قهر کردن های شوهرم

من 21 وشوهرم 31 سالشه.بعد از یه سال عقد 8ماهه عروسی کردیم.تازگی ها شوهرم سر مسایل جزیی ناراحت میشه و قهر میکنه منم اخلاقم طوریه که نمیتونم طاقت بیارم کسی ازم ناراحت باشه اینقدر نازشو میکشم و عذر خواهی میکنم....وقتی از نظر روحی داغون شدم یه دو ساعتی گریه کردم و دادهاشو سرم زد اشتی میکنه.خوش اخلاق بودن وقتی اوضاع عادیه و مساله ای پیش نیومده که هنر نیست.میدونید در طی زمان احساس میکنم خسته و درمونده شدم توان عذر خواهی کردن و ضایع شدن و کوچیک شدنم داره کم میشه.مشکلم اینه توانم داره کممیشه هر کدوم از این قهر و اشتی ها کلی از توان روحی مو ازممیگیره.من عاشقشم اصلا ازش ناراحت نمیشم هر مساله ای که پیش میاد حتی وقتی بوده بهم حرف زده.ناراحت نمیشم اصلا وقتی این طوری میکنه فکر میکنم اونقدری که من عاشقشم اون عاشقم نیست.:325:نمیدونم روحم خسته است.

سلام ساره جان میشه مثال بزنید سر چه مسائل هایی این قهر کردن ها به وجود میاد؟

سلام.مثلا سر اینکه تو اولین سفرمون که چند وقت پیش بود منو سوار قایق موتوری کرد تا حد مرگ ترسیدم نمیخواستم سوار شم اما به خاطر اون سوار شدمپیادهکه شدیم جدا بهم ریخته بودم نمیتونستم حرف بزنم دوست داشتم حمایتم کنه و بهم ارامش بده کنار ساحل سرموبوسید انتظار داشت من سریع بخندم من گفتم برام اب طالبی بگیرکه تا میره و میادیه کم ارومشم برگشت چون با خنده من رو به رونشد رفت یه طرف دیگه ساحل ودیگه ببخشید اشتباه کردم و اینا از طرف من شروع شد....

به نظرم شاید این اختلاف سنی که شما دارید این وسط مشکل درست میکنه.درست نمیگم؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

چون رنج سنی شما هم جوریه که زمینه ساز ین مسائل میشه.که البته مشکل بزرگی نیست.خیلی راحت میتونه از جانب شما حل بشه:43:

شاید احساس میکنم میدونه روم مسلط شده و من به قهرهاش حساسم.حالا باید چی کار کنم؟

معمولا اختلاف سنی توی این رنج ،که مورد شما هم همین طور هست باعث میشه از لحاظ بروز احساسات و هیجانات و نشون دادن عواطف یه سری اختلافات به وجود بیاد.ولی نشون دهنده ی این نمیشه که برداشت کرد که مثلا همسرم منو دوست نداره.

ساره جان سلام

راهکارهای خوبی در تاپیک قبلی که ایجاد کردی بهت ارائه شد اما شما متاسفانه گوش نمیکنی...فکر میکنم بیشتر قصدت درد و دل هستش تا حل کرد مشکلت

در تاپیک قبلیت من به تنهایی کلی راهکار و تجربه در اختیارت گذاشتم اما...

اون خیلی حساسه.حتی وقت خرید عقدمون ما ازدواجمون سنتی بودو ما زیاد با هم صمیمی نبودیم مادرم و خواهرش با ما می اومدن خواهرش به شوخی گفت دیگه خریدای بعدی رو با هم برن مامانم هم با شوخی مخالفتشو نشون داد شوهرم با من و مادرم سرد سرد برخورد کرد و تو برخورد بعد معلوم شد چه قدر ناراحت شده بود و میگفت این یعنی من پاکدامن نیستم.به نظر شما من چی کار کنم؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

سلام مریم جون.شما همیشه به من لطف داشتی.نه میخوام واقعا حل شه چون دفعاتش زیاد شده و داره به زندگیم اسیب میزنه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

مریم جان الان با دقت تاپیک قبلیم رو خوندم فکر میکنم حداقل 80 درصد راهنمایی هاتونو بکار بستم .

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

چون رنج سنی شما هم جوریه که زمینه ساز ین مسائل میشه.که البته مشکل بزرگی نیست.خیلی راحت میتونه از جانب شما حل بشه:43:
[/quote]

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

چه طوری از جانب من حل میشه؟

سلام ساره جان

شما که تازه خیلی خوبی
یکی از زن و شوهر های آشنای ما اختلاف سنی بیشتری داشتند
خانوم 16 سال داشت و آقا 25 سال
اون خانوم اینقدر به همسرش وابسته بود که حتی یک بار چاقو براداشت که خودش رو بکشه
رفتار های اعتراض آمیزش اینقدر غیر منطقی شد تا اینکه عشقشون تبدیل به تنفر و در نهایت طلاق شد

البته داستان شما خیلی فرق میکنه و شما خیلی منطقی تر هستید
شما به شدت وابسته شدی و این یعنی اینکه همسرتون موفق شده قلب شما رو تسخیر کنه
ولی هنوز شما موفق نشدی همسرت رو به خودت وابتسه کنی

چرا ؟

خوب معلومه ، بد ترین و آزار دهنده ترین رفتاری که یک مرد میتونه ببینه غرو لند اون هم از طرف نزدیک ترین کسش که همسرش باشه هست
همسرتون میخواد کنار شما آرامش داشته باشه
میخواد لبخندتون رو ببیننه
میخواد عشقبازیتون رو ببینه
میخواد خستگی کار بیرونش رو با شما فراموش کنه
ولی شما به دلایل به ظاهر منطقی تمام این هارو هر چند برای مدت کوتاهی از اون دریغ میکنید
درست در لحظاتی که نیاز به محبت شما داره ، شما دارید اعتراض میکنید
شوهرتون شاید چیزی به روی خودش نیاره ولی درون خودش میریزه و روز به روز ضعیف تر میشه
شما این ضعیف شدن رو به صورت عصبی شدن زود به زود میبینید و اگر رفتارتون رو عوض نکنید بد تر هم میشه

و اما راه حل
شما عاشق همسرتون هستید
میخواید اون هم همینطور یا بیشتر عاشق شما باشه
خب شکارش کنید
دختر ها که استاد شکار کردن قلب هستن :311:
شما بذارید هر رفتار آزار دهنده ای که دوست داره انجام بده
توی دلتون بگید که " صبر کن یک روز نوبت من میشه التماس کنی و من ناز کنم "
صبر کنید ، محبت کنید ، صبر کنید ، محبت کنید ،
تا میتونید ناز شوهرتون رو بکشید
خلاصه کاری کنید که عاشق شخص و شخصیتتون بشه
تاکید میکنم هم از لحاظ بدنی و چنسی و هم از لحاظ شخصیتی و اخلاقی
به مرور زمان خواهید دید که ورق بر میگرده و اون کسی که ناز میکنه شما هستید

موفق باشید

مرسی عزیزم.ولی فکر کنم یکی از کارهایی که انجام نمیدم غر غر کردنه چون میدونم شوهرم حساسه.