من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
سلام به همگی
من یه مشکل بزرگی دارم که امیدوارم به کمک شما بشه حلش کرد
جریان اینه که من چند سال پیش با پسری دوست بودم وباهم قرار ازدواج گذاشته بودیم خیلی دوسش داشتیم جوریکه اونو شوهرآینده ام میدونستم ولی خب قسمت نشد باهم ازدواج کنیمو ایشون بعداز چندسال آشنایی گفتن که فعلا آمادگی ازدواج ندارن و اگه من خواستم میتونم ازدواج کنم منم وقتی کلا ازش ناامید شدم بایکی از خواستگارام ازد کردم و به مرور عاشقش شدم جوریکه الان حاضرم جونمو فدای همسرم کنم مشکلم اینه که دوس پسر قبلیم شماره خونمونو پیدا کرده و ازم میخواد باهاش حرف بزنم و درغیراینصورت زنگ میزنه باهمسرم قرار میزاره و عکسایی که قبلا بهش دادمو نشونش میده تو این مدت چند بار که با تهدیداش مجبور شدم باهاش بحرفم صدامو ضبط کرده و هربار که ازش خواستم دست از سرم برداره تهدیدم کرده هرروز از خدا میخوام کمکم کنه و منو از این وضعیت نجاتم بده شوهرمو خیلی دوس دارم بفهمه دیگه باهام نمیمونه چیکار کنم؟
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
سلام خانم پرمیدا،
به تالار همدردی خوش آمدید.
ان شا الله دوستان به زودی به شما کمک خواهند کرد.
فقط یک مسئله عنوان تاپیک شما هست که گذاشتید: من یک خیانتکار بی گناهم !
من در جریانی که تعریف کردید چیزی از خیانت ندیدم. به هر حال شما یک دوستی قبل از ازدواج داشتید که حالا برای شما دردسر ساز شده.
به نظرم بهتر هست که یک عنوان مناسبتری برای تاپیک شما انتخاب کنیم تا راهنمایی کردن شما برای دوستان آسانتر باشد.
با این عنوان موافقید؟: رابطه ی قبل از ازدواجم برایم دردسر ساز شده
اگر موافقید در پست بعدی اعلام کنید و یا اینکه یک عنوان مناسبتر خودتون پیشنهاد بدهید تا این عنوان رو تغییر دهیم.
با تشکر.
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
سلام .خوش اومدید.
دو راه پیش روی شماست
1-به شوهرتون چیزی نگید و به صحبت ها و خواسته های احتمالی ایشون تا زمانی نامعلوم(حتی سالهای سال) تن بدید!
2-همه چیز رو در کمال صداقت به شوهرتون بگید و از ایشون تقاضای کمک کنید و به سرعت با پلیس(بله درست شنیدید،POLICE) جریان رو مطرح کنید تا ایشون رو دستگیر کنن و حسابش رو بذارن کف دستش!
راه اول که واقعا وحشتناکه و مطمئنم دلتون نمیخواد اون راه رو برید(اگه میخواستید هیچوقت اینجا نمی یومدید و مشکلتون رو مطرح نمیکردید)
راه دوم تنها عیبش اینه که شاید شوهرتون ناراحت بشه و بهتون بدبین بشه ولی مسلما الان بهترین راه هست.(حتما به شوهرتون بگید که اگه قبل از ازدواج این جریان رو نگفتید فقط به خاطر ترس از دست دادنش و علاقه ای که بهش داشتین بوده، تا کمی آرومتر بشه!)
در مورد پلیس هم کاملا تاکید میکنم که این کار رو انجام بدید به دو دلیل.اول اینکه باعث میشه شوهرتون دست به حرکت خاصی نزنه و درگیری وحشتناکی پیش نیاد . دوم اینکه سزای همچین آدمهای پست و رذلی اینه که بیان در خونه و با دستبند و خفت ببرشون مدتی زندان آب خنک بخورن و این سو سابقه تا ابد توی پروندشون ثبت بشه و هیچ کجا بهشون شغل ندن و آبروشون در تمام فامیل و محل ریخته بشه!
یادتون باشه اصلا نترسید.محکم باشید.وقت رو از دست ندید.حتی دیگه برای ثانیه ای هم با اون پسر حرف نزنید.و از فردا اقدام کنید. حرفام رو فراموش نکنید.توکل کنید به خدا:72:
-----------------------------------------------
این تاپیک باید قابل توجه کسانی که میگن "نباید روابط قبل از ازدواج رو با خواستگار مطرح کرد" قرار بگیره.
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
من اگر جای شما بودم حتما من هم صدای اون رو ضبط می کردم. و البته در برابر خواسته های این مرد مقاومت می کردم. کسی که پاک است از محاسبه چه باک.
