RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
خب شما انگار دیگه زیادی عذرخواهی کردی ! ایشون هم عادت کردند.
بیشتر از خودتون از آشناییتون بگید.
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام گل یاس جان
خوش اومدی به همدردی
عزیزم شما قلبا میخواستی زندگی رو حفظ کنی اما با هر بار معذرت خواهی بی مورد و لاپوشونی موقت مشکل بدتر زندگی رو رو به فروپاشی بردی
در حالیکه عذر خواهی بی مورد همسرت رو متوقع تر میکنه و حتی اگر کار غلطی میکنه منتظره که شما دوباره برگردی و عذر خواهی کنی
دوست عزیزم چند تا کار کردی و همش غلط !
البته در این شرایط ادم خیلی بهم میریزه و نمیدونه باید چیکار کنه.
مطالبی که نوشتی یک طرفه بود.یعنی ننوشتی شما در مقابل به ایشون چی گفتی که گفت من مادرمو بیشتر از تو دوست دارم؟
یا اصلا نگفتی سر چی مامانش باهم دعواتون شد؟
یه چیزی رو بهت خواهرانه میگم.
به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی حتی اگر تنها هم بودی منزل رو ترک نکن.
چرا که اگر کار به دادگاه بکشه نگاه نمیکنن چرا شما منزل رو ترک کردی
و شما رو مقصر میدونن.
این بار هم مثل دفعه های پیش که میرفتی التماس میکردی و بی مورد معذرت خواهی میکردی..دوباهر این کارر وکردی
منم جای اون اقا بودم همین رفتار رو میکردم.
چون میدیدم خیلی بهم وابسته هستی
مردها از اینکه یه زن همیشه منفعل باشه و دائما در حال عذرخواهی باشه خوششون نمیاد.
هرچیزی راهی داره و باید بدونی معذرت خواهی بی جا فقط اوضاع رو به ظاهر خوب میکنه اما مثا خاکستر زیر آتیش میمونه.
چرا بهش اس ام اس زدی؟
اینم یه اشتباه دیگه بود.
اشتباه دیگه اصلا چرا اسم طلاق رو شما آوردی؟
حالا روی وسایلت حساس نشو.
دوست عزیزم منم این روزا رو گذروندم.
دقیقا درکت میکم.
اصلا انگار دارم با خودم حرف میزنم !
اینکه گفته خودت برو اقدام کن خوبه.
یعنی خودش نمیخواد بره.
من اگر جای شما بودم فعلا هیچ کاری نمیکردم و فقط صبوری میکردم.
چون الان هر اقدامی شما بکنی باعث میشه همسرت بگه ازت متنفرم و ...
بذار کمی دیگه بگذره تا همسرت ارومتر بشه
البته شما بهتر از هرکس دیگه ای همسرت رو میشناسی .
میدونی رگ خوابش چیه.میدونی با چه جملاتی اروم میشه
دوست عزیزم صبوری کن...
خانوادش هیچ اقدامی نکردن؟
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس عزیز سلام
در شرایط بدی قرار گرفتی و ناراحتیتو درک میکنم فکر کنم کمی زیاده روی کردی
دوست عزیزم بهتره از بزرگترها کمک کنی تا با واسطه آشتی و بعد مشکلتو حل کنی
بهتره در مورد طلاق هم باهاش صحبت نکنی با هر تنشی که نباید اسم طلاق رو آورد
در آخر سعی کن بیشتر از مشکلت بگی تا کارشناسان راهنماییت کنن
نگران نباش مشکل بدون راه حل وجود نداره عزیزم
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام خیلی ممنون از پاسختون.
حقیقتش منو مامانش پسندیده و اومدن خواستگاری.یعنی ما از قبل آشنایی نداشتیم و 2 جلسه با هم حرف زدیم و اخرش بله برونو عقد.شما درست میگین من بد عادتش کردم ولی الان 2 هفته هست که اونا هیچ اقدامی نکردن.منم دیگه کاری به کارش ندارم
خیلی ممنون که زود جواب دادین.
حقیقتش دعوای اخرمون سر این بود که پدر شوهرم بیمارستان بود و قرار بود بره اطاق عمل.بعد از ظهر من بلوزشم اتو کردم و با خوشرویی فرستادمش تا بره بیمارستان.
