سلام
من حدودا 22 سالمه و دانشجوي ترم آخرم واز 5 سال پيش تقريبا شايدم بيشتر با يكي تو اينترنت دوست شدم و رابطه ما چون شهرمون يكي نبود زياد از نزديك نبود فقط تلفني بود ولي شايد از طرف من رابطه خوبي بود ، من خيلي به طرفم وابسته شده بود ولي الان كه فكر ميكنم اين وابستگي هم خودم بوجود آوردم چون طرف مقابلم واسه ديدن من زياد تلاش نميكنه و شايد اين حرفا خيلي عجيب باشه ولي به همين تلفن بسنده كرده حتما ميگين من ادم ساده ايم و طرفم حتما كسي رو تو شهر خودش داره ولي من ميدونم اين جور نيست شخصيت بي اراده اي داره ولي من دوستش دارم بهش اعتماد دارم ولي چند وقته كه به دليل مشكلات زندگيم دنبال يه رابطه آينده دار هستم . وقتي به طرفم ميگم حداقل يه قدمي بذار ميگه من بچه ام راست هم ميگه هم سن منه و ميگه فعلا تا يك كار مناسب پيدا نكنه نميتونه ولي من از اين دوري خسته شدم و اين بي ارادگي طرفم بيشتر منو زجر ميده چند وقتي نزديك 7 8 ماهيه هم هست با يكي هم شهري خودم دوست شدم ولي اصلا به اون اعتماد ندارم چند بار ازش يه چيزايي ديدم اينو ميگم واقعا نميدونم چي كار كنم جفت رابطه هارو بهم بزنم و يه رابطه سالمو شروع كنم ولي آخه قبول كنين پسر خوب خيلي كمه من واقعا اميدمو از دست دادم با اين روابط الكيم نميشه دل خوش كرد موندم چي كار كنم جز توكل بخدا ! خواهش ميكنم منو راهنمايي كنين كه چه كار كنم!!!!
:316:با تشكر