مادر منم عروس داره و منم یک خواهر شوهرم اما ...........

سلام
تازه عضو این سایت شدم البته خیلی وقته از مطالب این سایت استفاده میکنم راهنمایی ها ومشاوره ها وهمدردیها به من خیلی کمک کرده خیلی ناراحتم گفتم شاید با نوشتن قسمتی از زندگی خودم اینجا حداقل کمی آروم تر بشم.البته از راهنمایی دوستان هم استفاده کنم.
حدود دوسال نامزد بودیم الان نه ماهی میشه ازدواج کردیم خدا رو شکربا هم مشکلی نداریم چیزی که ذهن منو به هم میریزه رفتار های خانواده همسرم هست. من میدونم که آدم ها با هم تفاوت های زیادی دارند خیلی از رفتار هاشون رو به روی خودم نیاوردم اماواقعا خواهش می کنم بگیداگه خودتون رو جای من بذارید چکار میکنید چه حسی داشتید اگه جای من بودید.
:305:یکطرفه هم نمیشه قضاوت کرد.
زمانی که من نامزد کردم خیلی از فامیل هامون نارحت شدن فکر کرده بودن من عروسشون میشم جالبه با هم دعوا میکردن. نه ماهی گذشت خیلی برخوردها دیدم باز فامیل دست به کار شدن که اینبار تا داداشم ازدستشون نرفته زنش بدن با پررویی تمام حرف دختراشون رو پیش کشیدن من و خواهرم نذاشتیم داداشی از دست بره
حسابی آتیشی شدن برا درآوردن لج ما اومدن یکی از همین دخترای فامیل رو که برا ی برادرم در نظر گرفته بودن به برادرشوهرم قالب کردن! باورتون میشه مادر شوهرم از مردم شنید که پسرش قصد ازدواج داره!!!!

سلام همسايه 11

دقيقا مشكلتو نفهميدم حالا برادرشوهرت ازدواج ميكنه يا فقط حرف مردمه
حالا تو از چي ناراحتي

سلام چه زود جواب دادید
خانواده همسرم راضی شدند
ولی نمیدونم چرا اولین روزی که قرار بود عروس جدید دعوت بشه چیزی به من نگفتن من عصر مطلع شدم هرکار کردم نرم مادرم نذاشت به همسرم گفتم حداقل از تو انتظار نداشتم. کمی هم باهاش قهربودم اونجا که رفتم مادر شوهر گفت یادمون رفت بهت بگیم خداییش فقط همین جمله ناراحت شدم اما تحمل کردم خیلی اتفاقات دیگه رو هم تحمل کردم
چند ماه بعد قرار شد دو برادر با هم ازدواج کنن برنامه ای که برای عروسی داشتن اینجور بود که خلاصه شب عروسی من و همسرم مثل بقیه مهمون ها میرفتیم اونجا می نشستیم به نظر خودشون کاملا عادلانه بود ما دیگه اینجا کوتاه نیومدیم بالاخره به اونچه حقم بود راضی شدند در حقیقت خانواده همسرم بین دو پسر زیاد فرق میذارن اگه همسرم دنیا رو بهشون بده به هیچ میبینن اما کوچکترین کار اون یکی پسر یک دنیا براشون ارزش داره
بعد از عروسی هم عروسم که (همون عروس زورکی ) خیلی چاپلوسی میکنه کل فامیل شوهرم از قضیه نامزدی برادر شوهرم اطلاع دارن خیلی از فامیلای شوهرم بهش تکه چاپلوسی هاش رو میندازن ولی خانواده شوهرم فقط به اونا توجه دارن وقتی کار دارن شوهر من پسرشونه موقع تفریح ومسافرت ما از یاد میریم شرایط کاری همسرم جوریه که بیشتر روزهای ماه شیفت کاری داره وخونه نمیادتو روزای تنهایی سراغی از من نمیگیرن به خدا هر وقت برسم بهشون سر میزنم من از طرف خانواده پدریم کاملا تامینم فکر نکنید نیاز به محبت اونا دارم نه امامگه شوهرمن پسرشون نیست مگه این زن مادر نیست پدر شوهرم رفتارشون خیلی بهتره به خدا رفتارشون توهین آمیزه همیشه مادر شوهرم یا میره خونشون یا بشه زنگ میزنه از اول نامزدیشون اینجور بوده حال اینکه برای من اینطوری نبوده وقتی خونه پدر شوهرم هستیم مادر شوهر و عروس تو جمع باهم درگوشی حرف میزنن یا میرن تو اتاق با هم حرف میزنن و خیلی موارد دیگه
فامیلای شوهرم برای من خیلی احترام قائلند مادربزرگاش در حق همسرم مادری میکنند

[size=medium]همسايه جون واقعا هيچ مشكلي نداري .خانواده همسرت را همينجوري كه هستند از همين اول بپذير .وهيچ انتظاري ازشون نداشته باش .مشكل ما عروسهاي ايراني اينه كه انتظار داريم . خانواده شوهر منم همين جورن .تو هم در همون حد باهاشون صميمي شو .وبراشون كار انجام بده . روي جاريت هم اصلا حساس نباس سعي كن با هاش مثل دوست رفتار كني باهاش صميمي باش .باهاش رقابت نكن .خودت اذيت ميشي
براي خودت برنامه ريزي كن .كلاس ورزش برو .كمتر به اين مسايل اهميت بده

[b]
همسایه جان..عزیز دل خواهر میخوام یکم باهات رک صحبت کنم
شما یه مقدار حسود هستی جانم و نسبت به برادرت هم احساس مالکیت میکنی..دلت نمیخواد کسیکه تو اوکی ندی باهاش ازدواج کنه.

یه مقدار هم اخلاق این چی میگه اون چی میگه (ببخشید عزیزم اینو میگم به قول معروف خاله زنکی داری).
چرا هی میگی عروس زورکی؟؟ دختر رو به زور انداختن به پسره؟؟ به شما چه ارتباط داره گل من؟؟
مگه همه باید از شما مجوز بگیرن و ازدواج کنن با برادرت یا برادر شوهرت؟

مگه همه چیز باید اوکی شما باشه گلم؟؟
دوست داری یکی به خود شما بگه عروس زورکی؟یا اینکه خواهر یا دخترای فامیل شوهرت بگن: دختره خودشو به زور قالب کرد؟؟
من فک میکنم یه مقدار زیادی به خاطر اینکه فامیل دوست داشتن عروسشون بشی مغرور شدی.
ناراحت که نمیشی اینارو میگم؟:46:

شما که ماشاالله میگی من همیشه این تالارو مطالعه میکنم..ببین دیگران چه مشکلاتی دارند.
شما و شوهرت هیچ مشکلی نداری به زور میخوای مشکل درست کنیو زندگیو به خودتو شوهرت جهنم کنی؟

عزیزم شوهرت از اینکه کاری برای خانوادش انجام میده راضیو خوشحاله الکی عرصه رو بهش تنگ نکن با حرفات.
برادر شوهرتم خودش میدونه با کی ازدواج کنه یا نکنه..پدر مادر داره شما غصشو نخور فدات شم

سلام

دوستان عزیز در تاپیکهایی که از اخرین ارسال در اونا بیشتر از دوهفته میگذره نباید پست ارسال کنید.

ضمن اینکه عنوان تاپیک دوستمون هم مبهمه و تا درست نرکدن عنوان نباید پستی ارسال کنید.