رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
توفضای نت باهاش آشنا شدم .
پسر بدی نبود بنا به دلایلی از همون اول امیدی به ازدواجمون نبود اما من که میدیدیم تواطرافم بقول معروف همه یکی رو دارن منم تنها بودم میگفتم شاید بتونم باهاش ازدواج کنم ی..عقلم رو از دست داده بودم
برام گفتن این حقایق سخته هم اون ادم معتقدی بود وهم من .اما کم کم با هم وارد مسایل جنسی شدیم .تو اس ام اس تو چت و حتی تلفن.اما نه در حدی که بکارتمو از دست بدم .خلاصه بارها خاستیم کات کنیم و گناه نکنیم اما نشد. در وقع بهم وابسته شده بودیم البته من بیشتر . به لحاظ جنسی من مشکلی نداشتم و راحت بودم واون انگار براش سخت بود چون توسن
از دواج بود و نمیتونست بعضی وقتا خودشو نگه داره .
در هرحال اولین بار که همدیگرو دیدیم من دستشو گرفتم واون شروع کننده نبود البته کارم از روی هوس نبود بخدامیگم.
انگار بیشتر دنبال یه دست مهربون ویه تکیه گاه که مثل مرد در کنارم باشه بودم.
اما خب اون انگار با اینکار تحریک شد جون من اولین دختری بودم که باهاش دوست شده بود.یه جورایی اصلا بلد نبود با دخترا برخورد کنه.البته منم از روی استیصال رو اوردم به این دوستی ولی خب متعادل ومحتاط بودم.
به گفته خودش با دوستی با من بود که بروز عواطف واحساسات از روی هوس -تجربه یه سری لذتها باز از روی هوس رو تجربه کرد. منم مقصر بودم که اوارضا میل جنسی رو بیشتر با من تجربه کرد .قبلا بادختری بود که به گفته خودش برای ازدواج باهم حرف زدن وبعد بهم خورده و میگفت اون خیلی معتقد بوده و وبا حیا وبا حجاب و...
اما من حالا ازدواج کردم و مشکلی ندارم
اما خودمو مقصر میدونم چون باعث شدم اون تجربه لذت داشته وحالا شنیدم که بهش سخت میگذره واز زنش راضی نیست وبه من همش فکر میکنه
ایکاش هرگز بهش دست نداده بودم و تومسایل جنسی مقاومت میکردم
یه چیزه دیگه هم عدابم میده اینکه شوهرم نمیدونه من یه همچین ادمی بودم ازترسم بهش نگفتم
امیدوارم خدا ابرومو پیشش نبره
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
سلام خانومی
خوش اومدی به همدردی
نکته مهم اینکه الان بچسب به زندگی خودت
افسوس شما و نگاهتون به گذشته دردی رو دوا نمیکنه.حتی ممکنه زندگی فعلیتون رو هم تحت تاثیر قرار بده
بله..شما در این رابطه اشتباهات زیادی رو مرتکب شدی و مهم تر از اینکه با همسرت صادق هم نبودی...
اما الان دیگه تموم شده.
من نمیدونم شما از کجا شنیدید که به ایشون داره سخت میگذره اما بهتره هرکسی و یا هرچیزی که این وسط نقش رابط رو بازی میکنه سریعا باهاش قطع رابطه کنید
شما الان دیگه مسئول زندگی خودتونید و نباید براتون مهم باشه که ایا اون الان با زنش راضیه یا نه.
توکل به خدا کنید و طلب مغفرت از خدا بکنید هم به خاطر رابطه ایی که واردش شدید هم به خاطر عدم صداقت با همسرتون
دور افکاری رو هم که مربوط به اون اقا میشه کاملا خط قرمز بکشید و حواستون 6 دونگ به زندگی فعلیتون باشه
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
...
اما الان دیگه تموم شده.
