اگه ممکن باشه بعدا این تاپیک رو پاک میکنم.
من الان تک فرزند خانواده هستم.تنها خواهرم 30 سالش بود.سال 87 فارغ التحصیل شدم.من از زمانی که رفتم دانشگاه از طرف پدرم تحت فشار بودم که چرا بیشتر میشینم تو خونهالبته دانشگاه کم کم روابط با رفقا رو کم کرد
خلاصه دانشگاه تموم شد
این رو بگم که من از 20 سالگی زیر فشار پدرم بودم که ازدواج کنم.به انحاء مختلف گوشه کنایه می زد.حتی میگفت من اگه جای تو بودم 15 سالگی ازدواج میکردمبعد از درسم دنبال کار بودم ولی متاسفانه شرایط جور نشد...
تو همین زمانا از طریق یه سایت همسریابی با فردی که نسبتا شرایطش برام جالب بود آشنا شدم،ولی نبود کار نهایتا به جدایی ما منجر شد.
تا اینکه بهمن 89 خواهرم که سابقه مشکل قلبی داشت به کما رفت و بعد 10 روز فوت کردبا اینکه خواهرم تو کما بود ولی پدرم تو همون روزا میگفت تو بیا ازدواج کن و من خرجیت
رو فعلا تا زمان کار پیدا کردنت میدم.
آخه کدوم انسانی وقتی دخترش تو اون شرایط بود پیشنهاد ازدواج میداد؟
اون هم با شرایط روحی من خلاصه 3 ماه بعد از فوت خواهرم با واسطه پدرم با دختر دوستش آشنا شدم
و با سه جلسه رفتن و اومدن مادرش و یه سری سوالات من
بعد دو هفته عقد کردیم
من فقط میخواستم خلاص شک از همه فشارای پدرم و فوت خواهرم.
حالا از اینکه نتونستم راحت و بی فشار درسم رو ادامه بدم و با فرد مورد علاقم ازدواج کنم
یه جورایی افسردگی گرفتم و مجبورم خودم رو تا میتونم خوب نشون بدم
حتی با طرفم دو جلسه در ماه اخیر رفتیم مشاور و ایشون هم حرف من رو تایید کردن که
نباید با اون شرایط ازدواج میکردم و البته راهکارهایی دادن
بنده با اینکه مثبت گرا هستم ولی واقعا دارم زیر این فشارای روحیم له میشم.هیچ انگیزه ای برام نمونده.
شرایط طرف مقابلم بد نیست و معلم پیش دبستانی هست
من با دید کلی باهاش آشنا شدم ولی بعدا دیدم فضای فکریش ساده هست و به من نمیخوره.
ما نامزد نبودیم با اینکه خواستم یک ماه نامزد باشیم.
هیچ جذابیت روحی و فکری یا ظاهری و بدنی برام نداشته و نداره.
حتی زناشویی هم برای من با اکراه هست...با اینکه آدم گرمی بودم
ولی بعد از دواج کم کم سرد شدم تا جایی که الان علاقه ای زیاد ندارم و خوب به هر حال چن روز یه بار هست
ولی مادرش گفت برادراش نمیذارن نامزد باشید.
خیلی نه ولی تا حدی تو زندگی سایه سنگین دو تا برادر بزرگش بوده.
دید برادراش تقریبا بسته بوده تو زندگی با اینکه شاید تو ظاهر اینجوری نباشن.
مذهبی هم نیستن برادراش که بگیم ...
بازم میگم مجموع شرایطش خوبه ولی واسه ازدواج با کسی دیگه.
من از پدرم طلاق گرفتم با این ازدواج
دلم به حال اون هم میسوزه که بخوام ازش جدا شم.
لطفا حال خراب من رو تو همه این شرایط در نظر بگیرید.
ولی تازه حدود 4 ماهه که حالم نسبتا خوب شده و متوجه شرایط شدم.