تردید طرف مقابلم در ازدواج

سلام.من دختری 33 ساله تحصیل کرده و شاغل.1.5 سال پیش با آقایی از طریق سایت همسر یابی اشنا شدم که دارای 1 فرزند 8 هستند و همسرشان فوت کرده.ایشان بعد از این همه مدت به طور مدام میگویند که من به دلشان ننشستم اما هر چه من اصرار بر خاتمه رابطه را دارم میگویند که به من فرصت بده...ایشان 10 سال از من بزرگترند و وضعیت مالب بهتری نسبت به من دارند و ضمنا از ظاهر من نیز زیاد ایراد میگیرند و می گویند ان تاثیری که باید دردل ایشان نگذاشته ام!!!!!!! و حتی میگویند اگر وضعیت مالی و یا شرایط زندگی دیگری داشتی شاید میتوانستی اثر بهتری بگذاری و مشکل دیگرشان این است که من شهرستانیم و ایشان تهرانی!!!!!!.3 بار مشاوره رفتم که دو مشاوره به من پیشنهاد قطع ارتباط و دیگری ادامه ان را توصیه کرد.ضمنا ارتباط ما زیر نظر و با اطلاع خانواده است. از خوبیهای همسرشان و حتی ظاهر ایشان خیلی تعریف میکنند جالبه من عکس ایشان را دیدم خیلی معمولی است و به نظر من حتی پایین تر از حد متوسط.اما خانواده اش وضعیت مالی خوبی داشته اند و مرتبا از کلاس و..انها صحبت میکند با این که به ایشان علاقمندم اما احساس میکنم در حال خورد شدن و تحقیرم..لطفا راهنمایی بفرمایید.....

به نظرم بهتره قطع رابطه کنید چون ایشان همانطور که گفته زیاد مورد علاقه اش نبودی و اختلاف سن هم ممکنه براتون مشکلاتی داشته باشه و از همه مهمتر ازدواج قبلی ایشان هم تاثیرات خودش رو به همراه داره .

سلام خواهر خوبم

اینهمه کلاس قبل از ازدواج؟؟؟؟؟؟معمولا همه سعی میکنن طرف رو حسابی خام کنند قبل از ازدواج و بعد از ازواج شروع کنند به این حرفها

ایشون خیلی زود شروع کردند...

مطمئن باش این اوضاع بعد از ازدواج بهتر نخواهد شد.ایشون از همسرش در ذهنش بت ساخته و هرکسی از راه میرسه رو با اون مقایسه میکنه....
قبول داریم که فوت همسرش براش دردناک بوده اما کم کم باید این موضوع رو هضم کنه و بعد برای ازدواج پا پیش بذاره

ضمنا این اقا اصلا مسئله ناز و نیاز رو در نظر نمیگیره

خانومی..خودتو انقدر دست کم نگیر...چرا باید با کسی ازدواج کنی که ذره ای از حساسیتهای زنانه بلد نیست؟
این اقا با 43 سال سن هنوز متوجه نشده روحیه یه زن چقدر ظریفه...

سلام.چرا کسی پاسخ من را نمیدهد...اینقدر این موضوع بی اهمیت است!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لطفا راهنمایی کنید

دوست عزیز قضیه بسیار روشنه. اصلا مناسب هم نیستید. جای بحث بیشتر نداره!:310:

سلام بارانی

به تالار همدردی خوش آمدی

وقتی این آقا با این صراحت جواب منفی به شما می دهد چرا ادامه صحبت و ارتباط؟

با ایشان کات کن ، اگر او نپذیرفت و خواست که با هم ارتباط داشته باشید . بدان که او می خواهد با شما رابطه غیر از ازدواج برقرار کند و حرفهاش هم برای این است که اولاً حساب ازدواج باز نکنی و ثانیاً دختر معمولاً هرجا رفتار و حرفهای تحقیر آمیز می شنوند از کسی که احساسشون را برانگیخته بیشتر آویزون طرف می شوند و می خواهند جذبش کنند و لذا مردها هم از این ضعف اسحس حقارت تولید شده و تلاش برای جلب نظر سشوء استفاده کرده و رابطه را به تأمین خواسته های جنسی می کشانند .

اگر اصرار دارد که رابطه را ادامه دهید اما ازدواج نه یا به شاید و ممکن است و ... وکول کرد مطمئن باش همانی که گفتم هست ایشون دنبال دوستی و استفاده از شماست .


.

دوستان من تازه واردم،چه طور براي تاپيكم اسم موضوع انتخاب كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/:302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:325:

سلام باراني عزيز

اين آقا خيال كرده كه نوبرش رو اورده كه اينقدر برات كلاس ميذاره، ولش كن بذار بره، حيف تو نيست كه ميذاري با حرفاش تحقيرت كنه.

اتفاقا شما شرايط ايده آلي براي ايشون داري. ولي ايشون ميخواد اينقدر تحقيرت كنه كه شما فكر كني كه اوني كه از هر نظر عاليه شخص آقاست نه شما. تا شما رو به خودش وابسته كنه و حسابي تو اين مدت شارژ عاطفي اش رو از شما بگيره.

ممنون از راهناییتون.ولی ایشون به نظر من زیادی صادقه و اینکه هیچ وقت پیشنهاد غیر متعارف نیز نداده چون فرد معتقدیه...من به ایشان علاقمند نه آویزون...دوستان خوب بهتر است نظران کارشناسه بهم بدهیم نه احساسی و دختر بچه وار....بیایید کمی بالغ شویم..متشکرم

عزیزم... شما اصرار داری که جواب بله رو از ما بگیری؟ خب نمیشه!
.
.
ببین وقتی از ظاهرت ایراد میگیره و میگه به دلش ننشستی راست میگه. من مردی رو ندیدم که در گفتن چنین حرفهایی خالی ببنده. اکثرا آقایون در این زمینه روراست هستند. یعنی اگر میگن جذب نشدن واقعا نشدن!
.
.
من می دونم شما دنبال چی هستید. انقدر احساسات بر شما غلبه کرده که می خواهید الا و بلا به همین آقا برسید.
از لغت آویزونی که برای شما بکار برده شد ناراحت نشید. هیچ وابستگی ای از روی تنفر بوجود نمیاد بلکه همش از روی علاقه هست. ایشون همسرشون فوت کردند و یک بچه دارند و شما یک دختر خانم جوانی هستید. قاعدتا ایشون باید التماس شمارو بکنن که باهاشون ازدواج کنید اما چرا برعکس شده؟ جوابش اینه: اصرار شما برای ازدواج: اونم با مردی که اذعان کرده شما جذابیت لازم رو براش ندارید.
می دونم پذیرفتن این حقایق براتون تلخه و احساس بدی رو تجربه می کنید اما به این فکر کنید با همین وضعیت وارد زندگی این آقا بشید و مدام بهتون سرکوفت بزنه که خودتو بهم انداختی! اون موقع پذیرش چنین حرفی به مراتب سختتر و دردناک تره. اینکه وقتی میخوای تموم کنی واسه چی میگه فرصت بده دلایل زیادی میتونه داشته باشه...یا میخواد از حسش مطمئن شه و یا می خواد همینجوری شمارو داشته باشه.
تنها شانسی که برای شما وجود داره اینه که کاملا ازش دوری کنید و بهش بگید نظرتون در موردش تغییر کرده و ترجیح می دید یه مدت فقط سکوت کنید.
ازش فاصله بگیرید و بگذارید خووووب در مورد شما فکر کنه. اصرارهای گاه و بیگاه شما و فشاری که بهش میارید اونو بیشتر گیج کرده. بهش فضا بدید. اگر خودش اومد و پیشقدم شد فبها...وگرنه نه امروز باهاتون ازدواج می کنه و نه هیچوقت دیگه...