من نمیدونم شما از کجا شنیدید که به ایشون داره سخت میگذره اما بهتره هرکسی و یا هرچیزی که این وسط نقش رابط رو بازی میکنه سریعا باهاش قطع رابطه کنید
:104::104::104::104:
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
ممنون عزیزان
از اینکه دوستای خوبی پیدا کردم خوشحالم وخدارو شکر میکنم
بله همیشه وتا اخر عمر از خدا طلب مغفرت میکنم وتوبه میکنم
دعا کنید خدا ابرومو پیش شوهرم نبره چون زندگیمو خیلی دوست دارم :323:
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
سلام خانوم.دقیقا مهم خودتی و زندگیت.به قول عموموم ... اگه مقصدت مشهده! همون خدایی که تو رو تا تهران رسونده...همون خدا تو رو تا مشهدم میبردت...نگران نباش...فقط فکر زندگیت باش که نعمتی بزرگه...
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
سلام خانومی میخاستم بدونم شما از کجا فهمیدید به اون بد میگزره ؟و راضی نیست ولی اصلا نباید برات مهم باشه اگه مبخای دلت برای اون بسوزه میبینی که زندگیت از دستت داره میره دلت به حال خودت بسوزه به حال ایندت نه به حال اون از کجا معلوم اون شخص با این ترفند که گفته از زنش راضی نیست نمیخاد دوباره شما رو داشته باشه مواظب زندگیت باش و فقط و فقط به شوهرت فکر کن نه چیزای دیگه همین موفق باشی
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
سلام
راستش اون با دوستم دوست شد.یعنی میدونید قبل از عروسیم بهم گفت یه نفر ومعرفی من تا باهاش دوست شم بدون توبهم سخت میگذره بهم عادت کرده بود .منم دوستمو معرفی کردم اما خیلی زود کات کردن .به دوستم چند وقت پیش اس داده بود وگفته بود که رز یه چیز دیگه بوده براش و خیلی خوب ومهربون بوده و گفته بود ازدواج کردم ولی همش به اون فکر میکنم.البته من شک دارم ازدواج کرده باشه
یه چیزم لازمه بگم ماهمدیگرو خیلی نمیدیدیم .و فقط برای ارضا خودمون با هم دوست نشدیم .اساس ارتباطمون هم با چیزهای بی ارزش نبود(نمیتونم جزیاتش روبگم که کجا آشنا شدیم چون لو میرم).اما گاهی به مسایل جنسی کشیده میشد. (یه موقع فکر نکنید ما خیلی بی حیا بودیم نه بخدا وقتی فکر میکنم مارابطمون از خیلیها سالم تر بود)
بخاطر همینه که میگن ارتباط دختر وپسر درست نیست چون هرچقدر خویشتندار ومومن باشن بازم شیطون میادو..
البته من اولا خیلی مقاومت میکردم اما کم کم عادی شد .این قضیه هر دومونو آزار میداد وشدیدا احساس گناه میکردیم واینم بگم اون هیچوقت بامن کاری نکرد که... از دست بدم . البته شرایطشم نبودا ولی نمیتونم بگم اگه بود کاری میکرد یانه! واقعا سخت میشه گفت .ولی با شناختی که ازش داشتم ادم خوبی بود ووجدان داشت وحتی چند تا عکسی که ازم داشت رو بعد از عروسیم پاک کرد.
