تردید در خواستگاری/ نوع خواستگاری

سلام
پسری هستم 23 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد و شاغل. البته دانشجوی خوابگاهی هستم. مدتی است که با خواهر یکی از دوستان که در دانشگاه ما تحصیل می کند و همسن هستیم آشنا هستم.
به دلیل تنهایی و تکراری شدن زندگی مدتی است تصمیم به ازدواج گرفته ام و به ایشان هم به عنوان یک گزینه مناسب فکر می‌کنم. ( ایشان چندین مورد تناسب با بنده دارند که شاید همچین کسی کم پیدا بشه!) اولا در اینکه از او خواستگاری کنم و یا ابتدا با او آشنا شوم و بعد خواستگاری کنم تردید دارم و ثانیا در نوع خواستگاری. به چند دلیل از خواستگاری رسمی و لشگر کشی!!! می‌ترسم:
1- اینکه با برادرش دوستم و نمی‌خواهم وقتی هنوز چیزی مشخص نیست او خبردار شود.
2- من یک خواهر 29 ساله مجرد دارم!!!
3- حداقل دو تا از پسرخاله‌هایش طبق عقدی که توی آسمونها بسته‌اند شوهرش‌اند!!!! ولی هنوز هنوز هیچ صحبت رسمی نشده است. و احتمال زیاد پدر و مادرشون برای این موضوع کمی حساس هستند.
4- از نظر اقتصادی از ما متمکن تر هستند.

لطفا تا اینجا نظر بدهید و بعد هم یه پیشنهاد: آیا امکان هست آن مدت آشنایی با اطلاع یک نفر از هر دو خانواده باشد ( مثلا مادرها)؟

خودتون وارد ماجراهای الکی نکنید.هیجان دادن به زندگیتون رو مساوی نکنید با دلهره. خیلی محکم و قرص ولی ساده خواستگاری رسمی انجام بدید تا همه چیز معلوم بشه.

سلام به همدردی خوش آمدید.

تنها راه اینه که رسما خواستگاری رسمی کنید و به قول 1majid خودتون رو وارد ماجراهای الکی نکنید و باعث بشه همیشه دلهره و استرس داشته باشید.اگرابتدا با ایشون وارد رابطه بشید امکانش زیاده که رابطتون وارد فاز احساسات بشه و بعد این وصلت سر نگیره و هر دو ضربه ی بدی بخورید به همین دلیلست که سایت همدردی روابط قبل از ازدواج رو اصلا پیشنهاد نمیده و بدلیل همین ضربه ها کاملا با این امر مخالفه بهتره ازهمان ابتدابصورت کاملا رسمی اقدام کنید.:305:

-نمیتونید ابتدا قضیه رو به داداشش که دوست شما هست بگید ببینید عکس العمل ایشون چیه؟ اگر مشکلی نبود ایشون جریان خواستگاری رو به خواهرشون بگن ببینن اجازه میدن یا نه که شما رسما اقدام کنید.

-آیا اینکه شما یه خواهر مجرد دارید در ازدواج شما مشکلی ایجاد میکنه؟ آیا خانوادتون موافقت نمیکنن؟

موفق باشید.:72:

ببخشیدا ولی راستش چون بار اوله خیلی سخته!!!!پیشنهادی برای این قسمتش ندارید؟؟؟!!
من با خواهرش خیلی راحت تر می تونم بگم تا داداشش!!!! می‌ترسم غیرتی بشه و از دستش بدم، من به خاطر اخلاق خوب و عالی برادرش و خودش این تصمیم را گرفتم!!!
خواهرم مشکل خاصی با ازدواج من نداره!


راستی چرا به اون پیشنهادم نظر نمیدید:
آیا امکان هست یه مدت آشنایی (یکی دوماهه) با اطلاع یک نفر از هر دو خانواده باشد ( مثلا مادرها)؟

سلام
در مورد سوالتون
معمولا مادرها کاری رو بدون اجازه پدرها نمیکنن.اینکار رو نکنید

خیلی منطقی همونطور که دوستان گفتن از مادرتون بخواین تلفنی با مادرشون صحبت کنن و قول و قرارهای خواستگاری رو بذارن
انشالله اگر رفتین و همه چیز اوکی بود اون موقع وارد یک دوره تحت نظر خانواده ها بشین تا بهتر همدیگر رو بشناسید

به این قسمت ازنوشتتون توجه کنید

نقل قول:

---

به دلیل تنهایی و تکراری شدن زندگی مدتی است تصمیم به ازدواج گرفته ام و

---

دلایلی که شما رو به فکر ازدواج انداخته خصوصا اون تکراری شدن زندگی دلایل غلطی برای ازدواج هستن.
شما اول ببینید ازنظر بلوغ روحی عاطفی و خیلی از فاکتورهایی که برای ازدواج لازمه تو چه مرحله ای هستین بعد تصمیم به ازدواج و انتخاب همسر بگیرید

یه نظر کاملا متفاوت ... اینطور که من برداشت کردم شما تابحال فقط با کتاب و درس و دانشگاه اجین بودین !
به نظر من 23 سال خیلی زوده برا ازدواج ... برا خارج شدن از تنهایی و تکراری شدن زندگی، راه های زیادی وجود داره! ورزش کن! فعالیت های جدیدی رو شروع کن !

با تشکر از همه دوستان
من فقط گوشه ای از دلایلم را گفتم، از دیدگاه‌های دیگه هم بررسی کردم
من خیلی کم با درس و کتاب بودم، فعالیت‌های اجتماعی خیلی زیادی داشتم که خیلی هاش با خانمها بوده ولی فقط دوست دختر نداشتم!!!!!!

سلام دوستان

مهم الان اینه که ایشون تصمیم برای ازدواج گرفته و شرایطش رو داره.
چرا ایشون رو از ازدواج منع میکنید؟؟!!
کسی که تحصیلات داره..شغل داره..و کسی رو برای ازدواج انتخاب کرده و پسندیده...چرا اقای سعید ایشون رو منع میکنید
به خصوص الان با این وضع نا به سامان جامعه
برادر من در سن 20 سالگی ازدواج کرد الان هم خیلی راضی و خوشبخته.
هر سنی که آدم فکر کنه میتونه کسی دیگری رو زیر پر و بال خودش بگیره و احساس میکنه از نظر بلوغ جسمی و فکری به حداقل معقولی رسیده اگر برای ازدواج تردید کنه اشتباه کرده

سلام

سال نو مبارک.

من با saeeded تا حدود زیادی موافق هستم.

نقل قول:

---

به دلیل تنهایی و تکراری شدن زندگی مدتی است تصمیم به ازدواج گرفته ام

---

به خصوص تکراری شدن زندگی به نظرم دلیل خوبی برای ازدواج نیست و احتمال اینکه بعد از ازدواج هم زندگی برای شما تکراری باشد خیلی زیاد است! من نمی گویم الآن ازدواج بکنید یا نکنید!‌ ولی راجع به ازدواج بیشتر تحقیق کنید و با یک دید صحیح وارد زندگی مشترک بشوید.

نقل قول:

---

1- اینکه با برادرش دوستم و نمی‌خواهم وقتی هنوز چیزی مشخص نیست او خبردار شود.

---

به نظرم اگر خواستگاری رسمی از پدر مادرش کنید احترام بیشتری به دوستتون گذاشتید تا اینکه پنهانی با خواهر او ارتباط برقرار کنید. به هر حال او یکروزی از از این رابطه با خبر خواهد شد و اگر پنهانی بوده باشد خیلی ناراحت می شود. هم از دست خواهرش و هم از دست شما. ممکن است احساس کند دوستی شما با او فقط به خاطر خواهرش بوده.


من کارشناس نیستم. اینها نظر شخصی من هست.

موفق باشید.