چگونه با انتظارات غیر منطقی در ازدواج مقابله کنید
چگونه با انتظارات غیر منطقی در ازدواج مقابله کنید
یاد بیگیرید چطور زندگی زناشویی نامطلوب خود را دوست بدارید
یک روز صبح پاییزی مریم در آشپزخانه مشغول نوشیدن چای بود. درخت داخل حیاط طلایی شده بود و خورشید میتابید. او باید آماده میشد تا سر کار خود در دفتر مجله حاضر شود. با نارضایتی به این فکر میکرد، "چرا حالا که ازدواج کردهام هم باز باید سر کار بروم؟ چرا شوهرم نباید از من محافظت کند؟ دوست دارم در خانه بمانم."
به یاد میآورد، "این فکر شوکهام کرد. بعد از فکرم خندهام گرفت. من عاشق کارم بودم و هیچوقت به این فکر نمیکردم که از آن بیرون بیایم. تازه به درآمد آن هم نیاز داشتیم. متوجه شدم که آن قسمت از من به دنبال یک ازدواج خیلی سنتی بود. آنجا شوهرم را بخاطر یک انتظار ناگفته و درواقع احمقانه متهم کردم که از دوران کودکی با من بوده است."
انتظارات و توقعات زندگی زناشویی که نیمه پنهان بوده و به زبان نمیآیند، زن و شوهرها را در مرحله ادراک به آزمایش میکشد. این "قوانین" که در دوران کودکی و سالهای نوجوانی با نگاه کردن به والدینمان و جذب مفاهیم مربوط به نقش زن و شوهر در جامعه؛ از وابستگیها و اعتقادات مذهبی ما؛ از برنامههای تلویزیونی، فیلمها و کتابها شکل میگیرند. عشقها و دوستیهای قبلی هم میتوانند شکلدهنده انتظارات ما باشند. و در سطحی عمیقتر، معمولاً باور داریم که همسرمان زخم و جراحتهای روحی درونی ما را التیام خواهد بخشید.
این تخیلات بعد از ازدواج بیرون میآیند (که برای آنهایی که سالها قبل از ازدواج دوست بوده و رابطه داشتهاند واقعاً تعحببرانگیز است). اما متخصصین عقیده دارند که تخیلات مربوط به کارهایی که همسرتان باید و نباید انجام دهد، خطرناک هستند. اگر همسرتان را با یک استاندارد غیرممکن مقایسه کنید، اگر نتواند ذهن شما را خوانده و آسیبهای کودکی شما را التیام بخشیده و به طرز جادویی زندگی رویایی برای شما بسازد، ناامید و دلسرد خواهید شد.
وقتی زوجی هنوز دلباخته هم هستند، نیاز به چیز زیادی ندارند چون هنوز از آن عشق و دلباختگی اولیه لذت میبرند. توقعتان خیلی کم است، احساسی عالی دارید و زمان زیادی را برای خوشنود کردن همدیگر صرف میکنید. اما هرچه رابطه عمیقتر میشود، توقعات و انتظارات تغییر میکنند. و زمانیکه آن نیازها برآورده نشوند، دیگر کاری از دست همسرتان برای خوشنود کردن شما برنخواهد آمد و همه چیز آزاردهنده به نظر خواهد رسید. هر خستگی و دلزدگی ثابت میکند که رابطهتان درست نبوده و برای هم ساخته نشدهاید. دعواها و مشاجرهها شروع میشوند و این مشاجرات بر سر موضوعات اصلی که اذیتتان میکند نیست.
دلیل آن معمولاً این است که خودتان هم نمیفهمید که موضوعات و مشکلات اصلی چه هستند—یا از به زبان آوردن آنها واهمه دارید. اولین قدمتان؟ باید انتظارات و توقعات خودتان درمورد ازدواج را آشکار کنید—مجموعهای از اعتقادات شوکهکننده، گاهی مسخره و خندهدار و معمولاً آسیبپذیر. از اینکه آماده کردن صبحانه صبح با کدامتان باشد گرفته تا زمانی که میخواهید بچهدار شوید، از اینکه در چه چیزهایی سرمایهگذاری کنید تا اینکه چند وقت یکبار رابطهجنسی داشته باشید، از اینکه همسرتان درمورد مدل موی جدیدتان چه باید بگوید تا اینکه صبحها چطور به هم صبحبخیر بگویید.
در هر مرحله از زندگی زناشویی ممکن است انتظارات جدیدی به وجود آید، مثل اینکه کی خانه بخرید، کی به اتفاق هم در باغچه گلکاری کنید، کی بچهدار شوید، چطور با یک بیماری حاد کنار بیایید، در زمان سختیهای اقتصادی چه برخوردی داشته باشید و یا حتی رفتارتان در زمان میانسالی. اگر الان مهارت لازم برای کشف انتظاراتتان را به دست آورید، به شما کمک میکند کشف کنید در هر مرحله از زندگی واقعاً چه در ذهنتان میگذرد.
اشتباه متوجه منظورمان نشوید. همه توقعات و انتظارات غیرواقعبینانه نیستند. نیازی هم نیست که انتظاراتتان را نادیده بگیرید. وقتی کنترل توقعاتتان را به دست گرفتید—و همسرتان هم همین کار را کرد—می توانید لیست انتظاراتتان را با هم مقایسه کنید. برای شناختن بهتر همدیگر، درمورد هر کدام با هم صحبت کنید.
تصمیم بگیرید که کدامیک از انتظارات همدیگر را میتوانید برآورده کنید. خیلی مهم است که برای خوشنودی همسرتان تلاش کنید، حتی اگر دیدگاه خودتان درمورد یک ازدواج موفق آنگونه نباشد. و از سایر انتظارات بعنوان یک نقطه شروع برای کشف و رشد فردی استفاده کنید: شاید از همسرتان انتظار داشتهاید که یک هیجان جدید وارد زندگیتان کند اما توقعاتتان برآورده نشده است. خودتان فعالیتهایی که دوست دارید را دنبال کنید: صخرهنوردی؟ اسکیت؟ یا شاید هم طراحی جواهر؟
نکاتی مثبت
انتظارات خود—و همسرتان-- را بپذیرید. این امیدها و آرزوها—و حتی بایدها—نشانه نیازهای عمیق شماست. ازدواج شما قادر به برآورده کردن همه آنها نیست اما نادیده گرفتن آنها هم باعث میشود هر دوی شما احساس ناامیدی، تنهایی و خشم کنید.
چیزهایی از همسرتان بخواهید که واقعبینانه باشند. احتمالاً همسرتان نمیتواند هر روز صبح صبحانه را آماده کرده و در تختتان بیاورد، روزی سه بار از ظاهر شما تعریف و تمجید کند یا هیچوقت دعوایی شروع نکند. اما میتواند زمان بیشتری برای درست کردن غذا و گذراندن وقت با شما صرف کند. توافق درمورد برخی توقعات واقعبینانه احساس موفقیت و رضایت را در هر دوی شما ایجاد خواهد کرد.
ببینید چه کاری از دست خودتان برمیآید. مریم داستان ما نمیتوانست از شغل خود استعفا دهد و بیخیال در خانه بماند، در صندلی زیر درخت زیبای حیاط لم بدهد و کتاب بخواند اما متوجه شد که میتواند کاری با استرس کمتر پیدا کند که اجازه دهد بتواند از زندگی زناشویی خود لذت بیشتری ببرد. یک سال بعد، کار خود را عوض کرد و زمان بیشتری برای زندگی زناشویی خود و خانواده داشت.
برای چیزی که نمیتوانید داشته باشید افسوس نخورید. یکی از سختترین کارها در ازدواج قبول کردن این است که بعضی از موارد لیست بایدهایتان هیچوقت توسط همسرتان اجرا نخواهد شد—بخاطر اینکه او کامل نیست و دلیلی هم ندارد که شاهزاده قصه شما باشد. وقتی چیزی را واقعاً میخواهید که میدانید قرار نیست به دست بیاورید، میتوانید ناراحت یا عصبانی شوید و یا کاری را بکنیدکه همه زن و شوهرها بعد از گذشت چند سال از ازدواجشان میکنند: افسوس چیزهایی را بخورید که به خاطر تعهد ازدواج نتوانستید به دست آورید. قبول کردن ازدواج و همسرتان باوجود ناکاملی آنها، تمرینی درازمدت است که برای یک رابطه سالم و خوشبخت ضروری است.
از ناامیدی بعنوان نشانهای از انتظارات ناخودآگاه استفاده کنید. وقتی در زندگی زناشویی خود و از دست همسرتان ناامید و دلسرد شدید، کمی مکث کرده و به آن توقعتان فکر کنید. این کار باعث میشود درمورد انتظاراتتان هوشیاری و آگاهی به دست آورید که اعمال و رفتارهایتان را هدایت میکند. آیا توقعتان منطقی بوده است؟ آیا بهتر نیست خودتان آن را برآورده کنید؟
همسرتان را با همسر دیگران مقایسه نکنید—یا ازدواجتان را با دیگر ازدواجها. روی عشق، خندهها، غصهها و کشمکشهای دنیای خودتان تمرکز کنید. هیچ همسری ایدآل نیست و هیچ ازدواج ایدآلی هم وجود ندارد. با این وسوسه که به خودتان بگویید "اگر فقط همسرم شبیه به شوهر دوستم بود" یا "اگر ازدواج ما مثل ازدواج آنها بود" مقابله کنید. هر ازدواجی خاص است و پستیبلندیهای خاص خود را دارد.