راستی فکر می کنید در هر یک از شرایط زیر همسرتون چه عکس العملی خواهد داشت؟ لطفا دقیق فکر کنید و جواب بدید.
1-بفهمه شما عکس هایی پیش یک مرد که قبل از ازدواج باهاش بودید دارید.
2-بفهمه شما الان دارید با یک مرد ارتباط برقرار می کنید در حالیکه همسر شوهرتون هستید.
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
mehrdad_mگفتند:
در مورد پلیس هم کاملا تاکید میکنم که این کار رو انجام بدید به دو دلیل.اول اینکه باعث میشه شوهرتون دست به حرکت خاصی نزنه و درگیری وحشتناکی پیش نیاد . دوم اینکه سزای همچین آدمهای پست و رذلی اینه که بیان در خونه و با دستبند و خفت ببرشون مدتی زندان آب خنک بخورن و این سو سابقه تا ابد توی پروندشون ثبت بشه و هیچ کجا بهشون شغل ندن و آبروشون در تمام فامیل و محل ریخته بشه!
یادتون باشه اصلا نترسید.محکم باشید.وقت رو از دست ندید.حتی دیگه برای ثانیه ای هم با اون پسر حرف نزنید.و از فردا اقدام کنید. حرفام رو فراموش نکنید.توکل کنید به خدا
كاملا با اين حرف موافقم
يكبار با همسرتون صادق نبوديد ونتيجه اش شد اين,اينبار شايد بهاي سنگينتري رو بديد!!!
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
دوست عزیزم
متاسفم بابت مشکلی که برات پیش اومده.
لازمه که فورا همسرت رو در جریان بذاری.
یه وقتی که حال هر دوتون خوبه و همسرت خسته نیست، مهربانانه در آغوشش بکش و اینجوری بگو:
" خیلی دوستت دارم. اونقدر که نگرانی اینکه یه روز بینمون کدورتی پیش بیاد دیوونم می کنه..."
کمی دلش رو نرم کن و بعد سفره دلت رو براش باز کن...
بگو: " یه مشکلی واسه زندگیمون پیش اومده که من تنهایی نمی تونم درستش کنم. نیاز دارم که درکم کنی. راستش از بس دوستت داشتم و می ترسیدم از دستت بدم تا حالا بهت نگفته بودم ....
چند سال قبل از ازدواجمون با یکی آشنا شده بودم یه مدت که می گفت قصدش ازدواجه. ولی بعدا فهمیدم حرفاش دروغه و باهاش به هم زدم و ماجرا تموم شد. اما نتونستم عکسی که از من پیشش مونده بود رو بگیرم.
حالام شمارمون رو پیدا کرده و مدام زنگ می زنه و تهدیدم می کنه که عکس رو نشون تو که همسرم باشی می ده. کمکم کن عشق من. اونقدر مستاصل شده ام که یه بار پای تلفن کلی التماسش کردم کاری به کار من و زندگی قشنگم نداشته باشه. اما اون کثیف تر از این حرفاست ...
آقای من! تو بگو چیکار کنیم با این مزاحم؟ بریم پیش پلیس؟ "
به راه حل هاش گوش کن. ممکنه بگه یه مدت حق جواب دادن به هیچ تلفنی رو نداری. تو بگو چشم. هر وقت هم تلفن زنگ زد شما جواب نده. چه همسرت خونه باشه چه نباشه.
دیگه از اینجا به بعد خیالت راحته که همسرت در جریانه. بذار اون آشغال هر غلطی دلش خواست بکنه.
برای خودت و زندگیت آرزوی موفقیت می کنم. :72:
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
سلام . منم با نظر دوستان در مورد اینکه حقایق رو به همسرتون بگین موافقم .
البته شما از همون ابتدای ازدواج باید این موضوع رو برای همسرتون مطرح می کردید و وقتی که کار به اینجا رسیده بود شما و همسرتون راحتر این مسئله رو حل می کردید. ( البته حالا دیگه گذشته دیگه )
(((سعی کنید توی زندگیتون با همسرتون رو راست باشید و چیزی برای پنهان کردن نداشته باشید چه قبل از ازدواج و چه بعد از ان .
ببین همسر و شریک زندگی ادم اگه همه مسائل رو ( چه خوب و چه بد ) از زبون خود ادم بفهمه خیلی بهتر از اونه که یکی دیگه براش تعریف کنه )))
پس برای حل مشکلتون با صداقت تمام مسئله رو به همسرتون اعلام کنید و مطمئن باشید با توجه به شناختی که همسرتون تا کنون نسبت به شما پیدا کرده برای حل آن کمکتون می کنه
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
منم با مهرداد موافقم
لطفا كاري نكن كه بعدا پشيمون شي
حتما از همسرت كمك بخواه
هر طور كه فكر كني اين آقا هر چقدر به خواسته هاش تن بدي جلوتر ميره
شما مجرد بودي و يه اشتباهي كردي ولي الان كه متاهلي اگه اشتباه خيلي خيلي كوچكتر از اون هم بكني براي همسرت بخشيدنش سخت ميشه
يسنا من از خيلي از مشاورا شنيدم كه نبايد روابط قبل از ازدواج رو مطرح كنين
هيچوقت هم نفهميدم چرا ولي هميشه اصرار بوده كه توضيح نديدن قبل از ازدواج چه كردين
چون حساسيت و مشكل ايجاد ميشه!!!!
