نوشته اصلی توسط بهار66
اینکه میترسی بحثی یا مسئله ای پیش بیاد بخاطر اینه که دلت میخواد کسی ناراحت نشه؟از روی عشق و علاقه؟
دلت میخواد ناراحتی پیش نیاد تا شرایط اروم باشه و به تو استرسی وارد نشه؟
**فکر می کنم ر دو این موارد برام خیلی مهم هستند..هم اینکه من تک تک اعضا خانواده ام رو خیلی دوست دارم و تلاش می کنم که ااز وابستگی به احوالات اونها خارج بشم ( طبق توصیه فرشته جان) و با تمام این تلاشی که می کنم خیلی وقتی افراد اطرافم ناراحت هستند ناراحت می شم..هم به خاطر عشق و علاقه وافری که بهشون دارم و همین اینکه من تو شرایط بسیار ویژه ای الان دارم زندگی می کنم یعنی تقریبا میشه گفت من و همسرم مستقل نیستیم و با خانواده من زندگی می کنیم به خاطر شرایط خاص تحصیلی ما..( که به خاطر حمایت هاشون هم من و هم همسرم ممنونشون هستیم)به همین خاطر کوچکترین استرسی به شدت من رو به هم می ریزه ..جوری که تازگی ها رفتارهایی از خوذم نشون می دم که هیچ وقت نداشتم و همسرم گاهی می ترسه!!!(فکر می کنم دیوونه شدم!:301:!)
اگه تو توی اون موقعیت جای طرف مقابلت مثلا جای مادرت همسرت برادرت و...بودی وهمچین رفتاری میشد ناراحت میشدی؟
مثلا اگه به جای مادرت بودی و دخترت خونواده شوهرشو دعوت میکرد]چه حسی بهت دست میداد؟لطفا خوب فکر و جواب بده
**نه چه دلیلی داره ناراحت بشم..من واقعا خوشحال می شم ..ولی اگر بی احترامی باشه آره خب مسلما من ناراحت میشم..
نظرت درباره اینکه ما قبل از اینکه نسبت به دیگران مسئول باشیم نسبت به خودمون مسئولیم چیه؟
**100 درصد موافقم ..ولی متاسفانه من در عکل نمی تونم توازن خاصی ایجاد کنم..از دید بقیه رو نمی دونم ولی از دید خودم همش احساس می کنم من وسط گیر کردم و خودم به خودم ضرر می زنم بدون اینکه مشکلی وجود داشته باشه...انگار من جلو جلو میرم و منتظر رفلکس هستم و خیلی اوقات اتفاق نمی افته و فقط من اذیت شدم.....:302: