مدتهاست احساس کمبود یه چیزی توی زندگی دارم که خودم نمیدونم چیه

سلام
من مشکل اصلی ام احساس کمبود یه چیزی توی زندگی هست که خودم نمیدونم چیه همش احساس میکنم باید یه چیزی باشه تا ارومم کنه اما هیچ جوره نمیفهمم اون چیه
شرایط زیر رو میگم شاید تو نظر دهی بیشتر کمکتون کنه

1) شرایط زندگی من

- سن 21 سالگی --- لیسانس نرم افزار گرفتم

- حدود 4 ساله سابقه کار دارم و تقریبا از نظر مالی مستقلم

- سن 19 سالگی --- دو بار تجربه رابطه با جنس مخالف رو داشتم که اولی کاملا احساسی بود با رد طرفم که 5 سال از من بزرگتر بود مواجه شد (تقریبا این رابطه اصلا شکل نگرفت چون بیشتر توی ذهن من بود و با مطرح کردنش کاملا رد شد)

- سن 22 سالگی ---- رابطه دومم با یکی از همکارام بود که 6 ماه از من بزرگتر بودند
ما به قصد از دواج با اطلاع خانواده هامون و بدون خواستکاری و مراسم رسمی ارتباط 15 ماهه برقرار کردیم... اما به دلیل مشکلات خانوادکی ایشون، تفاوت فرهنگی مون و (کم شدن علاقمون که خودم هم دلیلش رو نفهمیدم) ارتباط با پیشنهاد من قطع شد (علی رغم اینکه خیلی دختر خوبی بود)

- الان....24 سالمه ... سربازم 8 ماه دیگه از خدمتم باقی مونده

مشکلات من :

1) حوصله جنس مخالف رو ندارم (چه به قصد دوستی چه به قصد ازدواج) و اگر هم داشته باشم بیشتر به خاطر رابطه جنسیه .... اصلا فکر اینکه بخوام برم سمت کسی برای ازدواج تو فکر تهیه و تدارک خونه و زندگی و عروسی وبچه دار شدن بیوفتم به شدت آزارم میده..... اصلا این چیز ها رو دوست ندارم

2) مشکل بزرگتر من .... یه احساس کمبودی همیشه تو دل من هست ... با هیجی آروم نمیشه
با کار، ورزش، درس ، ارتباط با جنس مخالف..... هیچی ارومش نمیکنه خیلی هم بهش فکر کردم که اون چیه
خیلییییییییی این مدتی که سرباز شدم این حس بیشتر داره بروز میکنه هر کاری میکنم نمیتونم روی چیزی تمرکز کنم چون یه کم که پیش میرم میبینم نه این اون گمشده و خواست درونی من نیست و ولش میکنم میرم سراغ یه چیز دیگه
و باز همینطور این چرخه ادامه داره (مثلا عوض کردن اتاق، کار کردن درجاهای مخالف،ارتباط داشتن با افراد گوناگون، یاد گرفتن مطالب جدید در زمینه کاری، رفتن به کلاس زبان، بازی کامپیوترو غیره ) اما هیچ کدوم ارومم نمیکنه

دوستان نظرتون رو لطفا در مورد مشکلاتم بگید.... اگه ممکنه با شماره و راه حل قدم به قدمی باشه

سلام دوست عزیزم::72:

این حالتی که شما عرض کردید یه چیزه عادی .

در دوران سربازی آدم احساس گمشدگی در درون به وجود میاد.

انگاری چیزی رو گم کرده دنبالش میکرده پیدا نمیکنه خوده آدمم نمیدونه اون چیه.

پس نگران نباش بعداز تمام شدن خدمت تون این مشکل حل میشه.

