عملکرد من یا همسرم در کش مکشهای روزانه

سلام دوست جونا
شبتون بخیر
یکی از مشکلاتی که من یا اکثر شما تو زندگیه مشترکمون داریم کنترل شرایط بحرانیه!!!!
شرایط بحرانی؟؟؟آره منظورم دادو بیداد و ...فقط نیست حتی یه دلخوریه ساده که میتونه .....نه خدا نکنه
مثلا من زود ناراحت میشم اما اعتراض نمیکنم راستشو بخواین میرم تو خودمو دلم نمیخواد با محسنم حرف بزنم دوست ندارم اسمشو قهر بزارم اما...
اما در نهایت همیشه با حرف زدن حلش میکنیم البته اگر من راه بدم;)

حالا ببینم شما چه طور چه عکس العملی دارید؟
دوست دارید همسرتون چه عملکردی داشته باشه؟
بهترین راه کدومه؟؟؟

منم سه تا مشكل مهم دارم :
1.نمي تونم اون لحظه كه از همسرم دلخورم پنهونش كنم حتي توي جمع...توي قيافه م هميشه تابلو ميشه من دلخورم.دوست دارم اينو بتونم مخفي كنم جلو بقيه...ولي نمي دونم چجوري؟
2.وقتي همسرم عصباني ميشه و داد ميزنه نميتونم سكوت كنم تا اون اروم شه.منم داد مي زنم:163:دلم ميخواد خونسرد باشم تا اون اروم شه ولي همش يه چيزي بهم ميگه اينجوري پررو ميشه:163::163:
3.وقتي دلخورم دو حالت پيش مياد :
3.1.يا اينقدر تو خودم ميريزم و تلخ ميشم كه همسرم از كوره در ميره و جوش مياره
3.2.يا همون لحظخ ناراحتيمو بهش مي گم.يعني نمي تونم صبر كنم توي يه موقعيت بهتر بگم كه هم من ارومم هم اون.بازم همون يه چيزي بهم ميگه اينجوري پررو ميشه:163::163:
اينا خيلي تو زندگي مهمن.چيزي كه اين روزا تو صنعت بش مي گن:كنترل بحران

لطفا دوستان و كارشناسان من و مهاجر رو راهنمايي كنين.مرسي:46:

سلام دوستان، منم خیلی زود رنج و حساسم، اصلا نمیتونم وقتی از دست شوهرم ناراحتم خودمو کنترل کنم حتی اگه مهم ترین جای دنیا هم باشیم. چیزی هم که خیلی اذیتم میکنه اینه که هروقت با شوهرم بحث میکنم و سرمن داد میزنه یا به من توهین میکنه من سریع گریه ام میگیره حالا هرکجا که میخواد باشه ، حتی اگه تلفنی این کارروکنه توی محیط کارم گریم میگیره و نمیتونم خودمو کنترل کنم. اینطوری حس میکنم که پیشش کوچیک میشم. توروخدا من رو هم راهنمایی کنید که چیکارکنم.

سلام دوستان
ممنون از فرشته سفید ودریای ناارام(چرا؟؟؟!!!)که این بحثو آغاز کردن
به نظرم فقط از لحظات شاد گفتن نمیتونه کمکی به زندگی کنه بیاید با جرات تمام اعتراف کنیم که چه اشتباهاتی داریم و به هم کمک کنیم

جالبه منم همین مشکلاتو دارم اگر از محسن ناراحت شم مهم نیست کجام و در چه موقعیتی هستم حسابی اخمو میشمو بد اخلاق به روش نمیارم حتی وقتی اصرار میکنه آخه چی شده هیچی نمیگم و این خیلی بده اما من اینطوریم
از گریه کردن هم نگو که وای.همیشه مامانم میگفت کاری نکن اشکات واسش تکراری شه ازش زمانای خوب استفاده کن اما من...

اهل داد زدن نیستم نمیزارم اونم صداشو بلند کنه



اما یه مشکل خیلی مهم یه اخلاق بدی که هر روز داره بیشتر واسم عادی میشه اینه که((((شوخی شوخی بهش فحش میدم)))این خیلی بده تقریبا احترامی بینمون نذاشته من اصلا اینطوری نبودم نمیدونم چرا داره عادتم میشه و انگار قابل ترک کردن نیست
:(((((((((((((((

fm.mohajer گرامی

به تالار همدردی خوش آمدی

مطابق نظر و هدف شما تاپیک زیر که به صورت کارگاهی هست قبلاً ایجاد شده ، لطفاً در این تاپیک فعال در این منظور باشید .


http://www.hamdardi.net/thread-8696.html




.