دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
سلام مریم جان
این تایپک و باز کردم فقط به خاطر اینکه از گذشته تلخی که داشتی با خبر بشم
تو مثل من خونه پدرت بودی
می خوام بدونم ایا کارت به دادگاه کشید
تو دادگاه بهت چی گفتند
اگه دوست داشتی برام تعریف کن:46:
من کم و بیش از زندگی کسایی که که تو شرایط من هستند و بودن با خبرم
ولی اگه جسارت نباشه دوست دارم از تجربیات تو هم با خبر بشم:72:
RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
گل یاس عزیزم
ما به هیچ عنوان اجازه نداریم دیگران را با انگیزه ی کنجکاوی ( البته کنجکاوی ادبیات محترمانه آن چیزی است که در پست یک اتفاق افتاده است ) وادار به صحبت کردن بکنیم و اگر فردی تمایل داشته باشد که در مورد خودش و مشکلاتش صحبت کند حتما اینکار را با باز کردن تاپیک خواهد کرد . مریم هم از این قاعده مستثنی نیست .
و باز مرور گذشته مریم و جزئیات زندگی او به چه درد شما می خورد؟!
جزئیات زندگی او تجربه ای او را تکمیل می کند .
شما اگر مشکل و یا مسئله ای داری بهتر است مسئله ی حال خودت را مطرح کنی . هیچ دو زندگی مثل هم نیست و قرار هم نیست که باشد .
فکر نمی کنم از این روش به پاسخ سئوال خودت به شکل مسئولانه برسی . روشت اشتباه است .
RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
من با هر تایپکی که اینجا میام همیشه متهم هستم و زمانی که از تجربیات دیگران استفاده می کنم اقای حامد از راه میرسد و با ارسال اینکه شما اطلاعات روزمره را در اینجا قرار میدهید در کمال ناباوری تایپک را قفل کرده و دیگر سراغی از ان شخص نمی گیرد
بنده هم قصد فضولی در زندگی دیگران را ندارم
اگر تایپکم را خوب مطالعه فرمایید مشاهده می کنید بنده عرض کردم اگر دلش می خواهد یعنی اجباری در کار نیست
چون در این تالار افرادی راهه دادگاه را طی کرده اند و مریم هم جرئی از ان افراد هست فقط می خواستم بدانم که مراحل دادگاه چگونه است
این حرف بنده کنجکاوی هست؟
باز هم تکرار می کنم اگر دلش بخواهد در غیر این صورت بنده قصد کنجکاوی ندارم
RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
یاسا عزیز
نه تنها پست یک و همچنین سه را با دقت مطالعه کردم بلکه پیام های پنهان آن را هم دریافت نمودم .
در نتیجه
نحوه ی درست این است که
شما از زبان خودت سئوال و مشکلت را مطرح کنی و اجازه بدهی سایر دوستان از تجربیات خودشان شما را راهنمایی کنند و مریم هم اگر خواست و دوست داشت در تاپیکی که متعلق به شخص شما و مشکل شماست شرکت خواهد کرد و..............
RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
سلام گل یاس عزیز
گذشته من آنچنان هم که شما فکر میکنی تلخ نبوده !(با خواندن جمله ات احساس کوزت بودن بهم دست داد!!)
من هم مثل خیلی از بچه های این تالار مشکلاتی با همسرم داشتم که باعث شد کارمون به جاهای باریک بکشه.
الان هم من تغییر کردم و هم همسرم...و شکر خدا روند خوبی رو داریم در زندگیمون...
ضمن اینکه من در تاپیک شما آنچه که تجربه داشتم رو تمام و کمال در اختیارت گذاشتم...
هیچ دو زندگی مثل هم نیست.
اگرم خواستی میتونی تاپیک قبلیم رو بخونی..
در مورد اینم که تو دادگاه چی میگن و اینا...هم میتونی سرچ کنی و هم میتونی به شماره 129 زنگ بزنی چون نظر قاضیها در این زمینه خیلی فرق داره
ضمنا دوست خوبم حالا که دوست داری از زندگی من خبر داشته باشی و احیانا تجربه ای بدست بیار من چند تا تجربه ام رو در اختیارت میذارم:
اول اینکه خیلی خیلی صبور باش...و دوم اینکه هیچ وقت تا لازم نشده شما راه دادگاه رو در پیش نگیر..چراکه همسرم هر بار با شنیدن اسم دادگاه تا بنا گوش قرمز میشه و ه قول خودش همیشه به خاطر اون کار شرمنه منه...
اگر سوالی داشتی در خدمتتم...
RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
مریم جان شرمنده که این تایپک باز کردم
به خدا قصد فضولی و توهین نداشتم
چون این روزها واسه من خیلی تلخه به خاطر همین از کلمه تلخ استفاده کردم بازم معذرت می خوام
دوستان می دونید چیه من از نظر روحی روانی تو بد شرایطی هستم تو این یک هفته که امیدواربودم از اونا خبری بشه ولی نشد خیلی خودمو باختم و حتی سر گیجه ی خیلی بدی هم اومده سراغه من
از انی عزیز هم خیلی معذرت می خوام
حقیقتش اون روزی که این تایپکو باز کرده بودم با عموم و پدرم لفظی دعوا کرده بودم چون اونا می گفتن واسه مهریت اقدام کنیم و من که واکنش نشون دادم و مخالفت کردم اونا هم گفتن که تو از اون پسره چی می خوای در حالی که اون اصلا دوست نداره و منم اومدم اینجا و با اعصاب داغون این تایپکو باز کردم که یکی بهم امید بده که هر کی دادگاه رفت کارش به طلاق نمی کشه
چون مریم عزیز با اینکه کارش به دادگاه کشیده بود و با این حال خدا رو شکر دوباره به زندگیش برگشته منم خواستم ایشون بهم امید بدن
اخه مریم جان تو امید دادن خیلی ماهرن و منم اسم ایشونو به کار بردم و اشتباه هم کردم
به خدا روحیم خیلی خیلی خراب بود
شما هم به من حق بدین
از اقای حامد خواهش می کنم یا این تایپکو قفل کنند یا عنوانشو عوض کنند
مریم جان و همه ی دوستان این تالار از تک تک شما معذرت خواهی می کنم:72:
RE: دوست دارم از گذشته مریم123 با خبر بشم
سلام خانم گل یاس،
من تاپیک قبلی شما رو به دلیل گذشتن از مرز 50 پست و تکراری و غیر مشاوره ای شدن پست ها قفل کردم.
وقتی تاپیکی بیش از حد طولانی می شود، معمولاً دو دلیل دارد. یا مشکل مراجع آنقدر پیچیده است که از طریق یک تاپیک مجازی قابل حل نیست. یا روند تاپیک اشتباه است. طولانی شدن تاپیک ها اکثراً به خاطر مورد دوم هست. وقتی تاپیک بیش از حد طولانی بشود اعضای کمتری به تاپیک سر می زنند و به خصوص کارشناسان دیگر فرصت نمی کنند چندین صفحه تاپیک بخوانند و نظر بدهند. مراجع هم ممکن است به مرور فکر کند مشکلش قابل حل نیست و ناامید بشود.
شما می توانید هر وقت خواستید تاپیکی جدید باز کنید.
ولی سعی کنید تاپیک رو هدفمندتر جلو ببرید تا به نتیجه برسید.
می توانید این تاپیک رو هم مطالعه کنید: کلیک کنید
موفق باشید.