به نظر من ، برای خودم هم که توی سربازی بودم فقط به فکر اتمام سربازی بودم و مثل تمام پسرا انتظار داشتم که این زندون بالاخره تموم بشه.
من توی سربازیم اصلا به این موارد فکر نمی کردم یعنی اصلا افکار من به اون سمت سوق داده نمی شد ولی الان که حدود یک سال از تموم شدنش گذشته ، بارها و بارها شده که با دیدن زوج جوان ، بچه ها ، نی نی ها :43::43::43::43::43::43::43::43: :46: و ...ساختن آینده و رسیدن به کمال و ... افسوس می خورم که کاش منم جزیی از اونا بودم :43: .
نمی خوام نظرمو در مورد حس و حال شما بگم چرا که اونقدر تجربه ندارم که بتونم راهنمایی تون بکنم ولی به عنوان یه داداش همسن خواستم حس و حالم رو در این موضوع باهات در میون بذارم .

نقل قول:

---

سلام دوست عزیزم:72

این حالتی که شما عرض کردید یه چیزه عادی .

در دوران سربازی آدم احساس گمشدگی در درون به وجود میاد.

انگاری چیزی رو گم کرده دنبالش میکرده پیدا نمیکنه خوده آدمم نمیدونه اون چیه.

پس نگران نباش بعداز تمام شدن خدمت تون این مشکل حل میشه.

---

نقل قول:

---

به نظر من ، برای خودم هم که توی سربازی بودم فقط به فکر اتمام سربازی بودم و مثل تمام پسرا انتظار داشتم که این زندون بالاخره تموم بشه.
من توی سربازیم اصلا به این موارد فکر نمی کردم یعنی اصلا افکار من به اون سمت سوق داده نمی شد ولی الان که حدود یک سال از تموم شدنش گذشته ، بارها و بارها شده که با دیدن زوج جوان ، بچه ها ، نی نی ها 4343434343434343 46 و ...ساختن آینده و رسیدن به کمال و ... افسوس می خورم که کاش منم جزیی از اونا بودم 43 .
نمی خوام نظرمو در مورد حس و حال شما بگم چرا که اونقدر تجربه ندارم که بتونم راهنمایی تون بکنم ولی به عنوان یه داداش همسن خواستم حس و حالم رو در این موضوع باهات در میون بذارم .

---

ممنون از شما دو دوست خوبم

اما اینی که میگم فقط مختص به سربازی نیست... من 3-4 ساله با این مشکل دارم سر میکنم
خستم کرده .... سربازی هم داره میگذره اما ابز فکر میکنم عاملش به عقب تر برمیگرده

راستی من دو تا مشکل مطرح کرده بودم ... اولیش رو براش جوابی ندارید؟؟

با سلام.به نظر من شما نیازبه یک بازبینی در مورد ارزش و معنای زندگی دارید.
چیزهایی که از ازدواج گفتید جز لاینفکی از ازدواج هست اما تمامش نیست.به همین روش شاید چیزهایی هم که در زندگی خودتون میبینید فقط قسمتی از سطح و روی زندگی باشه.

iman62 گرامی

مسئله شما خلاء وجودی هست که عمده آن به رضایت از زندگی برمیگرده ، یعنی عمده مسئله شما خلاء رضایت از زندگیست .

بهتره ابتدا لینکهای زیر را بخوانید تا بعد ادامه دهیم :


http://www.hamdardi.net/thread-15050.html

http://www.hamdardi.net/thread-15051-post-134565.html#pid134565

http://www.hamdardi.net/thread-15674-post-155111.html#pid155111

http://www.hamdardi.net/thread-19355.html

http://www.hamdardi.net/thread-19105.html

http://www.hamdardi.net/thread-17889.html

http://www.hamdardi.net/thread-17268.html

http://www.hamdardi.net/thread-18877.html

http://www.hamdardi.net/thread-18941.html

http://www.hamdardi.net/thread-16141.html

http://www.hamdardi.net/thread-18394.html

http://www.hamdardi.net/thread-19081.html

http://www.hamdardi.net/thread-16367.html


.