با دیدن شواهدی از حضور کسی در منزل آیا نباید به شوهرم شک کنم ؟
سلام به همگی
من 27سالمه و شوهرم 28 یه دختر 21ماهه هم داریم خیلی داغونم نمیدونم باید به شوهرم اعتماد کنم یا نه ما تقریبا یه سالی می شه اومدیم تهران تقریبا 2ماه بود رفته بودم شهرمون البته شوهرم هم تو این مدت میومد و میرفت بعد از اینکه برگشتم تو کابینت زیر ظرفشویی یه کیسه بی رنگ که توش یه دسته گل مچاله با یه کاغذ راهنما و جلد کاندوم و کاغذ سانویجی و کلی ته سیگاردیدم حسابی داغون شدم کیسه بدست رفتم پیشش گفتم کی برات گل خریده در حالی که خشکش زده بود گفت یکی گفتم کی گفت یکی دیگه برا شرکت اورده بودند گفتم کی و یه اسمی پروند بعد که محتوای توشو نشون دادم گفت مال من نیست وکلی قسم خورد گفت حتما کار دوستام البته رو یکیش تاکید داشت گفت اون از این احمق بازیا زیاد می کنه ولی فکر نمی کردم با من هم از این کارا بکنه(البته قبلا یه چند مورد از شوخیهای مسخره شون که با زندگیه آ می کنن و میشینن می خندند تعریف کرده بود برام البته شوهرم نه)به نظرتون باورکردنیه هر چند من لحظه ای باور میکنم ولحظه ای بعد کل وجودم رو شک می گیره به نظرتون چیکار کنم
RE: سردرگمم!یعنی شوهرم راست می گه
سلام آرمیتا جان
نظر من اینه که بعیده کسی این همه خلاف انجام داده باشه و آثارش رو پاک نکرده باشه.احتمالا (99 درصد به بالا)از همون شوخی های بی مزه شونه.به همسرت بگو به این دوست بی مزه ات خودم شخصا اخطار میکنم از این شوخی ها با من و زندگی من نکنه.
RE: سردرگمم!یعنی شوهرم راست می گه
فرشته مهربان عزیز می شه خواهش کنم خودتون زحمت یه عنوان مناسب رو بکشید من که چیزی به ذهنم نمی رسه (خیانت شوهرم خوبه)
نگین جان شوهرم هم همینو می گه.میگه من چقدر باید احمق باشم که هم یه همچین کار احمقانه ای بکنم و هم همه چیزای حساس رو ردیف بچینم کنار هم ولی نمی دونم اصلا نمی تونم کامل اعتماد کنم آخه خودش خیلی اصرار داشت که ما بیشتر بمونیم شهرمون وخیلی حرکات ریز مشکوک دیگه اصلا من همش فکر می کنم چطوری دوستش اینقد سریع و دور از چشم شوهرم میتونه اینکارو بکنه و کلی چراهای دیگه که شوهرم به همشون می گه نمیدونم دیگه و بدتر از همه اینکه هیچ حرفی به دوستش نمی گه و می گه اونموقع می فهمه که به هدفش رسیده(دوستش) من خودم میدونم چیکارش کنم
نمی دونم دیگه چیکار کنم چند روز دیگه خانوادش میان خونمون می خوام به مامانش بگم نمی دونم کسی درکم می کنه یا نه ولی کل وجودم را سوال های بی جوابه و شب و روز هم کارم شده فقط گریه ولی پیش شوهرم سعی می کنم آروم باشم وگفتم می خوام پیش یه مشاور بریم گفته باشه ولی خدا رو شکراینطرفا(غرب)اصلا مشاور نیست مثل اینکه
RE: سردرگمم!یعنی شوهرم راست می گه
ابدا كس ديگه اي رو تو جريان نزار
و اگه زندگيتو دوست داري به موضوع پر و بال نده من اين راهو رفتم و دودش بد جوري رفته تو چشمم
نتيجه ش بي پروا شدن شوهرت تو اين مسائل و شكسته شدن حرمت هاست
باور كن كه چيزي نبوده و محكم بچسب به زندگيت دورادور مراقبش باش و كم و كاستي هاي زندگيتو جبران كن و تا ميتوني ديگه طولاني مدت سفر نرو تا اگه شوخي بوده كه 100% بوده ديگه زمينه ش پيش نياد
RE: سردرگمم!یعنی شوهرم راست می گه
به فرض که شوخی ای در کار نبوده و این قضیه واقعیت داره
خب که چی؟
تو که نمیتونی چیزیو ثابت کنی. بری پیش مشاور که چی بشه خواهر من؟
که بهت ثابت بشه که شوهرت با یه زن دیگه خوابیده؟!
آخرش که چی؟
من توصیه میکنم دیگه به این قضیه اصلا فکر نکن
ولی حواستو بیشتر جمع کن.
میگم فکر نکن چون فکر کردن به این موضوع چیزی جز خودخوری برات نداره
ضمنا کیسه اگه مشکی بود، احتمال اینکه کار شوهرت باشه خیلی بالا می رفت
ولی چون شیشه ای و بی رنگ بوده، پس به احتمال زیاد میتونه کار دوستاش باشه
در حال حاضر چیزی که واست خوبه اینه که به شوهرت اعتماد داشته باشی
والسلام
RE: سردرگمم!یعنی شوهرم راست می گه
آرمیتا جان
در هر صورت اگر به مادر شوهرت بگی ضرر میکنی.کسی نباید از مشکلات بین شما مطلع بشه. باید همه فکر کنن شما یک خانواده مستحکم هستید و هیچ چیز بینتون رو خراب نمیکنه (حتی در ظاهر) به هر کسی بگی مطمئن باش یک نقطه ضعف دادی دستش.
اصرار شوهرت برای نیومدن شما شاید به این خاطر بوده که با جمع شدن دور هم با دوستاش بهش خوش میگذشته یا میخواسته شما بیشتر پیش خانوادت باشی و از لحاظ روحی شارژ بشی.
به نظر من به شوهرت بگو ترجیح میدی دوستش فکر کنه به هدفش رسیده تا اینکه یه فکر نامعقول ذهن شما رو اشغال کنه بگو باید دوستش رو آشکارا باز خواست کنه مثلا گوشی رو رو آیفون بذاره و باهاش صحبت کنه تا شما هم بشنوید. به نظر من اگر خیلی علاقمند به آشکار شدن حقیقت هستید فقط همین راه رو داری.مادر شوهرت چه کار میتونه بکنه؟
البته اینها کاری بود که اگر من در موقعیت شما بودم میکردم. شاید راههای بهتری هم باشه!
RE: سردرگمم!یعنی شوهرم راست می گه
از همه دوستانی که نظر دادن ممنون نظراتون خیلی آرومم کرد چون من همش فکر می کردم شاید من خیلی ساده لوحم که حرفاشو قبول کردم ولی وقتی دیدم شما هم نظرتون همینه آروم شدم
منم خیلی سعی می کنم به شوهرم اعتماد داشته باشم و این موضوع رافراموش کنم ولی با کوچکترین حرکت مشکوکی کلا به هم میریزم در ضمن من واقعا نمی دونم دورادور مواظبت یعنی چطوری
در ضمن قبلا هم یه اتفاقاتی افتاده بود که حساسیت منو بیشتر کرده
مثلا یه پروفایل با ایمیل و عکس اون که خودشو مجرد معرفی کرده بود و با خانومهای زیادی دوست بود ولی متاسفانه اون موقع هم چون خیلی عصبی بودم قبل از این که دقیقا بررسی کنم ببینم چی به چیه زود به شوهرم نشون دادم واون هم تا دید گفت حتما اشتباهی شده و یه پیام به صاحب اون گروه داد و اون پروفایلم دیگه گم وگور شد(البته تو یه گروهی که شوهرم بود اون پروفایلو دیدم)که ته قضیه رو در بیاره که هیچ وقت هم درنیومد
یا اینکه یبار که برا یه سفر چندروزه که البته نزدیک 2 هفته طول کشید به اربیل رفته بود بعد برگشتنش من یه ااس ام اس تو گوشیش دیدم که نوشته بود "لیلا جان من تو لابی هتل منتظرت بودم نیومدی نگران شدم" در مورد اینم که توضیح خواستم گفت حتما آقای x(کسی که آشنای اینا تو اربیل بود)زده لیلا خانومی هست که یه رابطه دوستانه باهاش دارن و............
که البته من همه اینارو تقریبا فراموش کرده بودم که با اتفاقی که اخیرا افتاد دوباره برام تداعی شدن بعضی وقتا فکر می کنم نکنه شوهرم یه آدم چند شخصیتی باشه که کارهایی که می کنه رو فرامش می کنه چون رفتارش با منو دخترم هم خیلی خوبه
دوستای با تجربه لطفا بیایید و راهنمایی کنید ونظرتونو بگید
نگین جان اتفاقا من هم اولش همینو ازش خواستم که به دوستش زنگ بزنه ولی اون گفت اولا اون که نمی یاد بگه آره من کردم دوم اینکه مطمئن باش من از هر کدوم از دوستام که بخوام این کارو گردن می گیرن
خلاصه اینکه زیر بار نمیره
RE: با دیدن شواهدی از حضور کسی در منزل آیا نباید به شوهرم شک کنم ؟
تو بعضی از شرایط آدم باید خودشو به ندیدن و نشنیدن بزنه... به نظر من دیگه به شوهرت چیزی نگو اما خودت حواست بهش باشه جوری که متوجه نشه....
انشالله که اعتماد مثه فبل به زندگیت برگرده
RE: با دیدن شواهدی از حضور کسی در منزل آیا نباید به شوهرم شک کنم ؟
سلام.
با شناختی که از آقایون دارم میتونم این اطمینان رو به شما بدم که به احتمال 99% خیانت از طرف شوهر شما نبوده اگر اینطور بود اینقدر بی حساب و کتاب انجام نمی داد!
RE: با دیدن شواهدی از حضور کسی در منزل آیا نباید به شوهرم شک کنم ؟
سلام آرمیتا جان
چرا اینقدر طولانی مدت اونم تنهایی به سفر می ری!!!!!!!
دلیل خاصی داره؟