مراقب توقعاتی که از خودتان دارید باشید. 30 سال پیش نیست و شما هم پدر و مادرتان نیستید. بااینکه بسیاری از زوجهای تازه ازدواجکرده ناخودآگاه از خود انتظار دارند که زندگیشان به اندازه زندگی والدینشان خوب و کامل باشد. درمورد کلیشههای فرهنگی جامعه از همسر ایدآل نیر همینطور است.
منبع:
http://www.mardoman.net/family/unrealexpectmarriage/
RE: چگونه با انتظارات غیر منطقی در ازدواج مقابله کنید
با سلام
انتظارات اشتباه یا باورهای غلط در مورد زندگی زناشویی طرح ناقصی هست که از طریق دختران و پسران به زندگی ها آورده می شود.
بعد از اینکه زندگی را شروع کردند متوجه می شوند که انتظاراتشان برآورده نشده است و این احساس به آنها دست می دهد که انتخاب خوبی نداشته اند یا خوشبخت نشده اند. غافل از اینکه زندگی آنها ممکن است مشکل عمده ای نداشته باشد ، بلکه این انتظارات و باورهای اشتباهشان از زندگی مشترک باعث شده است که تصور کنند بدبخت شده اند.
با تشکر از رایجه عشق که این تاپیک ارزنده را بنا نهادند در ذیل لینک و بزگریده های بسیار مفید در این خصوص را قرار می دهم.
نقل قول:
انتظارات غیر واقع بینانه
اکثر کسانی که برای مشاوره ازدواج مراجعه می کنند اشتیاق و شوقی وصف ناشدنی برای ازدواج دارند وقتی از آنها علت اشتیاق را می پرسیم جواب می دهند که با ازدواج همه چیز حل می شود، تمام مشکلات از بین می روند و ازدواج شادی و آسایش دائمی را به ارمغان می آورد.اما به زندگی زوج هایی که قبلاً ازدواج کرده اند نگاه کنید. آیا همه چیز آنها حل شده است؟ تمام مشکلات از بین رفته اند و شادی و آسایش دائمی دارند؟ وقتی انسان با تصوری غیر معمول زندگی را آغاز کند معمولاً تحمل مشکلات جزئی و نیز برای او سخت تر می شوند. به همه آنها یادآور می شوم درست است که ازدواج، صمیمیت ها ، شادی، لذت ها و تفریحات خاص خود را دارد.اما مشکلات زیادی هم دارد که باید خود را برای تحمل مشکلات و سختی های آن آماده کنیم.برای بسیاری از زوج ها تحمل مشکلات ازدواج به این علت دشوار است که خود را برای آن آماده نکرده اند. اگر فرد آماده مواجه شدن با مشکلی باشد تحمل آن مشکل برایش آسان است.
واقعیت این است که موفقیت در ازدواج مستلزم تلاش فراوان و کار زیاد است. انواع دردها و ناملایمات را تجربه می کنید.
در هر زمینه ای مشکلی پیش روی شماست.ازدواج شما هر قدر خوب به نظر برسد با ده ها مشکل رو به رو می شوید که باید فکری به حال آن بکنید. هر تصوری جز این ازدواج شما را به زحمت می اندازد.بسیاری از ازدواجها از آن رو به شکست می انجامند که زن و شوهر خود را در برج عاج می بینند.انگار کنار ساحل روی ماسه ها قدم برمی دارند، در عشق فرورفته اند و از شادی و خشنودی بی وقفه برخوردارند.در صورتی که وقتی با آن روبرو می شوند چیزهای دیگری می بینند، و این رؤیاها و خیالبافیهای اغراق آمیز تحمل آن شرایط را برای آنها دشوار می سازد.
ازدواج برای شما استقلال به همراه دارد از امرو نهی های والدین خلاص می شوید، با کسی زندگی می کنید که همفکر شماست و به شما عشق ورزی می کند،یک مونس و همدم برای خود پیدا می کنید که احساس تنهایی شما را از بین می برد.و نکته دیگر اینکه نیازهای جنسی شما ارضا می شوند و می توانید از روابط جنسی با همسر خود لذت ببرید اما فقط به اینجا خلاصه نمی شود بلکه مشکلاتی نیز به همراه دارد مسئولیت تأمین مالی یک زندگی، مراقبت از فرزندان به دوش شما قرار می گیرد و از همه مهمتر اینکه ازدواج یک تغییر اساسی در زندگی شما بوجود می آورد و تغییرات همیشه با استرس ها همراه هستند. پس باید قبل از ازدواج نگرش واقع بینانه داشته باشید وخود را برای مشکلات آماده کنید تا تحمل آنها برای شما آسان تر شوند.
منبع:
گزیده ای از مقاله هفت علت اشتباه در انتخاب همسر
باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر
افسانههای رایج درباره ازدواج
باورهای منطقی و غیر منطقی در ازدواج