بدگویی همسر از پدر و مادر
با سلام
من حدود 11 ماه است که با دختری که دوستش داشتم ازدواج نموده ام ، این دختر از خانواده ای بسیار با فرهنگ برخوردار بود که من وخانواده مان به سوی این خانواده کشیده شدیم
اما پس از مدتی با توجه به انکه اصلا نمی توانستم پیشبینی کنم
شروع به بدگویی از پدر و مادر بنده نمود، بدین صورت که پدرت امروز این حرف را زد من ناراحت شدم یا مادرت با من اینگونه رفتار کرد در حالی که اصلا پدر و مادر من این گونه نیستند و سوء تفاهمی در وجود همسرم است که با هر حرفی از پدر و مادرم دلگیر می شود دو سه بار اول پس از حرف های او من عصبانی شده و پس از دعوا حتی با او قهر میکردم اما اثری نداشت، در این چند بار اخیر فقط حرف هایش را گوش می کردم و عکس العملی نشان نمی دادم اما واقعا از ته دل ناراحت می شدم
یا هنگامی که در منزل پدر و مادرم است مثل یک غریبه با ان ها رفتار می کند
خواهش می کنم بنده را راهنمایی کنید تا دراین شرایط چه عملی انجام دهم
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
دوست عزیز سلام
کاملا حق داری ناراحت بشی اما قهر کردن یا جواب ندادن راه حل خوبی نیست
بهتره در یک فضای دوستانه حرف دلت رو بهش بزنی و بگی چقدر ناراحت میشی از رفتارش و ازش بخای رفتارش رو اصلاح کنه
به هر حال طبیعیه که گاهی از رفتار اطرافیان شاکی بشیم اما دلیل نمیشه با بدگویی نارضایتیمونو اعلام کنیم
من فکر میکنم با مذاکره این مشکل کمرنگ یا بیرنگ میشه
موفق باشی
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
ممنون از راهنماییتون اما هر بار که به دفاع از عمل پدر و مادرم برمی آیم می گوید تو همش از انها دفاع می کنی و اصلا برای چه زن گرفتی حرف های من را قبول نداری و اخرش به دعوا کشیده میشه
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
hamedr عزيز با خوندن مشكلت شديدا ياد خودم و همسرم افتادم. ببنين شايد واقعا خانوادتون همسرتون را با حرف ها و كارهاشون آزار مي دهند. يعني نه از روي عمد. بلكه گاهي خواسته و ناخواسته به دليل تفاوت فرهنگي حرف هايي مي زنند يا كارهايي مي كنند كه باعث آزار همسر شما مي شوند، در حاليكه به نظر خودشون كارهاشون و رفتاراشون كاملا عادي است. مشكل را به طور ريشه اي و با حرف زدن با خانوادتون حل كنيد وگرنه ممكنه كار به جاهاي باريك بكشه.
در ضمن خواهش مي كنم از احساس ها و حرف هاي دلتون و اينكه تو اين شرايط از همسرتون و خانوادتون توقع دارين چطور رفتار كنند بيشتر بگين شايد مرحمي باشه به دل زخم خورده من.
تاپيك هاي من را بخون. مشكل ما هم اول از همين حرف ها و جاها شروع شد و بعد به اون جاهاي باريك كشيد.
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
آقا حامد این جور که متوجه شدم یکی از دلایل انتخاب همسرتون فرهنگ بالای خانوادگیشون بود که به عنوان یک امتیاز بالا مد نظرتون بوده.
خانم شما در خانواده ای بزرگ شده که همه رفتار ها از زیر ذره بین گذر می کرده و همین امر باعث به وجود اومدن اون امتیاز (فرهنگ بالا) برای ایشون شده.
خیلی طبیعی هست که وقتی ایشون وارد یک خانواده جدید می شه به خاطر عدم شناخت صحیح از آداب و منش های رفتاری شما و خانوادتون دچار یک سری تعارض ها و در نتیجه دلخور ی ها یی بشه .
تا اینجاش هیچ اشکالی وجود نداره اما چیزی که باعث بروز مشکل شده روش بیان کردن این نمونه تفاوت ها به صورت گلایه از جانب همسرتون و در مقابل روش برخورد شماست.
بهترین روش در این شرایط همان گوش کردن به صحبت های همسرتون هست سپس همدلی کردن با ایشون.
توجه داشته باشید که همدلی با تایید کردن فرق داره. به همسرتون محبت کنید و در وهله اول به هیچ وجه از هیچ کس جانب داری نکید . در مقام قضاوت نباشید.
در جلوی خاواده تان به همسرتان احترام بذارید ودر عین حال به خانواده خودتان هم احترام بذارید.
از ایشون بخواهید که به این مسایل بی اهمیت توجه نکند و زندگی شیرین تون را با این صحبت ها تلخ نکنید و مهم خود شما و همسرتون هستید.
به ایشون تفاوت ها را نشان دهید واینکه هر خانواده ای یک سری خصوصیات و منش های جداگانه ای دارند . با توجه به اینکه شما هم خانواده تان را دوست دارید هم همسرتون در اولویت هست.
یادتون نره به ایشون این اطمینان را بدهید که ایشون اولویت اول زندگیتون هستند و تنها انتظاری که از ایشون دارید این است که احترام خانواده شما رعایت شود.
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
بی نهایت جان ممنون از راهنماییت
اما من فکر می کنم که همدردی با ایشان باعث می شود دوباره این بدگویی ها ادامه پیدا کند
درست است که فرهنگ زندگی در دو خانواده متفاوت است اما دو خانواده در سطح بالایی ار فرهنگ زندگی میکنند
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
نکته اول : همدلی نه همدردی
نکته دوم : پیش داوری نکنید . هنوز امتحان نکرده منکر نتیجه می شوید؟!!
نکته سوم : معلومه که با یه بار یا دو بار نتیجه نمی گیرید این یک روند طولانی مدت هست.
من خودم به شخصه چنین مشکلی داشتم و اون هم به خاطر تفاوت فرهنگی بود که با خانواده همسرم داشتم.
این روشی که به شما پیشنهاد کرد م را همسرم در مقابل من در پیش گرفتند و الان بعد از 5 سال نتیجه بخش بوده طوری که با تمام تفاوت هایی که بین من و خانواده ایشون هست براشون کاملا احترام قائلم.
گاهی اوقات برخی رفتارها ی بدون قصد آزار دهنده هستند اون هم به خاطر عدم شناخت ماهاست.
و گاهی اوقات به خاطر مته به خشخاش گذاشتن ماها از رفتار های ساده علم عثمون درست می کنیم.
مهم روش برخورد صحیح وبه دور از هر گونه تعصب است.
خانم شما الان در دسترس نیست اما شما که هستید. ما تمام تلاشمون بر این هست در این شرایط شما بهترین برخورد را داشته باشید
یکی از شعار های این تالار این هست که اصلاح عملکرد خودمون راه حل 80 درصدی مشکل است و بقیه هم متعاقبا تحت تاثیر رفتار صحیح ما درست می شه.
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
سلام آقا حامد.
ابتدا تشکر می کنم از راهنمایی های خوب بی نهایت عزیز
راستش می خواستم بگم که شاید طرز برخورد شما با خوانواده تان طوری بوده که خانم شما حسادت کردن و شاید می خواستن از عشق شما مطمئن تر بشن.که البته خود من این رو صحیح نمی دونم که بخوان از خوانواده شما بدگویی کنند.
یا اینکه واقعا به دلیل اختلاف نظرها و طرز برخورد های متفاوت، خانم شما دلگیر شدن که بهتره شما با خانمتان همدردی کنید یعنی بهشون بگید که"تو حق داری ناراحت بشی شاید به خاطر اینکه هنوز پدر و مادر من رو خوب نمی شناسی و نمی دونی که اونا منظور خاصی از این حرف ندارند ،بیشتر که بشناسیشون خودت می فهمی ولی باز منم بهت حق میدم چون تو تازه وارد خانواده ما شدی"
میشه لطف کنید یک مثال بزنید تا بیشتر متوجه بشیم که این دلخوری ها بیشتر از کجا نشات می گیره؟
RE: بدگویی همسر از پدر و مادر
سلام
راستش منم مثه خانم شمایم میدونم بدم ولی شاید بهتر باشه از دید ماهم به این موضوع نگاه کنید
من اول اینجوری نبودم عاشق مادر شوهرم بودم واز ته دلم میگفتم مامانجووون ولی بعد از مدتی چنان رفتار وعملکردشون بهم سخت اومد که خیلی دلسرد شدم و توی این محبت نابم احساس شکست کردم بعد از عقدم فهمیدم ظاهرشون با باطنشون خیلی فرق داره وچون دوست نداشتم خانوادم مطلع بشن وآبروی خانواده شوهرمو ببرم با شوهرم درددل میکردم شوهرم همیشه شنونده خوبی بود (ازش یه دنیا ممنونم)اما اوایل شوهرم مثه شماکمی ناراحت میشد ولی حالا قبول داره که خانوادش مشکل اخلاقی دارند چون چشمش رو به حقیقت باز شده
صحبت من با شما دوست عزیز
مراقب باش که چشمات باز باشن وواقعیتارو بپذیری نکنه که متعصب باشی روی خانوادت
خانمها دوست دارند با شما درددل کنند پس نیازی نیست جبهه بگیرید
به خانمت آرامش بده که بدونه از همه عزیزتره واست
بعد از درددلا بهش بگو الاهی بمیرم دل عزیزم انقد گرفته هروقت دلت گرفت بیا باخودم صحبت کن من در خدمتم واگه واقعا متوجه شدی رفتارخانوادت اشتباه بود ازش معذرت خواهی کن
توی یه موقعیت خوب بهش بگو وقتی درددل میکنی من دلم میگیره یکی واسه اینکه خانمم ناراحته یکی هم همونطور که طاقت ندارم کسی ازت بد بگه چون عزیزمی بعد ازشما هم خانوادم عزیزمن پس ...
موفق باشید