-
واقعا خجالت اوره.
امشب توی اخبار یه پیرمرده نابینا رو نشون دادن که با سبد بافی اونم سبدی 500 1000 2500 تومن زندگیشو میگذروند 80 سالش بود اما انگار 60 سالشه . شاد بود با اینکه نابینا بود خدا رو شکر می کرد می گفت اگه یه لقمه نون از دسترنج خودم بخورم بهتر از اینه که کسی بهم نون بده .
اون وقت من با کلی دبدبه و کبکبه با کلی هزینه و کلاس هنوز یه کار ساده نتونستم برای خودم پیدا کنم . هر روز پا میشم میام اینجا غر می زنم که فلانی اینو بهم گفت فلانی این کارو کرد . من فلان کار رو میکنم .هزار تا فکر و خیال بیخود .در حالیکه همه دارن زندگی میکنن . این درو اون در میزنن برای زندگیشون من نشستم پشت کامپیوترو می خوام هم چی درست بشه کسی به من چپ نگاه نکنه ، همه خوب باشن، همه چی خوب باشه تا من لطف کنم برم سر کار .
کاش یه کم از فکر سالم اون پیرمرد رومن داشتم کاش یه کم فقط یه کم غیرت تو وجودم بود.
-
RE: واقعا خجالت اوره.
سلام
گزارش خبری مورد نظر رو من هم دیدم و بدون تردید من هم مثل شما هم به حالش غبطه خوردم و تلنگری هم به خودم زدم.
میدونین مشکل واقعی ما جوون ها چیه ؟!
انتظار داریم بدون هیچ زحمتی به همه چی برسیم. همینطور که خودت هم به این نتیجه رسیدی. ما ایرانی ها فکر میکنیم با نشستن پشت میز و گرفتن یه کار اداری و پشت میز نشینی که اصطلاحا (شغل آبرومندانه) خطاب میکنیم میتونیم اول زندگیمون و بعد جامعه و کشورمون رو بسازیم. خیلی ها سرسری این ضرب المثل معروف رو که "نا برده رنج، گنج میسر نمیشود" میگیم و براحتی از کنارش عبور میکنیم. حقیقت اینه که تا تلاش نکنی و خودتو به این در و اون در نزنی هیچ فرجی حاصل نمیشه. بیشتر جوون ها بدون اینکه یه حرکتی به خودشون بدن میگن که کار نیست و انتظار دارن اطرافیان یه موقعیت شغلی براشون مهیا کنن که آقا بره سر کار.
حقیقتا جامعه و کشور ایران از بابت ایجاد شغل و کارآفرینی خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که بشه توضیح داد موقعیت و فرصت وجود داره فقط کمی همت و غیرت و تحمل فشار و صبر لازمه!
درسته که جامعه سیاسی و حکومتی ایران دچار زد و بند های سیاسی و حیف و میل بیت المال و اختلاص و ... هست ولی دلیل نمیشه که دست رو دست گذاشت تا همه موانع مرتفع بشه تا بعد ببینیم که میشه تو این فضا فعالیت جدیدی رو شروع کرد یا نه !
به نظر من تو هر کاری مهمترین نکته قدم اول در هر کاری هست که اگه با ایمان برداشته بشه نتیجه هر چی که باشه مثبت خواهد بود. حتی اگر منجر به شکست بشه .
به شخصه با اینکه موقعیت های زیادی جهت استخدام و کار اداری دارم ولی راه خودمو انتخاب کردم و همه تلاشمو برای رسیدن به هدفم انجام خواهم داد.
-
RE: واقعا خجالت اوره.
دیشب داشتم به کارهایی که تا حالا انجام دادم فکر میکردم
کاراموزی توی بانک 2ماه
ادامه تحصیل
به کار تابپ توی به شرکت بزرگ بعد از سه ماه تموم شدن قراردادوبیکارشدن
یک ماه کار توی سرشماری
کار توی یه دفتر کپی و تایپو فروش لوازم الکتریکی بعد از 2 ماه بیکار شدن
ادامه تحصیل
تدریس کامپیوتر 3 ماه
رفتن به کلاس های برنامه نویسی یک سال
کار توی یه شرکت برنامه نویسی 1 ماه
به کجا دارم میرم با این زندگی مسخره ام هنوز نمی دونم چی میخوام از زندگیم. هنوز بلد نیستم زندگی کنم .نه اینقد مهارت دارم که یه کار خوب انجام بدم نه اینقد شهامت که یه کار ساده انجام بدم.
-
RE: واقعا خجالت اوره.
رشته شما چیه و می خوای به چه سطحی از رشته تحصیلی برسی؟
-
RE: واقعا خجالت اوره.
من رشتم نرم افزاره و دیپلم من هم فنی هست اون زمان برای اینکه زودتر برم سر کار رفتم فنی حرفه ای که بزرگترین اشتباه زندگی ام رو کردم رفتم به امید اینکه بعداز دیپلم برم سرکار اما الان 10 سال از اون موقع میگذره و هم هم دوره ای های من تو رشته های دیگه رفتن سر کار اما من موندم هنوز هاج و واج . فوق و دیپلم و بعد لیسانس اما بازم بیکار مشکل اصلی خودمم نه رشتم . خودمم که بلد نیستم زندگی کنم .بلد نیستم یه رفتار درست داشته باشم هنوز مثل بچه ها دارم فکر میکنم و زندگی می کنم .نه مثل یه ادم عاقل و بالغ هنوز بلد نیستم دو تا کلام حرف بزنم فقط غرور .غرور . همش عجله دارم دوست دارم یه کاری که میکنم زود انجام بدم بی نقص باشه . همه چی بلد باشم . اقا بالا سر نداشته باشم. دو روز رو خودم ار میی کنم برنامه می ریزم بعد زود سر دمی شم همه برنامه هامو می زارم کنار فکر می کنم به خاطر شکست های قبلیم که زود از همه چی خسته می شم میگم اینم فایده نداره.ولش کن.