بعدها هم با چندید نفر دیگه دوست شده ولی تو همش شکست خورده نمیدونم چرا؟
چرا بازم دنبال دوست بود؟!!! وبعد از دوست شدن چرا شکست میخورده ؟شایدم همش دروغ بوده
اینم بگم اینا رو از دوستم شنیدم
چند ساله ودقیقا از نامزدیم دیگه باهاش ارتباط ندارم چون اصلا درست نیست وگناهه بزرگیه من اصلا باهاش ارتباط ندارم وفقط به زندگیم فکر میکنم وهمسرمو خییییلییی دوست دارم ا واین سایتو دیدم گفتم نظر شما دوستان مهربونو بدونم
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
سلام ros عزیز... منم با نظر الو موافقم . بچسب به زندگیت وشوهرت عزیزم. این مسائل برای قبل از ازدواج توهست، خدا روشکر که دختر معتقدی هستی و شوهرت رودوست داری و زندگی خوبی داری... :104: تو حساب این اشتباهی روکه قبل ازدواج داشتی رو با خدا پاک کن و توبه کن. مهم اینه که الان شوهرت ازت راضی باشهههه. حتی قکر کردن به اون رابطه و اون پسر هم میتونه خیانت به همسرت (که گفتی خیلی دوسش داری) باشه عزیزم. پس اصلا دیگه در موردش فکر هم نکن و اون موضوع رو یه خاطره بد وسوخته بدون. راستی عزیزم، از من میشنوی با اون دوستت هم که خبر از اون آقا برات میاره برای همیشهههه کات کن.:43::72:
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
رز عزیز سلام
همون طور که دوستان گفتن به زمان حال فکر کن و گذشته و توصیف گذشته رو رها کن
مهم اینه درس عبرت بگیری و قدر زندگی کنونیت رو بدونی
امیدوارم در کنار همسرت خوشبخت باشی
RE: رابطه ای که قبل از ازدواج داشتم باعث عذابم شده
ممنونم دوستان عزیزم
بااون رابط کات کردم چندروز پیش.
دلم میخواست درد دل کنم
الان پشیمونم ایکاش این رابطه هرگز بوجود نیومده بود .باور کنید اون ارتباط اولین و آخرین ارتباط و بدترین اتفاق وخاطره زندگیم بود .ولی هرچی باشه خدا خیلی بزرگتر از اونه که منو نبخشه و من امید به بخشش دارم .
باور کنید نمیخام از خودم تعریف کنم ولی من الان که به گذشته نگاه میکنم باورم نمیشه انگار همش یه خواب بود با خودم میگم این من بودم که...تو این رابطه افتادم؟؟!!!من دختر معتقدی بودم و
تا اون سن یعنی 28 سالگی حتی به نامحرم نگاه مستقیم هم نمیکردم.ولی چی شد که ..
خلاصه
میخوام یه حققیقتی روبگم متاسفانه الان یه دوره زمونه ای شده که خیلی یابعضی از دخترا از ترس اینکه مبادا بی شوهر بمونن ورو ست خوانواده بمونن ویا ترس از ازدواج زودتر خواهرای کوچکتر وترس از اینکه اسم پیردختر بودن رو پیشونیشون بخوره تحت تاثیر محیط و دوستان فکر میکنن خودشون باید به فکر باشن وبقول خودشون یه نفرو تور کنن میفتن تواین مسیر وعواقب اون ..وبزرو بخودشون وطرف مقابل میخان بفهمونن که هدفمون ازدوجه وهی تلاش و تلاشو ..
ولی همیشه تودلم قند اب میشه از اینکه میفهمم و پی میبرم که خدا خیلی دوسم داشت شاید کار خوبی کرده بودم به در گاهش یا نمیدونم به هر دلیل کمک کرد با منطق تصمیم به ازدواج گرقتم و از همه مهمتر اینکه شوهرم واقعا فرشته است یه فرشته مهربون که امیدوارم خدا به همه دخترا از این شوهرا نصیب کنه. (برم اسفند دود کنم ):310:اون میگه خدا منو دوست داشت که تو رو بهم داد من میگم خدا منو خیلی بیشتر دوست داشت که تو رو بهم داد:227:
ویدا جون ممنون دیگه توصیف گذشته رو نمیکنم وفقط به اینده فکر میکنم
هدف از توصیفها این بود که شاید نظرات دیگه ای بشنوم ونکته مبهمی برای نظردهندگان و مشاوران نمونده باشه
و مهمتر اینکه میدونم روسا ومدیران میخونن و از سرگذشت وتجربه های ما استفاده کرده به شکل مدون وبه شکل برنامه ریزی شده و به شکل مشاوره ای در این سایت و جاهای دیگه قرار میدن.:72: