فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
سلام.
راستش بی مقدم میرم سر اصل مطلب چون سه ساله داره اذیتم میکنه
من یک جوون 19 ساله هستم
راستش من سال اول دبیرستان ضربه شدید درسی خوردم
یک سال درس نخوندم ولی بعد از اون یک سال دوباره شروع کردم و درسم رو تموم کردم
ولی هنوز خاطرات اون سال از یاد نرفته
هنوز که هنوزه راه ام رو دور میکنم تا از جلو اون مدرسه رد نشم
هنوز که هنوزه فکر میکنم اگر به یاد اونا باشم بر میگیرم به همون دوران تاریک و زندگی بدم
به خاطر همین وسواس فکری هم گرفتم
فکر میکنم اگر با بعضی ها راه برم برمیگردم به اون زمان
فکر میکنم اگر ، تو فکرم به یاد بعضی ها باشم زندگیم خراب میشه
من فقط میخوام گذشتم رو فراموش کنم
بارها و بارها با خودم گفتم برم و دوباره پام رو بزارم توی اون مدرسه و گذشته رو همونجا جا بزارم
ولی این وسواس فکری جلوم رو میگیره و هی در ذهنم میگه اگر بری اونجا دوباره مثل قبل میشی
واقعا ذهنم پر از فکرهای پوچ شده
کمکم کنید
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
میتونی از تکنیک توقف فکر استفاده کنی خیلی خوب و مفیده فقط باید تمرینش کنی
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html
می توانید زمانی که افکار مزاحم به ذهن شما می آیند با ناخن پوست دستتان را بخراشانید.
یک روش پر طرفدار اینست که یک نوار لاستیکی به دور مچ دستتان ببندید و در هنگام هجوم افکار منفی کش را بکشید تا به دستتان برخورد کند.
اینطوری ضمیر ناخود آگاه میفهمه که فکر منفی به ضررتونه و دیگه سراغش نمیره
موفق باشی دوست من
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
ممنون جوانه جان
من این تکنیک هارو تست کردم ولی جواب ندادن
برای بعضی وقت هام خوبن ولی برای وقت هایی که اعصابنیم یا ناراحتم اصلا خوب نیستن
من میخوام برای همیشه فراموشش کنم
به قولی مرگ یکبار شیون یکبار
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
باید تمرین کنی و تکرار و استمرار ...مطمئن باش نتیجه میده
ارادتو قوی کن ورزش کن دوست پیدا کن با آدمهایی مثل خودت رفت و آمد کن
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
سلام
کمی بیشتر توضیح بدید
چه ضربه ای خوردید که باعث شد درس نخونید یکسال؟
از چی فرار میکنید؟
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
نقل قول:
چه ضربه ای خوردید که باعث شد درس نخونید یکسال؟
راستش از دوستای صمیمی دور افتاده بودم
یکمی هم مشکلات خانوادگی یا بهتر بگم خانواده اصلا من رو نمیدیدن و اصلا منو درک نمیکردن
الانش هم کمی با همین مشکل روبه رو هستم ولی دیگه اهمیت نمیدم
چون چند دوست جدید پیدا کردم
میرم ورزش ، بیرون
ولی به محظی که پام رو میزارم داخل اتاقم این خاطرات به من هجوم میارن
نقل قول:
از چی فرار میکنید؟
از تک تک خاطرات گذشتم.
چون به محضی که یادم میاد منو ناراحت میکنن
بارها و بارها در اوج شادی این خاطرات یادم اومده و در یک لحظه منو ناراحت کرده
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
کسی نیست مرا کمک کند
روشی برای فراموش کردن گذشته بگید چون سرم از فکر شده
RE: فراموش کردن گذشته و وسواس فکری
به نظره من، از هیچ خاطره ای نباید فرار کرد!
سعی کن ازش عبرت بگیری! این خاطرات خیلی گران بها هستن، تجربه ی تو هستن، با ارزش ترین سرمایه زندگیت که همون عمرت هست رو دادی و اینا رو بدست آوردی، حالا بدون هیچ استفاده یی می خوای بندازی دور؟؟؟؟؟؟؟
- اول از همه که خودت رو خیلی دوست داشت باش و اصلاً خودت رو سرزنش نکن! بدون که یه چیزایی رو نمی دونستی که این اتفاقات برات افتاده، هیچ کس هم به خاطره ندونستن، فرده دیگه ای رو سرزنش نمی کنه!
- این رو بدون که هر اتفاقی برای ما میوفته، برا اینه که یه چیزی رو یاد بگیریم و اگه اون درسی رو که باید یاد بگیری رو این جا یاد نگیری، یه موقعیت دیگه پیش می یاد که یاد بگیری و این سلسه همچنان ادامه داره تا تو درست رو یاد بگیری و وقتی اون رو فول شدی، اون وقت که زندگی می ره سراغ آموزش درس بعدی!
- به این فکر کن که اون وقت ها چه خصوصیاتی نداشتی که باعث شد نتونی تو اون شرایط دوام بیاری و اون اتفاقات برات بیوفته! یا این که تو چه قسمت هایی ضعیف هستی و باید تقویت بشه! این جوری دیگه از اون موقعیت نمی ترسی، چرا که فهمیدی عیب کار کجا بوده و برطرفش کردی و می دونی اگه دوباره تو اون موقعیت گیر کنی، سربلند بیرون می یای!
- سعی کن ازش درس بگیری و خودت رو بزرگ کنی، این جوری دیگه اون خاطرات تلخ نمی شه! بلکه به عنوان یه پله به سوی بزرگ شدن بهش نگاه می شه! به عنوان یه برگه برنده تو آستینت نگه می داری و یه جای مناسب رو می کنی!
این درس ها رو زندگی به همه یاد می ده، ولی شرایط و موقعیت و زمانش متفاوته!
پس نترس و فرار نکن! باهاش رو برو شو!
تو قبلاً موفق شدی و خودت رو نجات دادی، فقط ترسش مونده دوسته من!:72::72: