در مقابل دختری که او را دوست دارم چگونه خودمو ثابت کنم؟
سلام سال نوتون مبارک انشاءالله روز های خوبی پیشرو داشته باشید
امسال خدا بهترین هدیه بسیار شیرینی و عالی به من داد امسال دختر خالم که قبلا قضیه شو بهتون گفتم اومد خونمون باورم نمیشه بعد 1 سال و شش ماه قهر بودن با من آشتی کرد و با من صحبت کرد حالو احوال و... کلی صحبت و سوال و... خیلی خوشحالم حالا من موندم چیکار کنم اخه بهش علاقه دارم و نمیخوام اوضامون برگرده به قبل ولی می خوام باهاش صحبت کنم و بگم که در باره من اشتباه می کرده می خوام خودمو بهش ثابت کنم وبهش بفهمونم چقدر برام عزیزه کمکم کنید !! دوستان کمکم کنید دو تا سوال یکی اینکه آیا فهمیده من چه جور ادمیم و قصدم خیر بوده نه چیز دیگه؟
یا اینکه فکر کرده فکرش از سرم افتاده باهام اشتی کرده ولی حسم میگه... ولی شک داره جونمو می خوره ! تورو خدا بگید میرم خونشون چیکار کنم چه رفتاری داشته باشم؟
کمکم کنید.
یاعلی:72:
RE: بهترین هدیه خدا به من در روزهای اول سال
دوست عزیز خوشحالم که سال جدید برات خیلی خوب بود وآشتی به همراه داشت.
مبارک باشه.
ولی من در جریان تایپ قبلیت نبودم. میشه یه کوشولو بگی.
انقدی میدونم که پاپیش گذاشته برای آشتی یه جورای بهت علاقه داره که اومده جلو.
واز طرز نگاهاش صحبت کردناش متوجه میشی که بهت علاقه داره.
شما چندسالتونه واون خانم چندسالو تحصیلات. به چه دلیلی قهر بودید.
RE: بهترین هدیه خدا به من در روزهای اول سال
سلام سال نو مبارک
والا من تازه گی رفتم تو 21 و ایشون سه سال از من بزرگترند یعنی 23 برای من بزرگتری ایشون کوچکترین اهمیتی نداره به نظر من باید همسران همدیگرو درک کنند و بفهمند و به بلوغ فکری رسیده باشند و...
والا قضیه بر می گرده به سه سال پیش من و ایشون رابطمون خیلی خوب بود من به ایشون علاقه مند شدم و بعد از دوسال و خورده ای خود خوری و... به ایشون گفتم قبلش باهم با مسیج مرتبط بودیم این کار تا شش ماه ادامه داشت تابه گفته خواهرشون ایشون به من و حرفایی که می زنم به ماحرا پی برده و به پیشنهاد خواهرشون جواب منو نمی دادند و وقتی من ماجرا رو به خواهرشون گفتم یقین کردند و دیگر جواب منو نمی دادن تا شب عروسی داییم که با یه شعر مستقیم گفتم و اون شب زهرمازم شد از بی اعتنایی ایشون سه روز بعد خواهرشون زنگ زدن منو شستن چلوندن و پهن کردن روی افتاب خشک شم محترمانه هرچی ار دهنشون بیرون اومد به من گفتن شخصیتم خورد شد جلوی بابام ضایع شدم چون بابام به خاطر این موضوع حسابی گردوخاک کرد ولی من کم نیاوردم و ثابت قدم تر شدم البته یه خورده بهشون حق میدم من ترم آخر کاردانی رشته کامپیوترم و درسمم خوبه ایشون رشتشون روانشناسی بود که انصراف دادن به دلایلی... . تا دیروز با من قهر بودن به خاطر خواستگاری من هیچ موقع از کارم پشیمون نیستم و به موقعیتم افتخار کردم تو این سه ساله خودمو ساختم تا اگه از لحاظ سنی کوچکترم از لحاظ فکری هم سن باشیم و کل فامیل الان منو درک کردن تا قبل هیچ کی پشتم نبود حتی پدرم تاج سرم فقط مادر بزرگ خدا بیامرزم پشتم بود که رفت پیش خدا :302: اصلن ناراحت نیستم بهشون حق میدم ولی ناراحنیم این بود که چرا منو به چشم یه بچه و ... اصلن بیخیال گذشته گذشته و من هم کخه کینه ای نیستم دیدن فقط خوشحالم که خدا با من بود و هست و خواهد بود و انقدر دختر خالمو دوست دارم که بخاطرش همه کار می کنم و الان همه منو به خاطر انتخابم تشویق می کنند زن داییم که بهش میگم آبجی خیلی کمکم می کنه چون با هردومون رفیقه و اخلاقامونو می دونه دستش درد نکنه:72::72:
بعد من توانایی کار دارم و کار نمی کنم چون می خوام ادامه تحصیل بدم و تدریس خصوصیم بهم پیشنهاد شده و در کل نه تنها تو شغل توکلم به خداست بلکه تو همه چی :323:
البته پروژه ای کار می کنما:305:
و عموم بهم گفته لیسانسمو بگیرم تو ادارشون مشغول به کار میشم:227:
ببخشید سرتونو درد اوردم
لینک تاپیک های قبلیم هم پیدا نکردم:302:
بازم سلام
راستش خالم و خواهرم میگن بهت علاقه داره ولی ... خواهرم (زن داییم )بهم می گفت مطمئنم بهت علاقه داره ولی شک داره بعنوان همسر یا پسر خاله!!! منم می خوام مطمئن شم و خودمو گول نزنم دعام کنید :323:
یا علی:72:
RE: در مقابل دختری که او را دوست دارم چگونه خودمو ثابت کنم؟
آقا یعنی کسی نیست مارو راهنمایی کنه؟!!!:302: خانومای محترم لطفا کمکم کنید !!!:43:
RE: در مقابل دختری که او را دوست دارم چگونه خودمو ثابت کنم؟
مثل اینکه ما تو این تاپیک کاسب نیستیم:302::311:
یا علی:72:
RE: در مقابل دختری که او را دوست دارم چگونه خودمو ثابت کنم؟
دوست عزیز:72:
سنت برای ازدواج کمه برای همین فکر کنم همه تردید دارن راهنمایت کنند.
چون ممکنه چند سال دیگه افکارت عوض شه.
همانطور که دوستان می گند ازدواج در سن پایین مثل انتخاب کفش در نوجوانی است که سایز تغییر می کنه
و کفش انداره پانیست.
به نظر من حالا که باتون آشتی کرده اصلاً صحبتی در مورد ازدواج فعلاً نکنید ولی موفقیتهای شغلی و تحصیلیتون رو زیاد کنید.
اگر بدونند موفق هستید بعد از مدتی ممکنه راضی بشند.
موفق باشید.:72:
RE: در مقابل دختری که او را دوست دارم چگونه خودمو ثابت کنم؟
به نظرم کمی صبور تر باشید و اجازه بدید ارتباطات خانوادگیتون بیشتر بشه. کم کم خودتون متوجه میشید که کار درست چیه. سعی نکنید دائم با حدس و گمان خودتون رو امیدوار کنید. به نظر من سعی کنید فقط یک مدت به دید دختر خاله به دختر خالتون نگاه کنید نه .... یادمه در تاپیک قبلیتون تنها براتون مهم بود که دختر خالتون فقط با شما مثل قبل عادی باشه . درسته؟
بازم میگم صبر. اگر عجله کنید ممکنه دختر خالتون از اشتی کردنش پشیمون بشه.
اینم لینک تاپیک قبلیتون:
http://www.hamdardi.net/thread-16414.html
راستی برای اینکه خودتون رو به دختر خالتون ثابت کنید باید نشون بدید که می تونید الان یک زندگی رو اداره کنید مثل یک مرد.
RE: در مقابل دختری که او را دوست دارم چگونه خودمو ثابت کنم؟
متشکرم از راهنماییتون
بله درسته باید با احتیاط و سیاست کار کنم وگرنه پلی که تازه بینمون ساخته شده خراب میشه و من اصلان دلم نمی خواد به گذشته برگردم
دیروز برای عید دیدنی به خونشون رفتیم اصلا رفتارش تغییر کرده در عرض 2 و 3 ماه (از عاشورا) اون موقع اصلن نگاهم نمی کرد چه برسه سلام و احوالپرسی ولی الان باهم صحبت می کنیم و احوالپرسی گرم و صمیمی راستی من تا مطمئن نشم خودمو امیدوار نمی کنم با اینکه خیلی دوسش دارم در ضمن رفتارش برای من خیلی غیر منتظره بود بعد کافیه من صدام دربیاد توجهش به من جلب میشه موقعی که حرف میزنم کاملا به من نگاه می کنه و به حرفام گوش میده (شاید به نظر شما عادی باشه ) ولی نمیدونم منم زیاد نگاهش نمی کنم تا می بینم نگاهشو به من میندازه یه ور دیگرو نگاه می کنم چون 1- خجالت می کشم 2- کلا از ظل زدن به دیگران بدم میاد به امید خدا اگر روز 13 دیدمش رفتاراشو با من زیر نظر می گیرم و میام مطرح می کنم تا با کمک شما عزیزان رفتاری مناسب تر داشته باشم:72:
یا علی:72: