عليرغم خواست قلبي خودم براي طلاق تحت فشارم.
سلام دوستان عزيز. مشكل من شايد كمي عجيب و غريب به نظر برسه.
من توي خانواده اي بزرگ شدم كه مادرم مادر و خواهرانشو به همه دنيا ترجيح مي داده و مي ده. اين موضوع باعث شد از بچگي احساس كنم هميشه و در همه حال از حمايت مادرم برخوردار نيستم. هر وقت از طرف خاله ها يا مادربزرگم حرف ناراحت كننده اي مي شنيدم جرات دفاع نداشتم چون تنبيهات مامانم سخت بود! پدرم هم آدم احساساتي و بي منطقي هستش كه عليرغم علاقه شديد به من راه حل مشكلات خانوادگي رو طلاق مي دونه. از بدروزگار من ازدواج كردم و شوهرم اعتياد پيدا كرد! البته خانوادش چون تحصيلكرده و به قول معروف كلاس بالا بودند براش حسابي دل سوزوندند و خودش هم چون فوق ليسانس داشت و آدم اهل مطالعه اي بود! بعد از يكسال سر عقل اومد و بخاطر عشق به من و بچه دوسالش الان شش ماهه كه حالش خوب شده و توي راه درست قرار گرفته. البته بايد بگم خانوادش خيلي با من خوب نيستند و مادرش هم حسابي آزارم داده. من الان چندماهه كه توي خونه پدرم هستم و تحت فشار شديد براي طلاق. در محاصره كامل مادرو پدر و خاله ها و مادربزرگ هستم و حتي جرات ندارم به شوهرم زنگ بزنم. پدرم اجازه نمي ده شوهرم حتي بچه رو ببينه. هرروز بايد به ده نفر توضيح بدم كه از محل كارم تا خونه ترافيك بوده كه دير رسيدم! البته خودم هم مقصرم اگه عيوب شوهرم و خانوادشو پيش خانوادم نگفته بودم شايد اينطوري نمي شد. شايد باورتون نشه به اصرار شديد و فشار بيش از حد خانوادم و فاميلاي مامانم دادخواست طلاق دادم و مهريه امو اجرا گذاشتم! راستش من زندگيمو خيلي دوست دارم اما بنا به دلايلي نمي تونم خلاف ميل پدر و مادرم عمل كنم: يكي وابستگي زياد پسرم به اونها كه متقابل هم هست. يكي ترس از بي حرمتي به پدر و مادر و ديگه اين كه پدر و مادرم تنبيهاتشون خيلي سخته و رفارشون غير قابل انعطاف به طوري كه حتي سر زايمان من هم بخاطر اينكه شوهرم بهشون توهين كرده بود نيامدند!
يه مشكل ديگه هم حضور برادر مجردم توي خونه پدرم هستش كه به خون شوهر من تشنه است و حتي بارها بخاطر دفاع من از شوهرم دست روي من بلند كرده.
تا جاييكه مي خواستم برم خونه مستقل بگيرم ولي پدرم پس انداز منو نگه داشته و ميگه پول مال آينده بچه است و واسه پسرم نگه داشته.
شما بگيد من چه كنم؟ خيلي درمونده شدم.
RE: عليرغم خواست قلبي خودم براي طلاق تحت فشارم.
سلام نازنین جان
اگر ترک کرده پس چرا ازش جدا زندگی میکنی؟
خانومی اینو بدون شما خودت باید برای زندگیت تصمیم بگیری...نه کس دیگه
خواهرم چرا خودت ثبات و استقلال فکری نداری...به خاطر حرف دیگران پدر بچه ات رو تحت فشار میذاری...؟
تا زمانیکه بگذاری دیگران اونم به این شکل برات تصمیم بگرین..همین آشه و همین کاسه
محکم باش و برای حفظ زندگیت تلاش کن
اصلا منطقی نیست که همه دارن برای شما تصمیم میگیرن...
انشالله پدر و مادرت 100 سال دیگه هم باشند..اما فکر اینو کردی که فردا روزی که تنها شدی ...کی میخواد تو و بچه ات رو حمایت کنه...
تا اخر عمر باید تنها باشی و بدون حامی....
RE: عليرغم خواست قلبي خودم براي طلاق تحت فشارم.
عزیزم نگذار دیگران برات تصمیم بگیری
حالا که شوهرت ترک کرده تو هم باید ازش پشتیبانی کنی اگه به این رفتارت ادامه بدی شاید اونم ازت ناامید بشه وخدای نکرده به اعتیاد دوباره پناه ببره
به این فکر کن که بچت 10سال دیگه بهت نمیگه مامان چرا از پدرم حمایت نکردی و نرفتی سر خونه و زندگیت
پدربزرگ و مادر بزرگ هر چقدر هم محبت کنن باز جای والدین اصلی رو نمیگیرن
بچه شما الان تحت تاثیر محبته که شاید خانواده شما رو به پدرش ترجیح میده اما چند سال دیگه.....
اینو بدون که ئرسته که احترام به والدین واجبه اما نه زمانی که اینطوری تصمیم بگیرن وبخوان ایندخ تو وبچتو به خطر بندازن
عزیزم باید یه راهی واسه اینکه نظرشونو عوض کنی پیدا کنی
RE: عليرغم خواست قلبي خودم براي طلاق تحت فشارم.
عزیزم زندگیت و به خاطر دیگران به هم نزن
سعی کن منطقی برخورد کنی اول مطمئن شو که شوهرت واقعا ترک کرده و بعد سعی کن برگردی و نذاری هیچ کس تو زندگیت دخالت کنه اگر الان نتونی از خودت و بچت دفاع کنی و همه پس انداز و اختیار زندگیت و بدی دست خانواده ات مطمئن باش هیچ وقت مادر خوبی برای پسرت هم نخواهی بود
RE: عليرغم خواست قلبي خودم براي طلاق تحت فشارم.
شما زیاد بتونید بچه تون رو پیشه خودتون نگه دارید تا 7 سالگی هست.
اون وقت باید دودستی به شوهرت تقدیم کنی.
پس بهتره با شوهرت زندگی کنی وهم زندگی تو داری هم بچه اتو.
اشتباه بزرگی کردی بدی های خانواده شوهرتو و خوده شوهرتو به. پدرمادرت گفتی. و دیدگاه اونارو به شوهرت بد کردی.
یعنی چی نمیتونم رو حرف اونا حرفی بزنم. مگه میخوان چیکارت کنند بر خلاف میل فامیلهتون عمل کنی.
شما نباید اصلا چنین اجازه ای به کسی بدی که در تصمیم گیری هات دخالت کنندو :324:شما که بچه نیستید. خودتون الان یه مادری صاحب یه بچه.
من موندم میخوان با تو چیکار کنند. فاملهاتون انقد یعنی اجازه دارن که شمارو به علت گوش نکردن به حرفهاشون .کتکت بزنند. یا چی .میخوان مثلا چیکار کنند.
یا پدر مادرتون اگر به حرف هاشون گوش نکنی . چه برخوردی میکنن.
{{{{{میشه بگی چه برخوردی میکنند}}}}}}