سلام.من دیگه حوصله خونمونو ندارم دلم میخواد بمیرم اما نتونستم خود کشی کنم نمیدوننمم فرار کنم کجا برم . دیگه نمیخوام اینجا باشم
این چندساله تحمل کردم اما دیگه نمیتونم کم اوردم
امروز صبح خواستم حالا که میرم بیرون دیگه برنگردم اما متاسفانه برگشتم
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.من دیگه حوصله خونمونو ندارم دلم میخواد بمیرم اما نتونستم خود کشی کنم نمیدوننمم فرار کنم کجا برم . دیگه نمیخوام اینجا باشم
این چندساله تحمل کردم اما دیگه نمیتونم کم اوردم
امروز صبح خواستم حالا که میرم بیرون دیگه برنگردم اما متاسفانه برگشتم
نازنين جان
اتفاقاً چقدر خوب شد و خوشبختانه كه برگشتيد.
همه آدمها چه مجرد و چه متأهل مشكلات و مسائل بسيار ريز و درشتي دارند و شما هم از اين مسأله مستثنا نيستيد.
پس دست به كاري نزنيد كه خدايي ناكرده پشيماني به بار بياره و برگشت براتون دشوار و يا غير ممكن باشه.
كمي آروم باش. آرامش خودت را به دست بيار.
حالا تعريف كن كه چي شده.
از چي ناراحتي؟؟؟
تحمل چي را نداري؟؟؟؟
چند سالته؟؟؟؟؟
نگران نباش اينجا فرشتههاي زيادي هستن كه ميتونن كمكت كن عزيزم
پس بگو
هر چقدر دوست داشتي حرف بزن و بگو
سلام نازنین جان
صبر کن با بچه ها و کارشناسا صحبت کن بعدا یه تصمیم درست درمون بگیر
چند سالته؟چیکارا میکنی؟درس میخونی؟کار میکنی؟از چی ناراحتی؟از دست کی میخوای فرار کن؟
سلام نازنین خانوم.
خوش اومدی.
اول از همه بگو چند سالته؟
دلیل این افکار فرار و ... چیه؟
چرا داری از خودکشی و فرار صحبت میکنی؟
هردوی اینا پاک کردن صورت مسالس،اول به راه حل فکر کن .
اگه از دوستای خوب اینجا هم راه حل میخوای باید حداقل یک توضیح کامل از مشکلت بگی؟مگه نه؟
فرار از خونه به کجا؟
شغلی دارید؟ میتونید یه خونه بگیرید؟
حتی اگر خونه جهنم باشه بهتر از بیرون هست.
آرام باشید و مطمئن از اینکه اینجا میتونید مشکلتون رو حل کنید.
20 سالمه. از زندگیم ناراختم در ظاهر خیلی موفقم همه مسگن چه خوشبختم اما میخوام بیام خونه افسرده میشم و همش باهام دعوا میکنه و کتک کارینقل قول:
نوشته اصلی توسط omid- zendegi
البته منم توهین میکنم اما هیچ خاطره خوبی ازش ندارم از همشون متنفرممممم
چندین بار خواستم فرار کنم اما نشد .
من دیگه بزرگ شدم تا کی باید کتک بخورم؟؟؟
خودم میدونم بد دهنی میکنم اما خشونت زیاد دیدم روی رفتارم کنترل ندارم .زود عصبی میشم
وزنم کم شده . صورتم پیر شده انگار افسردم
حتی صداش منو عصبی میکنه
صدای کی عصبانیت میکنه؟
کی کتک کاریت میکنه؟ سر چی؟
چرا ازشون متنفری؟
كمي بيشتر از مشكلاتت بگو. با جزئيات
ما همه نگران تو هستيم
نازنین جان کامل توضیح بده.اینجوری تاپیکات زود پر میشه.
نمیتونم بگم . من مجردم از خوانوادم متنفرم
دوسشون ندارم فکر میکنه با کتک زدن من همه چیز حل میشه
ازش بیزام
نمیخوام ببینمش
اما جایی ندارم که برمم
اونایی که میان حواستگاریمم ادمای نیستن که بخوامشون دلم نمیخواد بیوفتم تو یه چاه دیگه
میگه اگه ناراضی فرار کن
خودتو بکش
اره درس میخونم یه رشته خوب یه جای خوب
کار نمیکنم .
اگه حتی بخواد صدامم کنه من جیغو داد میکنم
دلم میخواد دیگه دانشگاه نرم
دوس دارم یه جای تاریک و تنها بشینم و بخوام کسی با هام حرف نزنه
من هرچی میگم اگه بر خلاف میلش باشه حرفا و تهمتهای زننده بهم میزنه
در صورتی که من اصلا اذم بدی نیستم
اون فحش میده منم داد و بیداد میکنم
اخرش کتک میشه
تنم اسیب دیده
بیشتر اوقات بیحالم و احساس بیحسی میکنم . انرژی قبلو ندارم