تلاش برای برطرف کردن نقاط ضعف خودم وزندگی مشترکم
سلام دوستان خوبم
من همونmsminosهستم ...نام کاربریمو عوض کردم تا شوهرم متوجه نشه....
یه 5 روزی هست که از حج برگشتم .....خیلی واسه همه دعاکردم...هر بار که وارد مسجدالنبی و مسجدالحرام میشدم اسم بچه های تالار رو اوردم و از خدا خواستم به هممون کمک کنه تا بهترین زندگی رو داشته باشیم
این تاپیک رو جدید باز میکنم و دیگه دوست ندارم وارد تاپیک قبلی بشم
به لطف خدا و کمک شما دوستای خوبم رابطمون خیلی بهتر شده وزندگیمون اون ثباتی که دنبالش بودم تا بتونم رو رابطمون کار کنم پیدا کرده واسه همین تصمیم گرفتم در این تاپیک دوباره ازتون کمک بخوام تا رو ضعف های خودم و رابطمون کار کنم
امیدوارم باز هم کمکم کنید....یه سری نقطه ضعف هایی که از خودم میشناسم وچیزایی که دوست دارم در رابطمون باشه رو براتون میگم تا بهتر بتونین کمکم کنید
1.من خیلی زودرنج و احساسی هستم و هرحرفی زود بهم برمیخوره مخصوصا از جانب شوهرم حتی اگه بگه شوخی کردم
2. زود از کوره در میرم و عصبانی میشم....خیلی سعی کردم اینو برطرف کنم اما ....
3.خیلی منفی فکر میکنم با وجود مطالعه کتابهایی در زمینه مثبت اندیشی و توانگری باز هم....
4.خیلی فکر و خیال میکنم....همش در حال فکر کردن به مشکلات و تلخی های گذشته هستم....خیلی از این بابت اذیت میشم....چیکار کنم تا خاطرات بد گذشته رو فراموش کنم؟
5.همش میترسم دوباره یه اتفاق بدی بیفته و همه چی خراب بشه ....چطور این ترس رو از وجودم پاک کنم تا بتونم زندگی کنم
در مورد رابطمون:
1.چه کار کنم شوهرم منفعل نباشه....دراین مورد مطالب اقای sciرو میخونم اما خیلی متوجه نمیشم باید چه راهی در پیش بگیرم
2.ایا من میتونم واسه این مساله که شوهرم میگه از خودش ناراحته کاری کنم تا این حسش برطرف بشه
3 چیکار کنم تا روحیه شوهرم روز بروز شادتر بشه؟
4.خیلی دلم میخواد مثل اون موقع ها بهم ابراز علاقه کنه
ببخشید که این همه مساله طرح کردم ...لطفا در هر مودی که میتونین کمکم کنید ....اگه کتاب یا سایت و یا تاپیک های قبلی رو هم معرفی کنید ممنون میشم
RE: تلاش برای برطرف کردن نقاط ضعف خودم وزندگی مشترکم
دلینای عزیز سلام و صبح بخیر
زیارتت قبول دوست عزیز و تبریک برای بهبود روابطت با شوهرت
اگر سعی کنی با خودت مهربون باشی و آدم شادی باشی میتونی این شادی رو به همسرتم منتقل کنی
سعی کن اوقات فراغتت رو پر کنی تا فکر منفی به ذهنت نرسه
امیدوارم کارشناسان راهکارهای خوبی بهت بدن
RE: تلاش برای برطرف کردن نقاط ضعف خودم وزندگی مشترکم
سلام دوست خوبم
زیارت قبول باشه خانومی.
خیلی خوشحال شدم که روابطتتون بهتر شده.
یادته بهت گفته بودم بری بیای همه چیز خیلی بهتر میشه؟
1.این زود رنجیت خانومی تا حدودی طبیعیه.اما قبل از رفتن اینجوری نبودی.اتفاقا در مقابل همسرت خیلی سعی میکردی اروم باشی.کلک نکنه اوضاع خوب شده داری خودتو براش لوس میکنی ؟!!
اما دقت کن عزیزم زود رنجی قابل حله و دست خودته.برای حفظ و بهبود اوضاع زندگیت همونطور که خیلی سختی ها رو تحمل کردی اینم راحت میتونی بذاری کنار.
2. در مورد زود عصبانی شدنت و از کوره در رفتنت
این تاپیک میتونه مفید باشه.
http://www.hamdardi.net/thread-21726.html
3.تو اگر شب و روز هم کتابهای مثبت اندیشی بخونی اما نتونی جهت افکارت رو کنترل کنی اوضاع همینی که هست میمونه.