به منم سپرده بود که به کسی نگم که باباش عمل می کنه.مثلا من به پدر مادرم نگم و حتی به برادر شوهرم و جاریم.نمی دونم همه وظایفا گردن شوهر منه.از بیمارستان زنگ زد که شب ساعت 11 مادمو میارم تا تنها نباشین و من بمونم پیش پدرم.بالاخره ساعت 8 اومد اونم چه اومدنی بی حوصله و اخمو.در ضمن پدر شوهرم سپرده بود که عروسها بیمارستان نیان من معذبم.شب وقتی شوهرم اومد به من گفت میایی با هم بریم تو هم تنها نباشی منم گفتم نه چون بابات گفته و در ضمن تو شب مامانتو میاری دیگه.ساعت 10 شد این نرفت مامانش بهش زنگ زد که میایی گفت اره گفت زنتم میاری(منو دیگه)گفت نه.حقیقتش منم تصمیمم عوض شده بود می خواستم برم ولی اطاق انتظار بشینم.با ملایمت گفتم من تصمیمم عوض شده می خوام بیام.سرم داد کشید که تو اصلا نمی دونی چی میگی تو نمی تونی تصمیم بگیری.منم نشستم اروم اشک ریختم.در این وضعیت برگشت گفت پاشو شاممو بده چون شام حاضر نبود گفتم 10 دقیقه صبر کن یا اگه عجله داری برو بیرون یه چیزی بخور.با عصبانیت پا شد رفت.منم تا 11 منتظر موندم دیدم نیومد بهش زنگ زدم که مامانتو میاری گفت رفتم دارو بخرم کارم طول میکشه و بدونه خداحافظی قطع کرد.به من بر خورد.تا 12 بهش هر چی زنگ زدم جواب نداد بالاخره به گوشی مادر شوهرم زنگ زدم اونم بعد از 100 بار زنگ زدن شوهرم خودش جواب داد گفتم کجایی چرا به گوشیت جواب نمیدی برگشت پیش مامانش گفت چون تو به من شام ندادی منم به تو جواب نمیدم بعد قطع کرد.منم خیلی ناراحت شدم.ساعت 1.5 به مامانم زنگ زدم که تنهام میترسم.مامانم گفت هر موقع شوهرت اومد به من بگو تا نگران نشم.خلاصه نصف شب ساعت 2.5 اومد.گفتم کجا بودی چرا به من اهمیت نمیدی رفتم بازوشو بگیرم منو حول داد.منم حرصم در اومد گفتم چرا به داداشت یا پدر مادر من نمیگید که من تنها نباشم.در این حین مامانم زنگ زد که شوهرت اومده منم گفتم بعله تشریف اوردن.شوهرم گوشیرو از دستم گرفت به مامانم گفت(با فریاد)تو اگه به شوهرت شام ندی چه بلایی سرت میاره؟منم این طرف بهش میگفتم باب جان حاضر نبود چرا متوجه نمیشی داد میکشید خفه شو.خفه شو.پاشد گوشیرو کوبید زمین که به بازویه من برخورد کرد.منم پاشودم حولش دادم اونم منو حول داد که من یه سیلی بهش زدم نه محکم ولی خیلی عصبانی بودم(الان خیلی پشیمونم)بعد از خونه فرار کرد رفت.منم به مامانم زنگ زدم اومد پیشم موند.صبح با مامانش اومد وسایلاشو ببره مامانش به مامانم می گفت دخترت پسرمو کتک زده.بی چاره مامانم جلوی شوهرمو می گرفت می گفت دختر من غلط کرده تو ببخشش.اونم بر گشت گفت من دخترتو نمی خوام دخترتو.جهازشم وردارین گمشین برین.نه من چیزی گفتم نه مادرم به اونا بی احترامی کرد.به بابام زنگ زد دخترت بی حیاست طلاقش میدم.
شرمنده اگه طولانی شد.من الان موندم بلاتکلیف نمیدونم چی به سرم میاد
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
اصلا دعوا سر مامانش نیست که
مثلا 2 هفته قبل از دعوامون مامانش سینه اش درد میکرد به من گفت منم اومدم به شوهرم گفتم که مامانت سینه اش درد می کنه زود برگشت گفت حتما باید ببرمش ماموگرافی منم چیزی نگفتم.
چند روز بعد یه دفعه سرم گیج رفت شوهرم اصلا توجه نکرد برگشتم به شوخی گفتم مامانتو چه زود میبری دکتر ولی به من اهمیت نمیدی.سر این حرفم 1 روز با من حرف نزد.واقعیتش من اصلا به مامانش بی احترامی نکردم .تو اون روز که اومده بود وسایلشو جمع کنه مادر شوهرم برگشته به من میگه من هر موقع بمیرم تو اون روز جشن میگیری تو این وضعیت که شوهرم مثل بمب داره منفجر میشه مادرشوهرم هم این وسط از اب گل الود ماهی میگرفت:302:برگشته به من میگه پسرم به خاطر مهریه نمی خواد که بپوسه:302:اینم بزرگتر شوهرم.حالا جالبتر مادرم چند روز بعد به مادربزرگ شوهرم زنگ زد که نزدیکه عیده خوب نیست این عروستون اینجا بمونه مادر بزرگش برگشت گفت من حتما با اونا حرف میزنم.شب زنگ زده به مامانم میگه حرف زدم (شوهرم)گفته زنی که شوهرشو کتک زده تو اون خونه جاش نیست.من درسته یه سیلی زدم ولی نمیدونم چرا شوهرم می خواد منو خراب کنه.منم چون خجالت میکشم پیش دیگران به گردن نمیگیرم.شوهرم میگه تو دروغ گویی تو روانی هستی میگه مگه تو منو نزدی.یکی نیست بگه اخه من پیش دیگران روم نمیشه اعتراف کنم.این چیزارو درک نمیکنه:302:
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام دوست عزیز:72:
مریم خانم درست فرمودند. منزل رو به هیچ عنوان نباید ترک کنی.
چون میره دادگاه {ترک تمکین}بهتون میزنه ومقصر به حساب میاید.
هر طوری شده به منزل برگرد.اگرم میخواد شما به منزل پرتان برید بزار خودش با آژانس یا با یکی از آشناهاتون ببره منزل پدرتان.
تا شاهدی باشه که خودش شمارو از منزل بیرون کرده.
اگر خانواده مقروری باشن پاپیش نمیزارن.
باید از طریق دوست آشنا وفامیل اقدام کنی واسته بشه. هم خودتت را کوچک نکردی هم به حدفت میرسی.
من 3سال راه دادگاه رو رفتم .دعا میکنم پای نا مسلمون به دادگاه باز نشه .چه برسه به مسلمونش.
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
کبوتر عزیز خیلی ممنون از پاسختون
اون منزلو ترک کرده منم به خاطر اینکه تنها نباشم رفتم
ولی فردا اومدم دیدم قفل درو عوض کرده.یه بلوک شاهده که قفل در عوض شده.
بره تمکین بده منم میگم من برگشتم و درو بسته دیدم شاهدم داره.
اصلا شاید اون چند روز خونه نبوده من نمی تونستم بیرون برم؟مثلا خریدی چیزی
بالاخره زندانی نمی شدم که شاید اون نمیومد.
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس عزیز
احساس میکنم همسرت خیلی وابسته است و هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده
امیدوارم هر چه زودتر دوستایی که تجربه بیشتری دارن بت راهکار بدن و اگه بتونی پیش مشاورم حضوریم بری خیلی خوبه
چیزی که به ذهن من میرسه اینه که اصلا اصلا خودت و خانوادتو کوچیک نکن . از خانوادت بخواه کاملا ازت طرفداری کنن
اون تو رو هل داده حتی اگه سیلی زدی در دفاع از خودت بوده(هر چند اشتباه داشتی تو رفتارت)
خیلی ناراحت شدم از خوندن تاپیکت امیدوارم هر چه زودتر مشکلت حل شه و زندگی آرووم و عاشقانه ای کنار همسرت و خانواده هاتون داشته باشین:72:
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
دوست عزیز:72:
منزل شما آپارتمانه وتها میشد بمونی هیچ ترسی هم نداره.
ومیتونی برگردی منزل کلید ساز ببری قفل رو بازکنه.بری داخل منزل وشاهدم که داری منزل خودته وکلید سازم بهانه نمیاره.
واگر شوهرت متوجه شد به منزل برگشتی .شاید برخوردی کنه نگران نباش بزار همسایه ها متوجه بشن که شما رو ازمنزل بیرون میکنه.
ومیتونی بری شورای حل اختلاف ماجرا رو بگی که صورت جلسه میشه برای دادگاه که شما اقدام به برگشت کردید .
ولی شوهر قبول به زندگی نکرده.حتما با خودت شاهد ببر زن های همسایه هم میشه.
شورای حل اختلاف دادگاه نیست که خوشت نیاد.
و با این کارت طرف مقابل به خودش میاد که شمارو دست کم نگیره.