تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
سلام.
من تمام نوشته هاتونو راجع به این موضوع خوندم.
من پسری هستم 25 ساله-با خانومی که 37 سالشه آشنا شدم.ایشون یه بار هم ازدواج نا موفق داشته.با هم از هر لحاظ تفاهم داریم.حتی به این نتیجه هم رسیدیم که شرایطمون استثنائی هست. همه چی رو بین خودمون حل کردیم. اما بزرگترین مشکل خانواده من هست که عمرا راضی به این ازدواج نخواهند شد.
من نمیخوام که به من بگید ول کن و...
به من راهی نشون بدید تا بتونم خانوادمو متقاعد کنم.
خواهش می کنم به دادم برسید
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
شرایط اقتصادیتون؟شغل خودت و پدرت؟شرایط مالی خانم؟
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
اگر شما اومدید راه حل بگیرید دیگه چرا شرط گذاشتید که نگیم ول کن !
اگه شما اعتقاد داشتید کارشناسان مفید هستند شرط نمی زاشتید !
اینجا فکر نکنم کسی کمک تو این جور موارد بکنه ، بله اگه یه رابطه از نظر بقیه درست باشه چندین راه حل به شما پیشنهاد می شه
ولی اینکه شرط کنید ! اصلا !
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
هر دوتامون شاغلیم.
خانومی که گفتم اوضاع مالیش از من بهترم هست.
ولی واقعا بحث این حرف ها نیست الان.
الان موضوع اصلی اینه که چه جوری خانوادمو متقاعد کنم؟
داود جان گیر افتادم باور کن.
من یه بار موضوع رو توی خونه مطرح کردم خونه جهنم شد.تا جایی که همه چی رو تموم کردیم.الانم که دارم این موضوع رو می نویسم هم خانوم رو متقاعد کردم که هیچ چی نباید بین من و اوون باقی بمونه و هم خانواده رو متقاعد کردم که همه چی تموم شده. اما مشکل اصلی من اینه که خودم رو نمی تونم راضی کنم.
من مطمئنم که باهاش زندگی خوبی خواهم داشت.و توی این راه هم حاضرم همه از خود گذشتگی ها رو انجام بدم.
این خانومم با این که 11 سال از من بزرگتره اما خیلی جوون مونده از لحاظ ظاهری.
ای کاش یه راهی بود.ای کاش بیونید کمکم کنید.
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
طبق چیزی که از همدردی یاد گرفتم:
25-37 ( مشکلی ندارید )
35-47 ( یه خورده انگار داره خانم پیر میشه)
45-57 (شما آنچنان جذاب هستید که نگاه هر دختری رو می دزدید ولی خانم انگار نیاز به عصا داره )
55-67 ( شما سرحالید و خانمتون پیر زن هستند)
65-77 ( رابطه شما با این رابطه چیه؟)
فکر کنید رفتید توی مغازه :
مغازه دار به خانم شما:
مادر برای پسرتون این پیرهن رو بگیرید !
خانم شما نمی تونه کاری کنه چون مغازه دار حق داره.
فرض رو بگیریم که شما وضع مالی بسیار خوبی دارید :
به دلیل سن بالای خانم سریعا فردای عروسی باید خانم باردار بشند چون داره سنشون بالا میره که رفته. یعنی شما دیگه فرصت عاشقانه های زندگی 2 تایی رو ندارید و بعدا حسرت میخورید.
اگه اینا مشکلی نیست شما مردانه برید و دفاع کنید از انتخابتون و به خدا توکل کنید.
نکته:این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر شخصی است
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
حتی همه اینا رو هم قبول می کنم.
اما مشکل من مادرم هست که مخالف قطعی این ماجرا هست.
شما برای این مشکل من راه حل ارائه بدید.
البته من به مادر حق میدم.اما با کدوم جمله جادویی میشه مامان رو راضی کرد؟
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز شما احیانا کاری کردید که مجبور به این ازدواج هستید؟(واضح تر نمی تونم بگم )
اولا باید بدونید این مورد شما ازدواج یک پسر 37 ساله با دختر 25 ساله نیست که بگیم عرف هست و .... نخیر مورد شما خارج از عرف ترین حالت ازدواج هست و مادر شما در ذهنش یک عروس جوان و زیبا رو در نظر گرفته ولی شما با یک خانم مطلقه 11 سال بزرگتر قصد ازدواج دارید !
به نظرتون این معنیش این نیست که تمام آرزوهای یک مادر نقش برآب شده؟
احیانا ته توی دلتون نگاهی به اموال خانم ندارید؟(معذرت میخوام بابت این سوال)
نکته:این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر شخصی است
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
مجید عزیز
نه کار خاصی کردم که مجبور باشم و نه اوون خانوم اوونقدر اموال داره که بشه چشم به اموالش دوخت.
اگه ته دلم رو بخواهی بدونی یه ترحمی توی دلم بهش دارم اما این باعث نمی شه که به خاطرش این کار رو بکنم.
اما من واسه اینکه علاقه بینمون بیشتر نشه همش دارم ازشوری می کنم ظاهرا.اما واقعا ته دلم اینطوری نیست.
مطمئنم اگه توی یه جزیره دور افتاده بودم که از خانواده ام دور بودم باهاش ازدواج می کردم.اما باید با حقیقت زندگی کنیم.من یه خانواده دارم که به قول شما بهترین ها رو برای من میخوان و از نظر اوونا این اوون چیزی نیست که میخوان.
من چطوری به مامانم بگم که مامان من با این خوشبخت میشم؟؟
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز وقتی شما اقرار به یک ذره ترجم می کنید یعنی یک دنیا ترحم.
دوست عزیز چرا جواب منو نمیدید:
شما چطوری میخواهید با یک پیرزن زندگی کنید؟
الان رو نمی گم.20 سال دیگه رو میگم. زندگی 2-3-4-5 سال نیست.
اول بزارید به ما و خودتون ثابت بشه این ازدواج نتیجه اش چیه مطمئنا راهکارهایی میشه پیدا کرد
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
20 سال دیگه من خودمم همچین جوون نیستم. منم 45-46 سالمه.
در ضمن وقتی من گفتم یه ذره ترحم مطمئنم که یه ذره هست. چون سعی کردم خیلی توی خودم ضعیفش کنم.
مجید جان!
الان که من دارم باهات صحبت می کنم همه چی تموم شده.یعنی من هم به طرف گفتم که ما به درد هم نمی خوریم واسه ازدواج(البته هنوز با هم بخاطر یه سری مسایل کاری در ارتباطیم که این ارتباط رو اسمش رو میشه دوستی هم گذاشت. ولی کاملا کنترلش می کنم که شعله ور نشه) و هم به خونواده این اطمینان رو دادم که همه چی تموم شده.
اما نمی تونم دل خودم رو راضی کنم.
اصلا به فرض اینکه توی دل من ترحم به این خانوم هم زیاد باشه.خلاصه حسی هست که توی دلم هست.
شما به من راهکار ارائه بده. بگو چیکار کنم؟