مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
:325::325:[align=justify][align=justify]ما 5 ماه میشه که عقد کردیم.شب عقدمون به خاطر شرایطی که ضمن عقد میخواستم و نشد(محضر قبول نکرد) خواهر شوهرم به نمایندگی از خانواده شوهر و خصوصا مادرش، من رو تهدید کرد و گفت که همسرم بدون خانوادش هیچی نیست( از نظر مالی) و من نباید شرط ها رو بزارم وگرنه از من حمایت نخواهد شد...لازم به ذکره که ما 1 سال دوست بودیم و با قول و وعده حمایت و خرید منزل هردو تصمیم به ازدواج گرفتیم..از شوهرم راضی ام و خیلی دوستش دارم....
اخیرا مادر شوهرم همش میگه که خودش باید 2-3 تا خونه داشته باشه و ما خودمون باید خونه بخریم...من شاغلم به صورت نیمه وقت.و او گاه و بی گاه به من میگه باید کار تمام وقت بگیرم!! مادر شوهرم به من چیزهایی رو که داره و خودش استفاده نمیکنه هدیه میده..حاضر به هزینه کردن نیست...
ضمنا شوهرم رو که فرزند آخره خیلی بچه حساب میکنن و دائم جلو من :یا مثل بچه ها باهاش برخورد میکنن، یا جدی نمیگیرنش..شوهرم از نظر مالی در دامنه ی کوه یک پیشرفت عالیه. و میگه ما به اونا نیاز نداریم...اما بی توجهی هاشون و خودخواهی مادر شوهرم منو رنج میده(مدیریت مالی خونه دست اونه و پول ها خرج سفر ها و ... چیزای شخصیش میشه) وضع مالی خوبی هم دارن.
از طرفی من تک فرزندم...اعتراف میکنم که بیش از اندازه حساسم...سابقه افسردگی دارم که 1 سالی هست درمان شده..و یک زندگی خانوادگی پر تنش داشتم...
همه این موارد باعث شده بعد عقد زندگی ما پر تنش باشه...من به خونواده شوهرم انتقاد نمیکنم و دائم به خودش غر میزنم...اون با اینکه قبول داره اما در حضور من اعتراف نمیکنه...
این مسائل در قبال مشکلاتی که دوستان مطرح میکنن واقعا کوچیکه....اما ما که،به حدی رسیدیم که توی اوج فشار کاری و مشکلات خاص دوران عقدیم،واقعا احساس تنش و استرس دائم میکنیم و شوهرم میگه زندگیمون اونطور که انتظارشو داشته نیست....
دوستان،چطور این مسایل رو مدیریت کنم؟[/align][/align]
RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
سلام عزيزم
مشكلات مالي تو اول زندگي همه هست شما هم يكيشون.به شوهرت دلگرمي بده و پشتش وايستا.بزار حداقل دو سه سالي بگذره ان شااله حتما مشكلاتتون حل ميشه.از خونواده شوهرت به هيچ وجه انتظار كمك از هر لحاظي نداشته باش
عزيزم اينكه مشكلي نيست من و خيلي هاي ديگه خيلي خيلي بدتر از تو تو زندگيمون مشكل داريم و مي جنگيم تا زنده بمونيمو زندگيمونو حفظ كنيم به خدا توكل كن و خدا رو شاكر باش
RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
مادر شوهر تو كه خوبه مادر شوهر من وحشتناك حسود وخودخاهه .نميدوني وقتي ناراحت ميشم خوشحالي را تو چشماش ميبينم وقتي شاد وخوشحالم از ناراحتي سرخ ميشه هيچ وقت رفتارش با من خوب نبوده .همش ميخاد باحرفها وتيكه هاش منو برنجونه .ازش متنفرم
RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
سلام دلارام جان ..
خوش اومدی به همدردی عزیزم ..
عزیز دلم تمام نکات مثبتی که گفتی رو یه بار بیار توی ذهنت .. شما همسرتو دوست داری و ازش راضی هستی .. ایشون از نظر مالی داره پیشرفت میکنه .. معلومه که هر دوتون برای داشتن همدیگه تلاش میکنین ..
قبل از عقد خانواده ی همسرت قول حمایت دادن به شما .. به جمله ی خواهر شوهرت شب عقد دقت کن .. اگه شرط ها رو بذاری ازت حمایت مالی نمیشه و شوهرت بدون خانواده ش هیچه .. این یعنی شروع دخالت ها دلارام جان ! یعنی به طور خیلی محترمانه خانواده ی شوهرت به خاطر کمک مالی که قراره بعدا بکنن و معلوم نیست سر حرفشون بمونن یا نه به شما گفتن نباید شرط ضمن عقد بذاری .. این تجربه ی شخصی منه که وقتی خانواده ی همسر کمک مالی میکنن توقعاتشون خیلی بیشتر میشه و فکر میکنن که حالا میتونن زندگی شما رو کنترل کنن ..
این اشتباهو نکن .. شوهرت راست میگه . شما به کسی نیاز ندارین .. از خدا بخواه نه از بنده ش ..
