خیلی راها بود که شما همسرتونو خونه پدری نبرید و انقدر بهش نرسید
به خدا منم بودم میدیدم داماد سر خونه شدم و انقدم همه هوامو دارن خیلی بیتشر از اینا کلاس میذاشتم...
همین رفتارها در تنبل شدن همسرت و بالا رفتن توقعاتش از شما و خانوادت خیلی خیلی موثر بوده....
کلا برای محبت کردن به کسی باید ظرفیت اون طرف رو هم در نظر گرفت....حالا چه داماد..چه عروس..چه شوهر...
نکته دیگه اینکه شما پا در راهی گذاشتی (خریدن مسکن) که اصلا جز وظایف شما نبوده و این رفتارت باز هم شوهرت رو از تلاش کردن باز نگه داشتی....
وقتی جاها عوض میشه این مشکلات هم پیش میاد....خرید مشکن مال قبل از ازدواج بوده نه الان !
دیگه یه مرد خونه تهیه نکنه پس ببخشید به چه دردی میخوره؟!!!!!
اینم شد دومین اشتباه شما
شما رسما زندگیتون رو با همسرت در منزل پدریت شروع کردی...و اینم سومین اشتباهت بود...مردی که عروسی نکرده و انقدر راحت با زنش د ارتباط باشه خو ب مسلمه نه سفر میبره نه به فکر خونه هستش....حق هم داره
داره زندگی زناشویی اش رو انجام میده بدون اینکه به فکر خونه و خرج خورد و خوراک باشه.....دیگه چی برای یه مرد از این بهتر؟!
اشتباه چهارمت اینه که اجازه نمیدی همسرت رشد کنه....اجازه نمیدی بفهمه که زن و زندگی داره ...مسولیت داره....چرا خرج و مخارج ازش نمیگیری؟!
در خانه شما جای زن و شوهر کاملا عوض شده
لبته بايد بگم كه درسته كه اون قسط داده ولي من هم تمامي خرج خونه و تمامي نيازهاي خودم رو خودم فراهم ميكردم
اصلا مسافرت نرفتم
هيچ پوشاكي يا پول تو جيبي ازش نگرفتم چون ميدونستم كه قسط داره و خودم هم كارمند بودم اصلا يك ريال ازش پول نگرفتم
این جملاتت هم خطرناکه..هم بوی منت میده....هم کاملا اشتباهه
میدونی اگر با همین منوال پیش بری من اگر جای شوهرت باشم میخابم خونه و میگم رزیتا همه خرج و مخارج با تو...
دختر خوب چرا یکم سیاست نداری؟!
در مورد دلیل فحش و کتک زدنا همسرت هم باید ریشه یابی بشه
چرا از الان بحث مزخرف مهریه رو داری شروع مکینی؟
تو از همسرت خیلی دوری...همه زندگیتون شده معامله و معادله....گر و گرو کشی.....این در عوض اون..اون در عوض این...
دوست خوبم
ما نمیتونیم بگیم چیکار کن....کسی که بهتر از همه همسرتو میشناسه خودتی....خودت باید در نهایت تصمیم بگیری
اما اینو بهت بگم که با لج و لجبازی و جلو همسر ایستادن به هیچ کجا نمیرسییییی.....
RE: كمك فوري دررابطه با مشكل با همسر
با سلام،
لطفاً همانطور که ویدا خانم گفتند در ارسال بعدی خود در همین تاپیک یک عنوان مشخص و مناسب ذکر کنید تا مدیران عنوان تاپیکتون رو عوض کنند. در عنوان خود باید مشخص کنید که مشکل اصلی شما چیست.
با تشکر.