چگونه بر خود آسان بگیریم؟
سلام دوستان،
یکی از مسائلی که چند وقته ذهنه من رو درگیر خودش کرده، اینه که خیلی ها بهم می گن چرا این قدر سخت می گیری! چرا این قدر همه ی مسائل رو بزرگ و پیچیده می کنی؟
من نمی دونم چطوری به خودم آسون بگیرم،
متوجه می شم که هر مسئله، چقدر انرژی ازم می گیره، اما نمی دونم منظور از این که آسون بگیرم چیه؟:47:
انسان محتاطی هستم و خیلی سعی می کنم مواظب رفتارم باشم، در واقع تو ذهنم یه سری قوانین چیدم که همیشه هم در حال به روز شدن هستن و طبق اون ها پیش می رم، سعی می کنم کارام نظم داشته باشه و یه سری خصوصیات این جوری، فک می کنم داشته باشم، (شاید به حل مسئله کمک کنه!)
آیا این که به عواقب کار فکر نکرد و بی گدار به آب زد می شه آسان گرفتن؟
آیا این که تو هر کاری بگیم هر چی شد، شد، بادا باد و این حرفا می شه آسان گرفتن؟
آیا این که چشمات رو روی خیلی مسائل که باید حلشون کنی، ببندی، می شه آسان گرفتن؟
یکی به من بگه این شعر یعنی چه؟
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع, سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
در مانده شده ام!:54:
نمی دانم چطور بر خوده نازنینم آسان بگیرم، نکنه من از بدو تولد دارم به خودم سخت می گیرم و خودم رو اذیت می کنم؟:(
RE: چگونه بر خود آسان بگیریم؟
ایوب عزیز سلام صبحت بخیر
خوشحالم که بازم تاپیک باز کردی امیدوارم همه دوستان کمکت کنن تا به نتیجه برسی
به نظر من اگر کمتر روی هر مساله زوم کنی حساسیتت کمتر میشه
گاهی فکر میکنم همون بی خیال رفتار کرده هم ارثی هست بعضیا ذاتا خونسردن و بعضیا با تلاشم نمیتونن خونسرد بشن
در هر حال تاپیکت رو که دیدم بیشتر خاستم سال نو بهت تبریک بگم
سال خیلی خوبی برات آرزومندم دوست عزیز:46:
RE: چگونه بر خود آسان بگیریم؟
ایوب جان مطمئنا خودت هم میدونی که بی گدار به آب زدن و بی خیالی مطلق و....به معنی آسون گرفتن نیست.
به نظر من ما باید در هر موردی به آینده تصمیمون فکر کنیم،درست و با دقت کامل برنامه ریزی کنیم و تمام تلاشمونو برای موفقیتمون انجام بدیم اما
به اندازه توانمون از خودمون انتظار داشته باشیم و خودمونو اذیت نکنیم.
قبول داری گاهی اوقات تا یه جایی دست خود ماست و از یه مرحله ای به بعد دیگه برمیگرده به شرایط ،موقعیتها ، افراد و..... ،که ما نمیتونم خیلی راحت روشون تاثیر بذاریم؟،
پس بهتره حساسیتهای بیجامونو کنار بذاریم، تا حدی که در توانمونه و دردست ماست تلاشمونو انجام بدیم و بقیشو به خدا بسپاریم.توکل به خدا خیلی راه رو واسمون آسون میکنه
جمله " این نیز بگذرد " تو سختیها خیلی یادم میاد و آرومم میکنه، فکر میکنم شما هم امتحان کنی خوب باشه.
و همین طور این حرف دکتر شریعتی عزیز رو که
خدايا! آرامشي به من عطا كن تا بپذيرم آنچه را نمي توانم تغيير دهم ، شجاعتي به من ده تا چيزهايي را كه مي توانم، تغيير دهم و توانی که تفاوت بین این دو را درک کنم.
RE: چگونه بر خود آسان بگیریم؟
سلام بر ايوب عزيز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ایوب
آیا این که به عواقب کار فکر نکرد و بی گدار به آب زد می شه آسان گرفتن؟ اينكه انسان به عواقب كار فكر نكنه ، هرگز آسان گرفتن نيست ، بلكه نوعي بي فكري هست و بي خيالي ... و كوفتن بر طبل بي عاري
آیا این که تو هر کاری بگیم هر چی شد، شد، بادا باد و این حرفا می شه آسان گرفتن؟ اينم بسيار اشتباهه ... خداوند عقل داده به انسانها تا آخر و عاقبت كار را ، اول كار بسنجه ، پس اينم نوعي بي عقلي است ...
آیا این که چشمات رو روی خیلی مسائل که باید حلشون کنی، ببندی، می شه آسان گرفتن؟ و چشم را خداوند داده تا انسان با كمك فكر و انديشه مسائل زندگي را حل كند ...
نتيجه : ما براي اينكه بخوريم و بخوابيم و ...... به اين دنيا نيومديم ، بايد به خود سخت بگيريم ،
اگر اون شعر اونجور ميگه ، اين ضرب المثل هم اينجوري ميگه :
اگر شل بگيري ، سخت مي خوري
و همچنين صدها شعر و ضرب المثل و آيه و روايت كه بيانگر اين است كه اگر انسان بخواهد به جائي برسد بايد تلاش كند ... ارزش انسان به اندازه همت و تلاش اوست و نه بيشتر ...
پس انسان براي رسيدن به هدف خود ، بايد فكر كند ، مشورت كند ،حركت كند ، ابزار صحيحي انتخاب كند ، راه صحيحي انتخاب كند ، خود را آماده به جان خريدن مشكلات كند و .............
پس بايد به خود سخت گرفت تلاش كرد و خود را به آب آتيش زد براي رسيدن به هدف مقدس ، و هر چه هدف ارزشمندتر باشد ، انسان بايد بيشتر به خود سخت گيرد ...
،
اما نكات مهم
* نكته اول : سخت گيري به اين نيست كه آرامش را از ذهن خود بگيريم و تفريحات را بزنيم و دوستان را به كناري گذاريم و امور جنبي را تعطيل كنيم و .....
* نكته دوم : گاهي وقتا ، افرادي براي اينكه روي هدف خود ذوم كنند ، بر روي ابزار ذوم مي كنند و اين يعني اشتباهي بزرگ ، و ابزار مي شود هدف و اين نوعي سخت گيري اشتباه است ... ( و اين نوعي وسواس فكري است كه بايد مواظب باشيد )
مثلا منكه مي خواهم به مكاني برسم ، با هر وسيله اي باشه ، باكي نيست ، چه ژيان و چه مزدا 3 ،اما افرادي تا مزدا 3 نباشه تن به حركت نمي دهند ...و اين نوعي سخت گيري افراطي هست ، هدف را ببين و به ساده ترين ابزار كفايت كن ...
* نكته سوم : گاهي اطرافيان ، انسانهاي بي عار و منفي باف و تنبلي هستند كه مانع رشد انسان مي باشند و هي كلمات ( بي خيال و سخت نگير و دنيا دو روز هست و كي رفته اون دنيا و ..... وووووووووو ) را بر ما القا مي كنند و ما خيال مي كنيم داريم بر خود سخت مي گيريم ، در حالي كه انسان بايد اين مزاحمات بيروني را و آن افكار مزاحم دروني را شناسائي كرد و از بين ببرد و نگذارد تا انرژي مثبت انسان را از بين ببرند ...
* نكته چهارم : گاهي اطرافيان انسانها زيركي هستند كه مي خواهند مانع موفقيت ما شوند ، اين را هم بايد دقت كرد .... يا خودشان شكست خورده اند و مي خواهند ما هم مانند آنان شويم تا تنها نباشند و يا خود به جائي رسيده اند و از اين كه ما را در مكاني پائين تر از خود ببيند ، لذت مي برند .....
* نكته آخر هم اينكه : گاهي قانون ها و قواعد خشك و بسته و دست و پاگير مانع رشد ما خواهد شد ، و اين سخت گيري افراطي هست ، قوانيني كه براي رسيدن به هدف خود وضع مي كنيد سعي كنيد آزاد و باز باشد و دست و پا گير نباشه ، قوانيني كه وضع ميكنيم از نوع لقمه دور گردن پيچاندن نباشد كه اين نوعي سخت گيري بيجا هست ...
خلاصه دوست عزيزم : از آنچه شما فرموديد : احتياط در زندگي و نظم و دقت در امور و عاقبت بيني و فكر در عاقبت كارها و چشم رو با دقت باز كردن بر روي حل مسائل و ... اينها اصل در همه كارها مي باشند و بايد هم در كارها سخت گرفت ، و اما ذهن خود را زيادي درگير نكردن و تفريحات به جا و سالم و ذوم كردن بر روي هدف و هدف قرار ندادن ابزار ، كنار زدن افراد منفي باف ، وضع نكردن قوانين سخت و دست و پاگير و ....... كمك خواهد كرد تا درك صحيحي از آسان گرفتن و سخت گرفتن به انسان بدهد ....
موفق باشيد و در پناه حضرت حق :72::72::72:
RE: چگونه بر خود آسان بگیریم؟
سلام
میشه یه مثال بزنید؟
چون بعضی اوقات ادم باید سخت بگیره واگرنه سخت میخوره !!
شاید موارد شما هم از این مدلن...
RE: چگونه بر خود آسان بگیریم؟
با سلام و عرض ادب
مطالب مهمی جناب مهاجر بیشنان مطرح کردند که در مورد مشکل شما بسیار کارگشاء هست.
3 نکته ذیل هم اگر به کار گرفته شود(نه صرفا یاد گرفته شود)، می تواند کمک کننده باشد.
یکم:
ابتدا باید مرز سخت گیری و سهل گیری تفکیک کنیم. برای شروع پیشهاد می دهم، سخت گیری را متوجه شخص خودتون بکنید و برای تغییرات خود انرژی بگذارید و در موردی که هدفتان تغییر یا مواجهه با دیگران هست، سهل گیری راسرلوحه کار خود قرار دهید.
دوم:
لطفا مقاله خطاهای شناختی که در واقع شاه کلید حل مشکلاتی این چنینی هست را مطالعه و به کار گیرید. این مقاله همچنین در مورد اصلاح رابطه و تعامل با دیگران می تواند به شما کمک کند.
سوم:
توجه فرمایید بعضی گاهی باید سخت، گاهی باید راحت گرفت و گاهی هم باید اصلا بی توجه بود. اما به مرور و تجربه هر کسی متوجه می شود که نسبت به دیگران سخت گیر هست؟(گیر می دهد)، یا راحت گیر؟(بی تفاوتی و بی مسئولیتی)
معمولا افراد احساساتی بیشتر سخت گیر به نظر می آیند