توقع کمک مالی از طرف خانواده ی شوهرتو هر چه زودتر تو خودت از بین ببر . و اگه به خاطر بد قولیشون ناراحتی صبر کن فعلا .. اگر زمانی که خواستین ایشالا برین خونه ی خودتون اونا زیر حرفشون زدن همون جا خیلی محکم و منطقی بگو ما از شما توقعی نداریم و چیزی نمیخوایم .. فقط رو قولی که شما داده بودین حساب کردیم .. همین ..
امیدوارم موفق باشی
RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
سلام دلارام جان
امیدوارم نکاتی رو که خواهرانه و تجربه های داشته در این زمینه رو در اختیارت میذارم به دقت بخونی و به کار بگیری...
...لازم به ذکره که ما 1 سال دوست بودیم و با قول و وعده حمایت و خرید منزل هردو تصمیم به ازدواج گرفتیم
شما که به خاطر خونه و وعده ها تصمیم به ازدواج نگرفتی که...؟!این دیدت رو اصلاح کن...قرار نیست زندگی همونطور که ما دلمون میخواد بره جلو...و اگر کسی خلف وعده میکنه خودش میدونه و خدای خودش..اگر واقعا همسرت رو دوست داری به خاطر مسائل مادی زندگیتون رو بهم نریز...
ضمنا شوهرم رو که فرزند آخره خیلی بچه حساب میکنن و دائم جلو من :یا مثل بچه ها باهاش برخورد میکنن، یا جدی نمیگیرنش..
ازت خواهش میکنم در روابط خانواده همسرت با همسرت به هیچ عنوان دخالت نکن...چون نه به شما ربطی داره و نه شما مسئولشی...پس روی این موضوع حساس نشو...
مادر شوهرم به من چیزهایی رو که داره و خودش استفاده نمیکنه هدیه میده..حاضر به هزینه کردن نیست...
پس اگر جای ما بودی و در تمام 4 سال زندگی مادر شوهرت هیچی بهت نمیداد چی؟!
کاش همون چیزایی رو که استفاده نمیکرد میداد..!!!
نکته اینه که شما در ذهنت مادر شوهرت رو با چه کسی داری مقایسه میکنی....
من به خونواده شوهرم انتقاد نمیکنم و دائم به خودش غر میزنم
دلارام جان خیلی خیلی صادقانه بهت میگم..اگر این رویه رو ادامه بدی قطعا بدون چون و چرا کارت به طلاق و جدایی میرسه..شک نکن در این موضوع...
اون با اینکه قبول داره اما در حضور من اعتراف نمیکنه...
نگفتی چند سالته..اما مشخصه اصلا پختگی لازم برای ازدواج رو نداری...مگه از روحیات مردها خبر نداری که این توقع رو از همسرت داری؟مگه نمیدونی غرورشون در چه حدیه؟
اطلاعات خودت رو ببر بالا در این زمینه
اتفاقا دلارام جان...همه از روز اول با همسراشون درگیر نیستن...تنشهایی که در زندگی به وجود میاد کم کم زندگی رو به سمت و سوی اختلاف های حاد تر میبره...
پس از همین الان با بالا بردن سطح فکر و درکت جلوی ورود زندگیت به این دورانهای بحرانی رو بگیر....
چون اگر این رویه رو ادامه بدی بهت گفتم که نتیجه اش چی قراره بشه...
موفق باشی
RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
سلام دلارام جان
با عرض خوش آمدگویی نکته ای مهم را بیان می کنم و آن هم اینکه حساسیتت را به اوج نبر و تا می توانی آرام باش و در زندگی به موارد مثبت زندگی بیاندیش مخصوصا نسبت به مادرشوهر !
عزیزم مادرشوهرت خصوصیات مثبت هم دارد پس سعی کن خوبی های او را ببینی حداقل به خاطر شوهرت نسبت به آنها مثبت اندیش باش !
توقعاتت را به حد پایین بیاور و تا می توانی نسبت به خواسته هایت توقعی از آنها نداشته باش که اینگونه زندگی برایت دلچسب تر خواهد بود و اگر هم برایتان خواسته ای را اجابت کردند طوری از آنها تشکر کن که انگار اصلا توقعی نداشتی !
این را هم متذکر می شوم که گفتم توفع نداشته باش نه اینکه نیاز نداشته باشی ! مثلا اگر نیازت را پاسخ دادند از انها طوری تشکر کن که گویی توقع نداشتی نه اینکه طوری برخورد کنی که انگار به آنها نیاز نداشتی !
باز هم می گویم نسبت به خانواده شوهرت مثبت اندیش باش تا زندگی آرامی داشته باشی !
RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس
دوستان عزیزم مرسی از راهنمایی های خواهرانتون..من جند روزیه که سعی میکنم باهاشون راحت تر باشم و اگر چیزی رنجوندم ، توی زمان مناسب و با احترام بهشون بگم..و خوشبین تر باشم.اوضاع خیلی بهتر شده.
مریم جان من 28 سالمه و تک فرزند هستم.