از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
سلام به همگی من تازه دیروز عضو شدم گفتم شاید بتونم اینجا با کمک دوستان مشکلاتم و حل کنم
من 35 سال دارم 16 ساله که ازدواج کردم و یه دختر 2 ساله دارم مشکل من با شوهرم از خیلی قبل شروع شد من مشکل داشتم و بچه دار نمیشدم شوشو هم شیطنتای خودش و میکرد یعنی در عرض این 15 سال به طرق مختلف به من خیانت کرد از طریق دوستی با اینترنت ارتباط تلفنی با یه خانم وقتی که خونه نبودم یه خانمی رو آورده بود خونه خلاصه که خودش با این کاراش اعتماد من و نسبت به خودش به طور کلی از بین برد حالا بماند که چرا من این همه سال تحمل کردم اما مشکل فعلی من اینه که الان هر کاری که میکنه بهش شک دارم میخواد بره مسافرت کاری داغون میشم میگم الان باکیه داره چیکار میکنه احتمالا با کسی قرار داره البته همه چیز هم دست به دست هم میده که این شک من بیشتر بشه مثلا این بار آخری که مسافرت کاری رفته بود با این که موبایلش و از شب تا صبح تو شارژ زده بود ولی صبح که رفت موبایل خاموش بود گفت شارژش تموم شده ولی من فکر کردم که جایی بود که نمیتونسته با من صحبت کنه موبایل و خاموش کرده البته برام مهم نیست در حال حاضر این برام مهمه که من به خاطر دخترم که خدا بعد این همه سال داده نمیخوام این زندگی رو ترک کنم فقط میخوام این حساسیت خودم و از بین ببرم میخوام نسبت به این قضایا بی اعتنا باشد چون اینجا فقط خودم هستم که خیلی عذاب میکشم و اون براش مهم نیست گرچه الان همش میگه که داری اشتباه میکنی و تو آدم شکاکی هستی قبلا از شما دوستان کمال تشکر رو دارم
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
مانیسا،
به همدردی خوش اومدی.
میشه توضیح بدی بارهای قبلی که همسرت خیانت کرده، چه جوری برخورد کردین؟ منظورم اینه که ریشه یابی کردین؟ تلاشی کردین برای رفع مشکلات؟ مشاوره رفتین؟
لطفا کامل توضیح بده تا دوستان بتونن راهنماییت کنن.
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
چرا تحمل کردید دلیلش چی بود
بیشتر توضیح بدید .
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
مرسی از توجهتون
هر بار که متوجه خیانتش شدم کلی گریه و زاری ولی تا خواستم قهر کنم برم جلوم گرفت و هر بار گفت که اشتباه میکنم و بار آخره و فقط خواستم با یکی درد و دل کنم و خلاصه منم چون واقعا دوستش دارم قبول کردم اما بار آخری که این کار و کرد رفتم برای جدایی که نمیدونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه بعد از سه چهار روز در کمال ناباوری متوجه شدم که باردارم اصلا اهل مشاوره اومدن نیست بارها ازش خواهش کردم قبول نمیکنه و همش میگه تو شک داری تو اشتباه میکنی در صورتی که من تا حالا چند بار حتی شماره طرفی رو که باهاش ارتباط داشته رو پیدا کردم و با اون شخص جلوی خودش صحبت کردم و اون شخص همه رو تأیید کرده اما میگه اون دروغ میگه
یسنا موندم تحمل کردم چون اول این که خیلی دوستش داشتم البته الان نسبت به سه چهار سال قبل خودم احساس میکنم که اون وابستگی و دوست داشتن به نصف رسیده و دوم به خاطر شرایط خانوادگی که داشتم این ازدواج انتخاب خودم بود و با تمام مخالفتهای خانواده ام ازدواج کردم و دلیل دیگه اش این بود که هر بار حتی با حالت ناراحتی خونه پدرم میرفتم پدرم فوری قلبش درد میگرفت و حالش بد میشد این که ترجیح دادم تحمل کنم
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
سلام مانيسا جان!
مهم اينه كه تو ميخواي زندگيتو حفظ كني! اولين قدم براي حفظ زندگيت اينه كه خودت به آرامش برسي! فكرتو از اين موضوع خيانت خالي كن. اگه مدام بهش فكر كني و شوهرتو چك كني و نگران خيانتش باشي تنها چيزي كه بدست مياري همونيه كه بهش فكر ميكني يعني خيانت!
سعي كن وقتي همسرت جلوي چشمت نيست و افكار مخرب سراغت مياد خودتو به يه چيزي مشغول كني! محيططتو عوض كني مثلا اگه توي خونه هستي بزن بيرون با دختر خوشگلت بيرون برو و كاراي ديگه كه خودت ميدوني! نذار اين فكرا برات تبديل به وسواس فكري بشه!
در ضمن توي تالار مطالبي مشابه موضوع شما هست ميتوني پيدا كني و از تجربيات دوستان استفاده كني!
اميدوارم كارشناساي تالار بهت كمك كنن!:323:
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
سلام.به تالار همدردي خوش امديد....
من به شخصه اون قدر اطلاعات ندارم كه بتونم راهنماييتون كنم،فقط ميدونم كه اين همه شك و ترديد تنها خودتونو اذيت ميكنه و اگر واقعا خواهان ايجاد تغيير هستيد نياز هست كه به ريشه يابي موضوع بپردازيد.در ادامه پستي از يكي از كارشناسان تالار اقاي sci رو در مورد تجسس و ترديد براتون ميزارم اميدوارم براتون مفيد باشه:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
تجسس نكنيد! تجسس هيچ وقت پسنديده نيست...
البته بايد اين عبارت روشن بشه... عدم تجسس به معني بي خيالي نيست! به معني عدم ريشه يابي نيست! به معني عدم توجه نيست... به همسرتون توجه داشته باشيد و عواطفش رو شناسايي كنيد! اما براي شناسايي عواطفش لازم نيست بريد سر موبايلش و اس ام اس هاش رو بخونيد! يا بريد ايميلش رو نگاه نكنيد!
اما هدف چيه؟ هدف محافظت از نهال عشق و بنيان زندگيست.. پس هدف روشنه!
چرا مي گن تجسس نكنيد؟ چون تجسس عواقبي داره كه به هيچ وجه به رشد نهال عشق كمكي نمي كنه و موجب خواهد شد كه تيشه به ريشه يك زندگي زده بشه... تجسس معمولا از روي كنجكاوي به همراه سو ظن و بدگماني است! آيا غير از اينه؟ آيا زني كه گوشي همسرش رو چك مي كنه به دنبال جك جديد مي گرده كه بخونه و بخنده؟؟ بي شك اينطور نيست و با سوء ظن همراهه!
اما آيا سوء ظن پاياني دارد؟ هرگز اينطور نيست! كسي كه تجسس مي كنه كم كم دچار وسوسه فكري مي شه و وسواس پيدا مي كنه... كه عواقبي مثل منفي بافي با فيلتر هاي قوي، بي نشاطي، بدگماني مفرط رو به همراه داره و افسردگي هاي شديدي رو به همراه داره.. تجسس موجب خواهد شد حريم بين زن و شوهر از بين بره و اين بسيار بده در روابط همسران...
اما خب اگرتجسس نكنيم نمي فهميم چه وضعيتي داريم؟ چه خطري داره زندگيمون رو تهديد مي كنه؟ اين نمي شه كه ما هر طور خواستيم زندگي كنيم، تمام اون مواردي رو كه گفتم زندگي زناشويي رو تهديد مي كنه رو رعايت نكنيم... روابط زناشويي سردي داشته باشيم، به آراستگي خودمون اهميتي ندهيم... بعدش مراقبت كنيم و با پليس بازي و تجسس كردن، از زندگيمون مراقبت كنيم! با اين تفسير متوجه خواهيم شد كه تجسس يك راهكار اشتباه براي مراقبت از زندگي است! براي مراقبت از زندگي بايد راهكارهايي رو برنامه ريزي كنيم كه نهال عشق پرورش پيدا كنه... نه اينكه ويران بشه
زوجي كه مراقب نهال عشقشون هستند، با راهكارهايي صحيح زندگيشون رو مراقبت مي كنند، بي شك نيازي به تجسس ندارند...
تجسس موجب بد گماني مي شود، موجب افكار منفي و پرورش اونها مي شود و پايان ندارد و براي زندگي بسيار مضر است... زني كه موبايل همسرش رو چك مي كنه! چيزي پيدا نمي كنه! فكر مي كنيد دلش آروم مي گيره؟ به هيچ وجه... اون تصور مي كنه كه حتما جايي هست كه من نمي بينم! حتما ارتباطي هست كه من نمي دونم...
مثلا فرض ديگري اينكه مردي دچار سو ظن شود كه همسر خانه دارش در خانه، در غياب او چه مي كند و چه نمي كند؟ مي دانيد چه بلايي سرش مي آيد؟؟؟ به جاي تجسس عيب يابي كنيد و ريشه يابي كنيد!
تجسس جايي براي تعمق نمي گذارد! "ان الظن لايغني من الحق شيئا". ظن و گمان در فهم حق و حقيقت سودي ندارد . سوره نجم آيه 28
پس وقتي شما درست زندگي كنيد، نيازي به تجسس نخواهد بود
اما نكته ديگر، حريم فردي شما كجاست؟ حريم فردي شوهر شما كجاست؟ آيا ازدواج و زندگي مشترك ( كه با اين واژه زياد مانوس نيستم)، به شما اجازه اين را مي دهد كه همه زير و بم زندگي يك نفر رو بفهميد و يا به همسر شما اين حكم رو مي دهد كه زندگي شما رو زير و رو كنه؟ به هيچ وجه اينطور نيست... هر كدام از افراد حريم شخصي دارند كه بايد به اون حريم احترام گذاشته شود و حق دارند از حريم شخصي خودشون محافظت كنند... ارتباط جرات مندانه و صريح، حكم مي كنه:
1. وقتي شما مي خواستيد چيزي رو جويا بشويد، سوال بپرسيد، صريح و روشن و نسبت به جوابي كه مي گيريد مطمئن باشيد
2. به حريم شخصي طرف مقابل، همسرتان، دوستتان و خودتان احترام بگذاريد... شما لازم نيست همه اسرار مگوي خود رو به همسرتون بگيد! هيچ وظيفه اي بر دوش شما نيست!
3. حقوق فردي طرف مقابل رو در نظر بگيريد و به آن احترام بگذاريد.
رايحه نوشته كه هيچ چيز غير عادي در رابطه نمي ديده است... اما آيا واقعا همه چيز خوب بوده است؟ نگذاريد عادت، موجب توقف رشد نهال عشق شما بشه... نهال عشق بايد همواره شاداب بمونه و رشد كنه! بي شك امروز با ريشه يابي كه مي كنه متوجه خواهد شد كه مشكلاتي بوده كه اصلا نمي ديده!
پس تاكيد مي كنم، عدم تجسس به معني عدم هوشياري، كور بودن و كر بودن نيست! تجاهل در امور زندگي نيست! گفتن "به من چه"، و عدم توجه نيست... زني كه عواطف شوهرش رو شناسايي كرده، كوچكترين تغيير رو در شوهرش متوجه مي شه و اون رو ريشه يابي در زندگي مي كنه! نه اينكه بره تو موبايل شوهرش ريشه اش رو پيدا كنه!
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
مرسی از شما
من همه سعی ام و میکنم که این افکار و از ذهنم بیرون کنم اما نمیشه اصلا سعی میکنم به موضوع فکر نکنم اما این فکر نکردم فقط ده دقیقه طول میکشه بدشانسی همیشه همه چیز هم دست به دست هم میده که من شکم بیشتر شه و مشکل اینه که خود اون هیچ تلاشی نمیکنه که بتونه اعتماد من و به دست بیاره میگه هر طور راحتی فکر کن و میخواد همش به من القا کنه که تو اشتباه میکنی و این بیشتر من و اذیت میکنه اگر مشکل و قبول میکرد راحتتر با قضیه کنار میاومدم میدونید یه جورایی وقتی زندگی خودم و میبینم یاد فیلم چهارشنبه سوری میافتم
مرسی از شما زن امیدوار عزیزم
اتفاقا خیلی وقته که دیگه نه موبایلش و نگاه کردم نه دنبال این هستم که بدونم چیزی هست یا نه الانم مشکلم این نیست که بدونم اون این کار و میکنه یا نه چون اگر خیانت هم بکنه نه زیر بار میره نه مشاوره میاد و نه سعی میکنه که مشکل و حل کنه و نه من قصد جدایی دارم الان مشکلم اینه که چطوری فکر خودم و آزاد کنم و این همه افکار جور وا جور فکرم و بیمار نکنه بارها ازش خواستم روزی یک بار حداقل بهم زنگ بزن این کار و نمیکنه میگه من حوصله تلفن زدن ندارم اما اگر زنگ بزنه اینجا همکارم گوشی رو برداره کلی باهاش خوش و بش میکنه یا در طول شب همش داره با این و اون اس ام اس بازی میکنه بارها امتحان کردم و براش اس ام اس فرستادم اما جواب نداده و گفته سرم شلوغه در صورتی که خواهرش میگه من سه روز با اس ام اس سرکارش گذاشته بودم و کلی جواب داد و حتی خواست قرار بذاره که ببینه کی هستم که وقتی این موضوع رو باهاش مطرح کردم گفت خب طبیعیه میخواستم بدونم کیه میگم خب شما که وقت داری اینطوری اس ام اس و زنگ بزنی و جواب تلفن بدی دو دقیقه فقط دو دقیقه برای من وقت بذار به نظر شما این خواسته زیادیه و همه این کاراش دست به دست هم میده که من فکر میکنم فکرش جای دیگه مشغوله مگه میشه یه مرد انقدر از محبت زنش بی نیاز باشه
RE: از شک و تردیدی که به شوهرم دارم همش دارم عذاب میکشم
http://www.hamdardi.net/thread-22173-post-204747.html#pid204747
امیدوارم این لینک بهت کمک کنه