خانواده خودم داغونم کردن....

سلام به همه دوستان عزیز من خانواده خودم خیلی اعصابم را خرد میکنند...مشکلاتی که در مورد شوهرم با هاشون مطرح کردم دائم بهم یاد آوری میکنند ومیخواهند که من را هوشیار نگه دارند وفکر میکنند من مورد اجحاف هستم و.باید حقم را بگیرم....ومن را تحریک میکنند ودعوت به مبارزه با شوهرم میکنند که البته اون مشکلات هست وگاها منو ناراحت میکنه ولی این بیان مکرر ازطرف خانواده خودم ویادآوری دائم اونها به من دیواننننننننه کننده است ومنو یه جنون میرسونه نه میتونم با خانوادم قطع رابطه کنم ونه اشکالات رابطه باشوهرم اصلاح میشه ..من درمونده شدم وحتی به شوهرم هم گفتم اونا چی میگن...خودم تحت فشارم وفشارهای دیگه نمیتونم تحمل کنم ودکتر گفته اصلا نباید اعصابت خردشه؟؟؟؟چیکار کنم خانوادم هم هرچی میگی بهشون بر میخوره وخیلی خودخواهن.من را راهنمایی کنید اصلا به فکر آرامش وشادی من نیستن فقط دائم منو هیستریک میکنن

نبايد مشكلاتت را به خانوادت بگي. حالا هم اشكالي نداره بگو حل شده و ديگه مشكلي نيست.

به شوهرت هم نبايد بگي خانوادت چي مي گند. چون از اون ها كينه به دل مي گيره و بعدا مشكل زا مي شه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مادلین

سلام به همه دوستان عزیز من خانواده خودم خیلی اعصابم را خرد میکنند...مشکلاتی که در مورد شوهرم با هاشون مطرح کردم دائم بهم یاد آوری میکنند ومیخواهند که من را هوشیار نگه دارند وفکر میکنند من مورد اجحاف هستم و.باید حقم را بگیرم....ومن را تحریک میکنند ودعوت به مبارزه با شوهرم میکنند که البته اون مشکلات هست وگاها منو ناراحت میکنه ولی این بیان مکرر ازطرف خانواده خودم ویادآوری دائم اونها به من دیواننننننننه کننده است ومنو یه جنون میرسونه نه میتونم با خانوادم قطع رابطه کنم ونه اشکالات رابطه باشوهرم اصلاح میشه ..من درمونده شدم وحتی به شوهرم هم گفتم اونا چی میگن...خودم تحت فشارم وفشارهای دیگه نمیتونم تحمل کنم ودکتر گفته اصلا نباید اعصابت خردشه؟؟؟؟چیکار کنم خانوادم هم هرچی میگی بهشون بر میخوره وخیلی خودخواهن.من را راهنمایی کنید اصلا به فکر آرامش وشادی من نیستن فقط دائم منو هیستریک میکنن

---

عزیزم گره کارت در دو جمله ای هست که قرمز کردم.
چرا مشکلاتت با همسرت را با خانواده ات مطرح می کنی؟
چرا مشکلاتت با خانواده ات را با همسرت مطرح می کنی؟

باید بتونی مرز بین این دو را مشخص و جدا کنی. برای مشکلاتت هم برو پیش مشاور و با مشاور مطرح کن. مطرح کردن مشکلات با خانواده معمولا اون را پیچیده تر می کنه. مخصوصا اگر اطلاعاتشون کم باشه یا بخاطر لطف و محبتی که دارند بخوان زیاد دخالت کنند.

از الان با خودت عهد کن که :163:

ممنون از راهنمایی شما...من خودم میدونم ولی وقتی آدم دلش پره وپدر آدم یا مادر آدم مهرتاییدی بر نارضایتی ات میزنه وحتی عصبانی میشه ورا تحریکت میکنه ومیگه اگه حرفهاموگوش ندی زندگیت خراب میشه یا اسه اصلاحش باید این کارها رابکنی ناخودآگاه باورمیکنی واعتمادمیکنی ولی فقط اعصابت خردمیشه وبی هیچ سیاستی عصبانی میشی و...من کسی راندارم که بتونم راحت باهاش حرف بزنم ونیاز به این تخلیه روحی دارم وقتی خانوام نیستن خیلی خیلی شادترم

:72:مادلین
من موافقم که نباید به خانوادت بگی
اما موضوع اینه که مساله چی بوده که به خانوادت گفتی؟
چطوری گفتی؟

به هر حال پدر و مادر دلسوزترین کس هستن برا آدم
اونا که چیزی از زندگیت نمیدونن بازتاب حرفهای خودته که اونا میگن
پس به حرفهاشون خوب فکر کن و مطمئنشون کن که تو برای زندگیت ارزش زیادی قائلی
مطمئنشون کن که نمیزاری بت ظلم شه
وقت اونا خیالشون از تو راحت باشه
دیگه هی گیر نمیدن