وقتی فکر منفی میاد سراغت خودتو دعوا کن.خودتو محکوم کن...بازم من فکر منفی کردم؟!؟!!!!!!
4.خاطرات بد گذشته هیچ وقت فراموش نمیشه و همیشه در ذهن ادم میمونه.بازم بستگی به خودت داره که ایا میخوای دائما اونا مرور کنی یا نه.
چون اونا همیشه در ذهن تو هستن .درست مثل کتابخانه ای که همه جور کتاب توشه.حالا شما میری سراغ کتابهایی که فقط آزرده خاطرت کنه
بهتره یک دفترچه برداری و تمام خاطرات عاشقانه و قشنگی رو که با همسرت داشتی در اون بنویسی.(اینو یکی از اساتیدمون یادمون داد)
هروقت افکار ناراحت کننده از سمت همسرت میاد تو ذهنت سریع برو سراغ این خاطرات.
نگران نباش.دید بالاخره روزای سخت هم کمتر شد و با توکل بیشتر به خدا روزای سخت هم کاملا تموم میشه
راستی سوغاتی برای ما چی آوردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:310:
RE: تلاش برای برطرف کردن نقاط ضعف خودم وزندگی مشترکم
مریم عزیزم ....خوبی ؟ ببخشید واسه سوغاتی ....اما خیلی یادتون کردم ....مخصوصا شما و گلنوش جان
واز راهنماییت ممنون
من قبل از این بحث هم خیلی زودرنج بودم و این یه مساله ای بود که شوهرمو زیاد اذیت میکرد ...در این مدت که خوب بودم در واقع فقط سعی میکردم هیچی نگم تا اون خالی بشه اما هنوز این مشکلو دارم ....
مریم جون ...همش غصه میخورم که چرا شوهرم مثل قبل نیست....اوضاع ارومه و دیگه اصلا به جدایی فکر نمیکنه و روابطمون هم خوبه اما اون عشقی که قبلا تو کارها و حرفا و رفتارش بود نیست
اون سردی و بیروحی و بیتفاوتی قبل عید رو هم نداره و واسه این کلی خدارو شکر میکنم اما همش نگرانم که نکنه پیش خودش گفته همینجوری زندگی میکنیم بیسروصدا اما بدون عشق
نمییدونم شاید من خیلی عجولم و دوست دارم همه چی زود به حالت اول برگرده
اون موقع ها چقدر بغلم میکرد...عین بچه ها هی ماچم میکرد اما حالا....دلم میخواد مثل اون موقع ها بشه
دوستای مجرد دوروبرمون تازه دارن نامزد میکنن...وقتی رابطه گرم اونا رو میبینم خیلی غصه میخورم ...منم به ابراز علاقه اون احتیاج دارم
شاید پیش خودتون بگین که خیلی ضعیفم ..نمیدونم ... اما ....
اگه تضمینی بود که یه روز مثل قبل میشه تحمل میکردم اما میترسم هیچوقت مثل قبل نشه
روزی 1000بار هی بخودم میگم تقصیر خودته تو اینجوریش کردی...اون کاراش اشتباه بود اما غرهاوقهرکردنای مداوم من بیشتر ازم دورش کرد
گفتین خوشحال باشم تا به اونم منتقل کنم اخه چطوری؟ وقتی ازش محبت کلامی و فیزیکی نمیبینم از درون میریزم بهم....
نوشتن خاطرات خوب بیشتر برام ناراحت کننده هست .....اخه هی با الانش مقایسه میکنم که دیگه اینطوری نیست وبیشتر ناراحتم میکنه
دقیقا الانم همینه....به خاطرات بد فکر میکنم غصه میخورم....به خاطرات خوب فکر میکنم غصه میخورم
:302:
RE: تلاش برای برطرف کردن نقاط ضعف خودم وزندگی مشترکم
سلام حاج خانم زیارت قبول
بابت دعا هات خیلی خیلی ممنونم
http://www.hamdardi.net/imgup/32102/...3c5e16812a.jpg
عزیزم صبر داشته باش انتظار نداشته باش شوهرت فورا بشه عاشق سینه چاک قبلی
جند روز تنهایی رو تتحمل کن بعدش درست میشه
خب از نق زدنات و غر زدنهات کم کن ازین به بعد
خودت باید به خودت کمک کنی
خیلی خوبه که اشتباهاتتو قبول داری پس تکرارش نکن
از همینجا شروع کن تا خودتو بسازی
مطمئنم موفق میشی