-
+نه شنیدن و افسردگی
سلام . من 5 سال پیش با دختری همکار شدم که در تمام موارد کاری به او کمک میکردم تا اینکه بعد از گذشت سه سال با هم دوست شدیم و تصمیم به ازد واج گرفتیم . 2 ماه قبل از عید تو زمانی که گفتم برا عید میام خواستگاری گفت که من دارم ازت دور میشم گفتم چرا تو جواب گفت که یکسری اخلاقامون بهم نمیخوره من زیاد جدی نگرفتم تا 30 فروردین که ازش خواستم نظرشو قطعی بگه و منو تو بلا تکلیفی نزاره که بحث بالا کشید و دعوامون شد بعد از اون الان 50 روز هرچی معذرت خواهی میکنم .... فایده نداره میگه نه .اینو بگم که ما خیلی بهم وابسته بودیم از این ناراحتم که چی شد یدفعه انقدر از هم دور شدیم خیلی همدیگرو دوست داشتیم خیلی خاطرهای خوب با هم داشتیم که من فکر جدایی تو وجودم نمیتونم باور کنم تورو خدا بهم بگید چکار کنم
-
RE: نه شنیدن و افسردگی
سلام
متاسفم از اين كدورتي كه بين شما و دوستتان اتفاق افتاده ولي يكدفعه كه علاقه چند ساله تمام نمي شود! بايد دليل مهمي وجود داشته باشد . لزومي به اينهمه معذرت خواهي هم نيست بهتر است علت تغيير رفتارش را پيدا كنيد . شايد سوء تفاهمي باشد كه بتوان آن را برطرف كرد و يا شايد آنقدر از نظر اخلاقي با هم تفاوت داريد كه ادامه اين رابطه به صلاحتان نباشد .
-
RE: نه شنیدن و افسردگی
سلام
مرسی از جوابتون . راستش وقتی با هاش صحبت میکنم باورم نمیشه تمام اون لحضه ها رو فراموش کرده بهم میگه من چند برابر تو ناراحتم اما به نفع هردو مونه جداشیم نمیدونم چکار کنم میخواستم بدونه اینکه بهش بگم به مادرم بگم بره خواستگاری شاید رسمی شدن این موضوع و دخالت خوانواده باعث رفع این مشکل بشه بعد میگم شایدبد تربشه چکار کنم؟؟؟؟شاید با این جدیت میگه نه خواستگاری براش پیدا شده شاید...