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
دوست خوبم واقعا ميدونم چه شرايطي رو ميگذروني .
به نظر منم بهترين راه ادامه ندادن جريان گفتگو و كمك گرفتن از خانوادست . . فقط چند تا سوال :
رابطه دوستيتون منجر به روابط خيلي نزديك شده بود ؟
چه عكسي دست اون آقا داري ؟
اگر يه عكس بي حجابه كه تو منزل پدريت بوده ، يه حرفه ، اگر عكسي فراتر از اينها و با اون آقا باشه يه حرفه ديگه .
همسرت رو خودت بهتر از ما ميشناسي ، چقدر متعصبه ؟
روي كمك برادر يا پدرت نميتوني حساب كني ؟
100% مكالماتت با اون آقارو قطع كن . شايد بتوني از ذهن همسرت گذشته قبل از ازدواجت رو پاك كني ، اما بعد از ازدواج رو نه . و به نظرم وارد اين بازي كه شما هم صداشو ضبط كني اصلا نشو . چون هيچ منفعتي نداره .
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
سلام خانم پرمیدا،
به تالار همدردی خوش آمدید.
ان شا الله دوستان به زودی به شما کمک خواهند کرد.
فقط یک مسئله عنوان تاپیک شما هست که گذاشتید: من یک خیانتکار بی گناهم !
من در جریانی که تعریف کردید چیزی از خیانت ندیدم. به هر حال شما یک دوستی قبل از ازدواج داشتید که حالا برای شما دردسر ساز شده.
به نظرم بهتر هست که یک عنوان مناسبتری برای تاپیک شما انتخاب کنیم تا راهنمایی کردن شما برای دوستان آسانتر باشد.
با این عنوان موافقید؟: رابطه ی قبل از ازدواجم برایم دردسر ساز شده
اگر موافقید در پست بعدی اعلام کنید و یا اینکه یک عنوان مناسبتر خودتون پیشنهاد بدهید تا این عنوان رو تغییر دهیم.
با تشکر.
سلام به همه
واقعا ممنونم ازاینکه وقت گذاشتین و به سوال من جواب دادین
درمورد عنوان تاپیک که یکی از دوستان فرموده بود من چون 2؛3باری مجبور شدم به تلفناش جواب بدم واسه همین عذاب وجدان سختی دارم که حس خیانت به شوهرمو دارم واسه همین این عنوانو انتخاب کردم
دوستان من به این خاطر قبل ازدواج به شوهرم چیزی نگفتم چون دوست پسر قبلیم خودش بهم گفت میتونی اگه خواستی ازدواج کنی ومن فکر میکردم دیگه واسم دردسر نمیشه واسه همین به شوهرم چیزی نگفتم حتی تو جلسه خواستگاری شوهرم ازم پرسید تاحالا باکسی دوست بودی یا نه منم گفتم نه چون بهم گفته بود دوس نداره همسرش قبلا با کسی دوس بوده باشه و الان که 2سال از زندگیمون میگذره همش خدارو شکر میکنه که همسری به پاکیه من داره و میگه تو باهمه دخترا فرق داری الان من چطور میتونم بهش بگم من قبلا دوس پسر داشتم که هیچ کلی هم عکس پیشش دارم عکسام هم همشون تو خونه پدری بوده و من رابطه ای جز تلفن و اس ام اسو گاهی دیدنش تو بیرون نداشتم
اینجا شهر کوچیکیه اگه به پلیس بگم قبل از اینکه آبروی اون آقا بره آبروی خودم رفته گفتن به پلیس و شکایت کردن به همین راحتی نیس کلی دادگاه رفتنو دنگو فنگ داره چندبار که زنکید خونمون بهش گفتم اگه دوباره زنگ بزنی ازت شکایت میکنم خندیدو گفت بچه میترسونی من بخاطر تو پای دار هم حاضرم برم
تورو خدا خودتونو بزارین جای من خیلی مستأصلم
راستی یادم رفت بگم به زودی قراره از این خونه اسباب کشی کنیم بریم جای دیگه اونوقت شماره تلفنمون هم عوض میشه به نظرتون اینجوری مشکلم حل میشه؟:302: