براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
سلام
بچه ها من چندتا تاپيك متفرقه زدم وسعي كردم مشكل اصليمو فراموش كنم شايد از ترس وابستگي
اما ازدستش راحت نشدم و بهتر ديدم راستشو بگم
3ماهه جداشدم
يك هفته بيش براي مشكلي كه در مورد مهريه و ... داشتم چيش وكيلي براي مشاوره رفتم اما نگفتم جدا شدم و گفتم در حال جدايي ام و راهنماييمو خواستم
بعد ازون هم چند بار از طريق اس ام اس راهنمايي خواستم
اولا تورو خدا نگين چقدر بچه است و اين كه از اول جوابش معلومه.ازين ادم خوشم اومده
اما هم اون فكر ميكنه من هنوز جدا نشدم و دايم داره به صبر دعوتم ميكنه
هم من اصلا نميدونم مجرده يا متاهل
خلاصه فكرمو درگير كرده و نميدونم چجوري از دست اين فكر خلاص شم
از يه طرفم ميگم شايد تنهايي اين حسو بهم داده كه ازين ادم خوشم اومده
شما بگين چيكار كنم از دست اين كنجكاوي احمقانه خلاص شم
هر جوريم سرمو گرم ميكنم,ورزش و... جواب نميده
درضمن بگم من با همسر قبليم دوست بودم و بعد فهميدم اعتياد داره و زود جدا شديم و دلبستگي خاصي بهش نداشتم
مرسي
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
یلدای عزیز سلام
تو یه مقاله خوندم که به فاصله کم بعد ازطلاق تصمیم به ازدواج مجدد نگیرید (البته لینکشو برات پیدا نکردم که بذارم)
اما تو هر چقدر به همسر سابقت بدون احساس بوده باشی اما به هر حال یه رابطه عاطفی و جسمی داشتی که خواه نا خواه روح و جسم تو بهش عادت کرده.الان با طلاق دچار یه خلاء شدی و بدن و ذهن تو بدنبال یافتن یه جایگزین میگرده.
نشونش هم اینکه بدون اینکه ازطرف مقابلت چیزی بدونی و حتی بدونی مجرده یا متاهل ازش خوشت اومده.اینجا ذهنت که دنبال جایگزین برای همسر سابقت میگشته اولین کسی که پیدا کرده رو به اشتباه علاقمندی تصور میکنه.
یلدا جان به نظر من حتی مجرد هم باشه فرقی نداره حتما باید جدا بشی مثلا پیش یه وکیل خانوم برو چون تو الان شرایط نداری که بتونی منطقی اون اقا یا هر مرد دیگه ای رو بررسی کنی و ممکنه از چاله در بیای و توی چاه بیفتی.
فعلا باید به خودت زمان بدی تا با تجربه طلاقت کنار بیای.
یادمه تو یکی از تاپیکا خیلی خوب به توقف فکر اشاره کرده بودی الان جاییه که خودت هم باید انجام بدی.:72::72:
موفق باشی
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
مرسی بهار جان
خودمم میدونم اما انگار. منتظرم یکی بیاد و گوشمو بپیچونه
مرسی از. یاد آوریت
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
سلام
این حس شما فقط بخاطر فرار از تنهایی که خودتونم بهش اشاره داشتید وگرنه چه لزومی داره از وکیلی که صرفا بخاطر راهنمایی دارید باهاش ارتباط کاری انجام میدید خوشتون بیاد!
به نظرم باید صبر کنید تا فاصله رابطه قبلی هیچ تداخلی با بعدی پیدا نکنه. در ضمن اصلا لزومی نداره بهش نگید جدا شدید!(به نظرتون چه حسنی داره کتمانش!) اگه بگید جدا شدید و اونم حسش بشما دوطرفه باشه نشانه هایی را خواهید دید ازش.ولی اینطور که به نظر میرسه ایشون فقط از دید کار حرفه ایش داره بشما نگاه میکنه پس مراقب باشید بیخودی دل نبندید که بعدا براتون دردسرشه.
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
ممنونم
ميدونم فقط بخاطر تنهاييه
بهش نگفتم جداشدم چون لزومي نداشت و فكر نميكردم ازش خوشم بياد
در ضمن مشكل من اينه كه نا جه مدت با اين جور وابستگياي بچه گانه بجنگم
از كجا بفهمم احساسم تعديل شده يا نه و تصميمم منطقيه يا احساسي
اومديم و مثلا اين اقا خواستگارم بود
بايد فكركنم يا بزارم زمان بگذره
اينه كه ميگم نميخوام براي فرار از تنهايي اشتباه كنم
مشكل اينه
من تو دادكاهم كه ميرفتم و ميومدم از يكي خوشم اومد!!!!!!!
منظورم اينه كه خودمم ميدونم اشتباهه اما چطور كنترلش كنم و كي تصميم جدي بكيرم
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
سلام یلدا جان
خانومی شما در زندگی یکبار به مشکل برخوردی.بنابراین باید در روابط بعدیت خیلی دقت کنی تا خدایی نکرده دوباره مشکلی پیش نیاد
به نظرم یلدا جان الان خیلی خیلی زوده که به کس دیگه ای فکر کنی
من کاملا میفهمم چی میگی و چی میخوای.نیازت به همدم و همزبون رو میفهمم اما نباید بی گدار به آب زد
اجازه بده کمی از این اتفاقی که افتاده بگذره تا شرایظ روحی شما هم کاملا به حالت عادی برگرده.
