متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
من یک زن 26 ساله هستم.18 سالگی با همسرم ازدواج کردم که قبل اون عاشق یک شخص دیگه ای بودم.ازدواجم با همسرم 100% خواسته خودم بود.بعد از ازدواجم پدرم یک مریضی سخت گرفت و بعداز عروسی ما فوت کرد.یک سال بعد عروسی و یک سال بعد فوت پدرم شوهرم بهم خیانت کرد.اون موقع من 21 ساله بودم و ضربه ی روحی خیلی بدی خوردم.برای انتقام گرفتن از این کار شوهرم با عشق قبل ازدواجم رابطه پیدا کردم و این رابطه یک ماه طول کشید.بعد از این اتفاقات بیشتر عشق و علاقه به شوهرمو از دست دادم.الان یک دختر دو ساله دارم.اما مشکل تازه من اینه که یکی از بستگان نزدیک شوهرم که 8 سال هم از من کوچیکتره بهم ابراز علاقه کرده و من درگیر رابطه با اون شدم.رابطه ی جنسی بین ما هنوز بوجود نیومده.اما اون ادعا می کنه که عاشقم شده و........من هم بهش وابسته شدم.ازتون راهنمایی می خوام.لطفا بگین چکار کنم.مرسی
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
من نمي تونم نظر كارشناسي بدم، ولي به نظرم رو خودتون كار كنين و اگر مي تونين به زندگي با روال عادي خودتون برگردين. خيانت چيز خوبي نيست ، چه از طرف مرد چه از طرف زن.
ايمانتون رو به خدا بيشتر كنين و ازش بخواين محبت شوهرتون رو براتون بيشتر كنه.
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
سلام
اگه به خودت و همسرت رحم نمی کنی
به اون فرشته کوچیکت رحم کن
نمی دونم چه طوری می تونی تو چشم های فرشته ی کوچولوت نگاه کنی و حرف از رابطه و خیانت بزنی
می دونی این کار تو تمام آینده کوچولوتو به خطر می ندازه
تو رو خدا به زندگیت یه کم منطقی تر فکر کن
خیلی خیلی سریع همه چیزو تموم کن
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
دوست عزیز به همدردی خوش اومدی
میتونم حدس بزنم ضربه ای که تو از کار کاملا اشتباه همسرت خوردی چه تاثیر بدی روی تو گذاشته..چقدر تو رو ازرده و روح و روانت رو اذیت کرده.
اما عزیزم تا حالا فکر کردی چرا اینطور شد؟منصفانه کلاهتو قاضی کردی که چرا همسرت به همچین مرحله ای رسید؟از کی فاصله تو وشوهرت انقد زیاد شد؟
عزیز من اشتباه رو با اشتباه جبران نمیکنن...اگه کسی خیانت اول از همه به خودش ظلم کرده..روح و روان خودش رو الوده کرده..استرس و دل نگرانی رو وارد زندگی خودش کرده..عذاب وجدان رو برای خودش اورده.
به بچه ات نگاه کن..چه انتظاری ازتون داره..جز مادر با محبت.جز پدر حمایت کننده.جز خانواده پابرجا..
نقل قول:
یکی از بستگان نزدیک شوهرم که 8 سال هم از من کوچیکتره بهم ابراز علاقه کرده
چیکار کردی چه رفتاری داشتی که بستگان نزدیک شوهرت همچین اجازه ای به خودشون میدن.دختر تو قراره تو این فامیل بزرگ بشه..قراره با چه دیدی بهش نگاه بشه؟دختر یک زن خائن؟؟
عزیزم تو مسئولی نسبت به روح و روان و زندگی خودتو بچه معصومت و همسری که خطا کرده اما تو باید کمکش کنی..
زندگیتو دستی دستی به اتیش نکشون..فکر کردی اگه شوهرت بفهمه چی میشه..به ایندت به زندگیت فکر کردی؟
تا کی میخوای ادامه بدی..یه روز با عشق قدیمی یه روز با فامیل یه روز با این مرد یه روز با اون مرد..عین دستمال کاغذی ازت استفاده کنن و دور بندازنت..در خوشبینانه ترین حالت..اگه زندگیتو به اتیش نکشونن.
تموم این کارا رو بذار کنار...به خدا توکل کن..برو پیش مشاور..زخم خوردی اما راهش اینه که زخمت رو درمان کنی..خشمت رو باید ازراه درست ابراز کنی.
میتونی دوباره زندگیتو بسازی..تو خانوم خونه بشی مردت اشتباهشو جبران کنه و دخترت پدر و مادر واقعی داشته باشه..نه زن و مردی ...که فقط به فکر هوس خودشونن
موفق باشی
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
سلام دوست عزیز
هر چه زودتر رابطه ات را قطع کن و به حل مشکلات خودت و زندگیت بپرداز نه بوجود اوردن یک مشکل جدید !
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
دوستان محترم متوجه ی قضاوت و سرزنش هایی که می کنید باشید .
بعد هم دوستان محترم تا دری به تخته می خوره و چیزی می شنوید خیانت را از جایگاه ذائقه ی خودتان تعریف نکنید .
لنا
چه کمکی می خواهی ؟
همسرت در شرایط امروز زندگی چگونه است ؟
آیا او هم با کسی ارتباط دارد ؟
تصمیم داری در این زندگی بمانی ؟ و اگر پاسخت مثبت است چرا ؟
چرا تصمیم به انتقام گرفتی ؟ حس و حالت و افکارت چی بود ؟
چرا همسرت را با خواست صددر صد انتخاب کردی ؟ از چیزی فرار کردی یا او را دوست داشتی ؟
در زندگی با همسرت چه خلاهایی داری ؟
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
همسرم در حال حاضر با کسی رابطه ندارم یا اگه داره من اطلاعی ندارم.تصمیم دارم تو این زندگی بمونم اما نه به خواست خودم به اجبار چون چاره دیگه ای ندارم.شوهرم با دوست دختر قبل ازدواجش رابطه پیدا کرد ومن وقتی دیدم به خاطر اون کسیو که با تمام وجود دوست داشتم کنار گذاشتم اما اون بهم خیانت کرد تصمیم گرفتم ازش انتقام بگیرم.فکر می کردم با ازدواج تمام مشکلاتم حل میشه و عشقمو فراموش می کنم.در حال حاضر همسرم کاملا به من بی توجه است.به افکار عقاید نظرات و نیازهای من هیچ توجهی نداره.هیچوقت وقتی برای هم صحبتی با من نداره.واقعا نمیدونم که چکار باید بکنم.
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
چرا فکر می کنی چاره ای به غیر از زندگی کردن نداری ؟!
چرا اینقدر از دنیای همسرت و زندگی ات فاصله داری که حتی نمی دانی همسرت با کس دیگری ارتباط دارد یا خیر ؟
برای این زندگی انگیزه نداری ؟
از پدرت برایمان تعریف کن . پدرت چه نقشی در زندگی تو داشت ؟ چقدر برات مهم بود ؟ چرا مهم بود؟
از مادرت بگو
از خواهر ها و برادرها
و همینطور از فرزندت .
در حال حاضر از زندگی چی می خواهی
چه چیزی می تواند واقعا ترا خوشحال کند ؟