فکر میکنم کمی هم باید احساساتت رو کنترل کنی.که اگر خودت بخوای میتونی
در مورد اون وکیل هم اگر ایشون تمایل داشت خودش اقدام میکنه
نمیخواد شما هیچ اقدامی کنید یا حتی برید و تحقیق کنید که متاهله یا نه
شما بیشتر سعی کن در اجتماع باشی تا بدین طریق دیده بشی و انتخاب بشی
در نهایت برات یلدا جان ارزوی خوشبختی و موفقیت میکنم
امیدوارم هرچه زودتر مکشلت حل بشه
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yalda7
درضمن بگم من با همسر قبليم دوست بودم و بعد فهميدم اعتياد داره و زود جدا شديم و دلبستگي خاصي بهش نداشتم
شما در عرض یک هفته اینقد درگیر این آقا شدی که به مشاوره رو آوردی.
توی رفت و آمدهای دادگاه از یکی دیگه خوشتون اومده بود.
چطور به شوهر سابقت که باهاش دوست بودی و یک مدت هم همسرت بوده دلبستگی نداشتی؟
نمی دونم چند سالتون هست. به نظرم بهتره کارهای مهریه و .. را همراه یکی از افراد خانواده ( پدر، مادر، برادر ... ) پی گیری کنید و دیگه هم به این آقا اس ام اس نزنید.
راه بهترش این هست که ریشه این مساله را در خودت پیدا و حل کنی.
راه موقتش اینه که ازشون دوری کنی.
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
ممنون خانم پيدا
الان منظورتون اين بود كه من مشكل اخلاقي دارم؟؟؟
من خودم دنبال پيدا كردن ريشه هستم,درگير اين اقا نشدم درگير اينم كه چرا احساساتم اينجوري شده چون قبلش اصلا اينجوري نبودم انگار يه جور كمبوده يا مثلا حس اينكه بگم هنوزم ميتونم دوست داشته بشم
من تو سني نيستم كه بخوام واسه انجام هر كاري به هر دليلي يكيو دنبال خودم راه بندازم اينجور كه شما ميگيد ادم احساس ميكنه ويروسه و بايد جلوشو بگيرن بخش نشه
به خدا مشكل من همينه كه چرا اينقدر بچه شدم و فكرم درگير ميشه
خودمم تو پست قبلي گفتم
اينجور كه شماها ميگين ادم از خودش بدش مياد
اينم كه ميگم به همسرم دلبستگي نداشتم منظورم اينه كه الان فكر وياد و خاطره اش دايم اذيتم نميكنه
فقط يه اشتباه بود توي دوستي كه زود به ازدواج كشيد,حتا اونموقع به عواقب زود عاشق شدنم فكر نكردم
اكه مثلا دختر بودم ميگفتين دنبال شوهري و حالا كه ميگم جدا شدم ميكيد تنها نرو مگه من ... هستم
اين جه حرفيه
خودم دارم ميكم اسير احساس ميشم و په كنم
:302:
بهار جان تو راست ميگي:اما تو هر چقدر به همسر سابقت بدون احساس بوده باشی اما به هر حال یه رابطه عاطفی و جسمی داشتی که خواه نا خواه روح و جسم تو بهش عادت کرده.الان با طلاق دچار یه خلاء شدی و بدن و ذهن تو بدنبال یافتن یه جایگزین میگرده.
ممنونم از ياد اوريت:72:
اقاي كامروا:ممنونم از راهنماييتون:72:
مريم عزيز::72:
خانومی شما در زندگی یکبار به مشکل برخوردی.بنابراین باید در روابط بعدیت خیلی دقت کنی تا خدایی نکرده دوباره مشکلی پیش نیاد
حتما حتما رعايت ميكنم
پيدا جان::72:راه موقتش اینه که ازشون دوری کنی.
من دنبال راه موقت نيستم دنبال اينم كه جلوي حماقتي كه خودمو ازار ميده بگيرم.شما هم فكر نكنيد من مثل يه ادم ساده رفتار كردم.نه چيزي بروز ميدم نه رفتار ناشايستي كردم دنبال دليلم
ازين وابستگيهاي بچه گانه خودمم خسته ام و دارم ميگم نميخوام براي فرار از تنهايي اشتباه كنم
تورو خدا يه كم حرفامو بخونيد و راه اساسي بهم پيشنهاد بدين
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
salam bacheha mikhastam az tanhayibegam kheili dard dare vaghti hes koni hamishe shoharet ke fekr mikoni pabepate tooye har moshkeli badtarin raftaro bokone darsooraty ke kheyli mige asheghame albate vaghean doosam dare ama nemidoonam chera zood joosh miare be khatere ye chize koochik tooye jam barkhorde napasandane mikone ba inke midoone kheyli mishkanam
RE: براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
یلدا جان،
قصد جسارت نداشتم.
گفتم اگر راه حل موقت بخواهید باید تا حد ممکن از این فضا دور بشید.
اما برای راه حل دایمی باید برید پیش روانشناس و ریشه ی این که اینقد سریع جذب آقایون می شید و ذهنت درگیر می شه را پیدا کنی که خدای نکرده تصمیم اشتباه نگیری و مشکلی برات پیش نیاد.:72: